عصر دنا- یادداشت اختصاصی: در ماه های اخیر، مجموعهای از ترورهای هدفمند علیه فرماندهان نظامی و چهرههای علمی ایران و گروههای مقاومت منطقه، به یکی از مهمترین ابزارهای اسرائیل برای مقابله با نفوذ راهبردی جمهوری اسلامی در خاورمیانه تبدیل شده است.
جنگ ذهنها و ماشینها: چرا ایران باید با ترورهای هوشمند، بهشیوهای هوشمند مقابله کند؟
در دنیای امروز، تهدیدهای امنیتی دیگر به شیوههای سنتی محدود نمیشوند. مرز میان جنگ نظامی و نبرد دیجیتال هر روز کمرنگتر میشود. ترورهای هدفمند چهرههای علمی و نظامی، حملات سایبری به زیرساختها و عملیات روانی در فضای مجازی، همگی بخشی از یک پازل بزرگتر هستند که از سوی بازیگرانی چون اسرائیل، با استفاده از هوش مصنوعی، کلانداده، و فناوریهای نوین طراحی و اجرا میشوند.
در این فضای پرمخاطره، ایران دیگر نمیتواند تنها با ابزارهای کلاسیک امنیتی به مقابله برخیزد. مقابله با تهدیداتی که ماهیتی الگوریتمی، دیجیتال و شبکهای دارند، مستلزم بازتعریف الگوهای امنیتی، بازسازی روشهای دفاعی و بهرهگیری از ظرفیتهای فکری، فناورانه و میدانی به شکلی هماهنگ و خلاقانه است.
تهدیدات هوشمند؛ مقابله سنتی دیگر کافی نیست
ترورهایی که در سالهای اخیر صورت گرفتهاند – از جمله حمله به دانشمندان هستهای و فرماندهان نظامی – نشان دادهاند که دشمن دیگر برای حذف فیزیکی چهرههای کلیدی به نیروهای عملیاتی نیاز ندارد. الگوریتمها، دادههای ردیابیشده از طریق موبایل و شبکههای اجتماعی، و تحلیلهای ماشینی، جای عملیاتهای کلاسیک را گرفتهاند.
در چنین شرایطی، ایران نیاز دارد تا با نگاهی کاملاً متفاوت به مقوله دفاع بپردازد؛ نگاهی که داده، فریب دیجیتال، و تحلیل معکوس را در مرکز استراتژی امنیتی خود قرار دهد. بیتردید، دیگر نمیتوان با چشمان بسته، در برابر دشمنی ایستاد که با چشمهای هوشمند مصنوعی رصد میکند.
سه سطح از اقداماتی که ایران باید در دستور کار قرار دهد
۱. سطح استراتژیک: فریب دادن ماشین با هوش انسانی
در گام نخست، ایران باید بهدنبال ساختارهایی باشد که بتوانند ماشین تحلیل دشمن را گمراه کنند. این به معنای طراحی هویتهای دیجیتال جعلی، ایجاد رفتارهای ساختگی در فضای مجازی، و حتی جعل موقعیت جغرافیایی فرماندهان و شخصیتهای کلیدی است. هرچه دادههای نادرست بیشتری در اختیار الگوریتمهای دشمن قرار گیرد، دقت تصمیمگیری آنها کاهش خواهد یافت.
همچنین تحلیل معکوس مدلهای یادگیری ماشینی که دشمن استفاده میکند، باید بخشی از فعالیتهای امنیتی شود. ایران نیاز دارد بداند کدام دادهها برای دشمن مهماند، تا بتواند ضدالگوهایی طراحی کند که مسیر تحلیل آنها را به بیراهه بکشاند.
۲. سطح فناورانه: ساخت سیستمهای بومی برای شناسایی زودهنگام تهدید
ایران ناگزیر است به توسعه سیستمهای بومی هوش مصنوعی روی آورد که بتوانند قبل از وقوع هرگونه ترور یا حمله، نشانههای آن را کشف کنند. تحلیل تصاویر ماهوارهای، پایش رفتار کاربران مشکوک در شبکههای اجتماعی، و شناسایی الگوریتمهای مشغول به ردیابی، باید بخشی از برنامههای دفاعی فناورانه باشد.
همچنین تولید بدلهای انسانی یا دیجیتال برای چهرههای حساس میتواند در گمراهکردن سیستمهای دشمن مؤثر باشد. ایران باید سامانههایی را توسعه دهد که بتوانند نفوذهای سایبری را در لحظه شناسایی کنند و مانع از دسترسی بیگانگان به زیرساختهای امنیتی شوند.
۳. سطح میدانی: تغییر در رفتارهای روزمره امنیتی
در سطح اجرایی، بسیاری از تاکتیکهای میدانی نیازمند بازنگریاند. خاموش کردن GPS خودروها و تلفنهای همراه مسئولان، استفاده از مسیرهای تصادفی، استفاده از بدل در برنامههای عمومی، و کاهش ردپاهای دیجیتال، اقداماتیاند که باید به بخشی از رفتارهای روزمره نیروهای امنیتی و مسئولان تبدیل شوند.
علاوه بر این، آموزش تخصصی به نیروها در زمینه شناخت تهدیدات مبتنی بر هوش مصنوعی، یک ضرورت است. بدون این آموزشها، ابزارهای پیچیده دشمن میتوانند با سادگی از نقاط ضعف انسانی بهرهبرداری کنند.
ایران و ضرورت طراحی یک سپر امنیتی جدید
اگر ایران میخواهد در برابر این تهدیدات پیچیده دوام بیاورد، باید بهسرعت الگوی دفاعی خود را بازتعریف کند. دفاع در این دوران، دیگر به معنای دیوار و سیمخاردار نیست؛ بلکه به معنای تولید دادههای هوشمند، تشخیص زودهنگام، فریب الگوریتمی و بازسازی هویت دیجیتال است.
این روند، نهتنها برای ایران بلکه برای سایر کشورهایی که هدف عملیاتهای مشابه قرار دارند، یک الگوی قابلتعمیم است. کشورهایی که نتوانند در این بازی دادهمحور قواعد بازی را بفهمند، ناگزیر بازنده خواهند بود.
تحلیل پایانی: دفاع هوشمند، ضرورتی برای بقا در عصر هوش مصنوعی
نبردهای امروزی، دیگر در میدان جنگ کلاسیک روی نمیدهند؛ بلکه در حافظه سرورها، الگوریتمهای یادگیری ماشین و تحلیلهای کلانداده تعیین میشوند. ایران در موقعیتی قرار دارد که نمیتواند در برابر این تهدیدات دست روی دست بگذارد. بازنویسی قواعد بازی، ساخت سپر دیجیتال چندلایه و تربیت نیروهای توانمند برای فهم و تحلیل تهدیدات نوین، تنها راههای ممکن برای حفظ امنیت ملی در این عصر پیچیدهاند.
آینده، متعلق به آنانی خواهد بود که زودتر بفهمند دشمن چگونه فکر میکند — و زودتر دست به بازآفرینی ساختار دفاعی خود بزنند. برای ایران، این فقط یک انتخاب نیست؛ یک ضرورت حیاتی است.