عصردنا- در حالی که دولت های اخیر با وعده ساخت چند میلیون واحد مسکونی بر سر کار آمده اند، در شهرهایی چون یاسوج حتی نخستین گامهای این پروژه نیز به بنبست رسیدهاند. مسئولان محلی و استانی با تکرار ادعای «نبود زمین»، از آغاز هرگونه ساختوساز در قالب نهضت ملی مسکن طفره میروند؛ اما واقعیت این است که زمین هست، اما ارادهای برای حل مسئله وجود ندارد.
در اطراف شهر یاسوج، مناطقی نظیر خلفآباد، علیآباد، بازرنگ، سروک، نجف آباد، شهرک جهاد و شهرک امامعلی، و ... هزاران هکتار زمین قابل استفاده وجود دارد. با این حال، نه شهرداری، نه ادارهکل راه و شهرسازی، نه بنیاد مسکن و نه حتی معاونت عمرانی استانداری، هیچگونه اقدام مؤثری برای الحاق این اراضی به طرحهای قانونی و فراهمسازی زیرساختهای لازم انجام ندادهاند. همه چیز در حد نامهنگاری و گزارشنویسی باقی مانده است.
در این میان، استاندار کهگیلویه و بویراحمد و معاون عمرانیاش، به جای آنکه با جدیت به دنبال حل ریشهای مسئله باشند، نقش ناظر منفعل را بازی میکنند؛ ناظری که بهانه کمبود یا نبود زمین را بهانه بی عملی می کند در حالی که مردم بصورت خودجوش دست به کار شده اند. این سکوت و بی عملی، برای مردم، نشانهای از ضعف در مدیریت استان است.
ادارهکل راه و شهرسازی استان، که باید پیشگام در آزادسازی زمین و تدوین طرحهای توسعه شهری باشد، اکنون خود به یکی از عوامل انسداد تبدیل شده است. از سوی دیگر، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی که مأموریت اصلیاش توسعه روستاها و تأمین زمین برای محرومان است، در قبال بحران زمین در مناطق روستایی اطراف یاسوج، هیچ برنامه عملیاتی روشنی ارائه نمیدهد.
در بسیاری از این مناطق، مردم عملاً در حال ساختوساز در زمینهایی هستند که هنوز در طرحهای رسمی قرار نگرفتهاند؛ نه خدمات دارند، نه مجوز. اما چرا این زمینها هنوز خارج از طرح ماندهاند؟ چرا نهادهایی که بودجه، نیروی انسانی و اختیارات لازم را دارند، هیچ گامی برنداشتهاند؟
پرسشی که در افکار عمومی پررنگتر میشود این است که آیا پای مافیای زمین و منافع پنهان در میان است؟ یا مسئله، صرفاً نوعی بیتفاوتی ساختاری و ضعف در اراده تصمیمگیری است؟ در هر دو صورت، مسئول مستقیم این بحران، نهادهای رسمی دولتی هستند.
در استانی که زمین دارد، مردم انگیزه دارند، بازار نیاز دارد، اما ساختوساز انجام نمیشود، نمیتوان گفت که مشکل بیرونی است. اینجا، نهادهای درونی، خود به مانع تبدیل شدهاند.
نهضت ملی مسکن؛ شعاری که قربانی مدیریت محلی شد
وقتی شعار نهضت ملی مسکن داده میشود اما استاندار و تیمش حتی حاضر نیستند یک جلسه اضطراری با حضور تمامی نهادهای ذیربط برای اصلاح نقشههای شهری و روستایی برگزار کنند، دیگر این شعار برای مردم باورپذیر نیست. دولت مرکزی، شاید وعده دهد، اما تا زمانی که در استانها، افرادی ضعیف و بیبرنامه بر رأس امور باشند، هیچ تحولی رخ نخواهد داد.
بسیاری از فعالان حوزه مسکن معتقدند که اگر همین امروز فقط نقشههای شهری و روستایی اصلاح شود و اراضی بلااستفاده وارد چرخه ساختوساز شوند، بخش عمدهای از مشکل مسکن در یاسوج قابل حل خواهد بود. اما ارادهای برای چنین اقدامی وجود ندارد؛ نه در استانداری، نه در اداره راه و شهرسازی، نه در بنیاد مسکن، و نه در مدیریت شهری.
در یاسوج، زمین به وفور وجود دارد. اما آنچه نیست، مدیر توانمند و باانگیزهای است که بتواند طرحها را بهروزرسانی، اراضی را آزاد و پروژهها را راهاندازی کند. آنچه نیست، استانداری است که نقش هماهنگکننده میان دستگاهها را ایفا کند. و آنچه نیست، نهادی است که مردم را به عنوان شرکای اصلی در نهضت مسکن به رسمیت بشناسد.
دولت، اگر واقعاً خواهان حل بحران مسکن است، باید از پشت میزها بلند شود، نقشهها را اصلاح کند، و مدیرانی را منصوب کند که کار را بلدند، نه آنهایی که فقط وعده میدهند.
چرا دور بر سروک این همه زمین هست
و بیش از یک دهه است که یک متر زمین به طرح ها اضافه نمیشه ؟
چندین ساله منتظریم
همه مسولان مثل بنگاه داران شدند لابی . شورای شهر که هیچ . کلا کارشان واسطه گری و شهردار هم مثل انها .
شما بروید به حاشیه یاسوج سر بزنید . کوچه های ۴ متر ی ، ۶ متری ، ۸ متری . اینها همه در اینده با روح و روان مردم بازی می کنند .
استان مرد بزرگ دوراندیش و نوع دوست ندارد و انهایی که کت و شلوار می پوشند و احساس پوشالی بزرگی می کنند هم به هل دادن یکدیگر مشغولند .