ظهر دهم محرم، فلکه مرکزی دهدشت میزبان خیل عظیم عزادارانی بود که آمده بودند نهفقط برای تماشا، که برای مشارکت در روضهای بیانتها؛ روضهای که از کربلا آغاز شد و اینبار در قلب کهگیلویه طنین انداخت.
از نخستین ساعات صبح، دستههای عزاداری از محلات مختلف شهر با آرایش منظم و همراه با نوحهسرایی و سینهزنی، در مسیرهای منتهی به میدان مرکزی حرکت کردند. هیئتهای مذهبی، نوجوانان، پیران، کودکان و حتی نوزادان، همه حضور داشتند تا عاشورا را نه فقط به سوگ، که به شعور بدل کنند.
پرچمهای سرخ، سبز و مشکی، از علمهایی که چون نیزههای افراشته بر دشت کربلا خودنمایی میکردند، تا بیرقهایی با نام حسین (ع) و عباس (ع)، فضای میدان را به صحنهای معنوی و حماسی تبدیل کرده بود. مداحان محلی با نوای دلسوز خود، مردم را در عمق مصیبت سیدالشهدا فرو میبردند؛ از عطش علیاصغر گفتند، از فریاد "هل من ناصر" و از بغض زینب کبری (س) در میان آتش و غارت.
تصاویر ثبتشده از مراسم، عمق ارادت مردم دهدشت را روایت میکنند. لنز دوربینها قابهایی از اشک مادران، نذر نوجوانان، و صلابت مردانی را ضبط کردند که با زنجیر بر دوش، دل بر آسمان دوخته بودند.
در میان جمعیت، پیرمردی با چفیه خاکی، بیصدا اشک میریخت و کودکی کوچک در آغوش مادر، با نگاهی خیره به علم، انگار میخواست بداند حسین کیست و چرا اینهمه مردم برای او عزادارند.
عصردنا / سید احمد رضوی