هیچ دولتی در هیچجای جهان به تنهایی نمیتواند زندگی مردم را
تغییر دهد؛ هر کشوری هرچه دارد از قوّت بازوان ملّت خویش دارد؛ حاکمان
نیککردار فقط به انرژی مردان و زنان جامعه جهت بهتری
میدهند.
اهمیت
چندانی ندارد، اگر رئیسجمهوری که انتخاب کردهاید برگزیده شده یا برعکس
بازندۀ انتخابات باشد؛ اوّلا شما در تشخیص خود برای نقشآفرینی درست عمل
کردهاید و ثانیاً باید از همین امروز درجهت تغییر جامعه بهسمت وضعیّت
مطلوب گام بردارید.
این گام میتواند یک کلام دلنشین به همسایه،
توجّه بیشتر به قوانین راهنمایی و رانندگی، باز کردن یک گره از زندگی کسی
که او را میشناسیم و یا هر کار خوبی دیگری که انجام دادنش ممکن است
باشد.
هرچه
همّت بیشتری بهخرج دهیم مزد بیشتری خواهیم گرفت. چه اهمیّتی دارد چه کسی
رئیسجمهور باشد، وقتی خود مردم برای تحقّق آرزوهایشان اقدامی نمیکنند؟!
«انّ الله لا یغیّر ما بقومٍ حتّی یغیّروا ما بأنفسهم»: «قطعاً خداوند در
زندگی مردم تغییری ایجاد نمیکند، مگر اینکه خودشان این تغییر را ایجاد
کنند.».
دولت تنها موظّف است برای مردم بسترسازی کند؛ همین. باید
خود مردم به صحنه بیایند، وگرنه اوضاع تغییر نمیکند و یأس و ناامیدی در
دولتها و جریانها یکی پس از دیگری بیشتر خواهد شد.
آرزوی هرکسی
را خودش محقّق میکند. درواقع هر فرد یا گروه یا ملّتی فقط میتواند تصویر
آرزوهای خودش را دنبال کند. مثلا تصویر آرزوی رئیسجمهور شدن را درنظر
بگیرید. فردی با این تصویر زندگی پرفرازونشیب و پرخطری را سپری میکند و
با جلب آرای مردم بهوسیلۀ وعدههای متوالی، با توجه به اقبال عمومی،
رئیسجمهور میشود یا نمیشود. درنظر مردم تصویر آرزوی ریاستجمهوری آن فرد
با همان وعدههای انتخاباتی تحقّق مییابد.
تفاوت خیلی ساده
است: تصویر آرزوی رئیسجمهور شدن بهوسیلۀ وعدههای انتخاباتی درمقابل
تصویر آرزوی تحقّق وعدههای انتخاباتی بهوسیلۀ رئیسجمهور شدن.
آیا مردم ایران نیز به آرزوهای خویش که بخشی از آنها در وعدههای انتخاباتی شخصی بهتصویر کشیده شده خواهند رسید؟
من
به خدا ایمان دارم و مطمئنم آنچه رؤیای یک فردای زیباتر را به حقیقت تبدیل
میکند هیچ ارتباطی به فردی که امروز رئیسجمهور میشود و یا در آینده
خواهد شد ، ندارد، بلکه به تغییری که ما در زندگی خود میدهیم مرتبط است.