حشمت کریمیزاده فعال اجتماعی در خصوص وضعیت شهر یاسوج چنین میگوید: برای شهری که نام پایتخت طبیعت ایران را یدک میکشد برازنده نیست که شاهد بیتدبیری در معابر و خیابانهای آن باشیم.
هر روز که از کنار رود بشار عبور میکنیم ابتدا زیبایی و موهبتها و نعمتهای خدادادی را به یاد میآوریم که خداوند ارحم الراحمین همه این نعمتها را برای ما آفریده تا هم از آنها استفاده کرده و هم از این زیباییها درس بگیریم.
خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و برای همین باید خدا را شاکر باشیم که از زیبایی هایی که خلق کرده برای شهر یاسوج چیزی کم نگذاشته است.
از یک طرف رودخانهای بزرگ و پر آب و پر پیچ و خم که خود ظرفیتی بزرگ برای پرداختن به امر گردشگری در شهر یاسوج و اطراف آن است؛ از این نعمت بزرگ هیچ استفادهای که نشده در بستر آن هم دست بردهایم و رودخانه را از حالت طبیعی خود خارج کردهایم.
از سوی دیگر این جنگل زیبا که شهر یاسوج را از همه طرف احاطه کرده است و هر روز جای بلوطها را تنگتر میکنیم و آبشاری که دیگر نباید نام آبشار روی آن گذاشت با دستکاریهایی که ناشی از کج سلیقگی است آبشار را هم نابود کردهایم.
قصد بیان همه ظرفیتها و نعمتهای خدادادی شهر یاسوج را ندارم که هر درخت و هر بوتهای برای توصیف خود نیاز به مثنوی هفتاد من دارد اما سوال من از مسئولان هشرداری یاسوج این است که چرا تا به این اندازه بیتدبیری.
وقتی که هر روز صبح از منطقه دشت روم برای انجام کارهای روزمره به یاسوج ورود میکنم و از کنار رود بشار و پل سوم میگذرم و این همه زشتی و پلشتی را میبینم در کار مسئولان شهرداری یاسوج درمانده می شوم که چرا با وجود رودخانهای به این پر آبی و عظمت باید شاهد یک بلوار زشت و بی روح باشیم.
چرا با وجود این همه منابع آب که از کنار دستمان عبور می کند در بلوار شهر ما خار و خاشاک رشد کرده و برای امید بخشی به زندگی مردم آستینها را بالا نمی زنیم و با کاشت گل و گیاه و ساماندهی بلوار با استفاده از آبی که از کنار دستمان عبور میکند امید را به مردم تزریق نمیکنیم.
آقایان شورا و شهردار به خود بیایید و و برای خدمت به مردمی که برای بودن شما رای دادهاند خدمت کنید که در فرداهای دیگر شما را به دید آدمهای بی تدبیر نگاه نکنند.