روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: عصر ایران با اشاره به سخنان دیروز روحانی، نوشت: از رئیس جمهوری خواسته بودیم از لاک سکوت بیرون بیاید و توضیح را به بعد موکول نکند. او هم چنین کرد. پس، همین جای استقبال دارد. حسن روحانی گفت:
«- در این انتخابات (مناظرهها و تبلیغات انتخابات) فهمیدیم چقدر زنان، خوب هستند. چقدر اقوام خوب هستند. همه از زنان و اقوام میگویند.
- من وعده داده بودم نگذارم جنگ شود و نگذاشتم. به وعدههای اقتصادی هم در دولت اول عمل کردم. در دولت دوم اما درگیر جنگ اقتصادی شدیم. شدیم یا نشدیم؟ در سال95 تورم 5 درصدی را به 15 درصد رساندیم یا نه؟
- بله، در سال 97 شرایط عوض شد. اما چرا عوض شد؟ چون وارد یک جنگ تمامعیار اقتصادی شدیم. آقای صدا وسیما! در سؤالات خود میپرسیدی وارد جنگ اقتصادی شدیم یا نشدیم؟
- در سؤالات مناظرهها جنگ اقتصادی مطرح نشد. گویی اصلا ترامپ نبوده است! بدترین جمهوریخواهان مگر کنار او نبودند تا ریشۀ ما را بکنند؟
- آقای صدا وسیما! میپرسیدی برجام آری یا نه؟ تحریم که معلوم است بد است. برجام را بپرس.
- کسانی که با من سینه به سینه میشدند و پرونده درست میکردند که فضای مجازی باید فیلتر شود حالا از پهنای باند حرف میزنند . قبلا این پهنا چقدر اذیتشان میکرد و حالا چقدر خوب شده این پهنای باند! خدا را شکر که دیگر هیچ کس نمیتواند بگوید طرفدار فیلترینگ است.»
نویسنده میافزاید: سخنان روحانی صریح و روشن است. اما آیا میتوان آن را نوشدارو پس از مرگ سهراب دانست؟
تا سهراب چه باشد. اگر سهراب، صلح و برجام است نمرده است و دولت اصولگرا و رئیسجمهور اصولگرا هم ناگزیر از اجرای آن است چه رسد به همتی که با چند اگر و شاید روی کاغذ، بخت دارد.
اگر سهراب، اعتماد و سرمایۀ اجتماعی است شاید مرده باشد. اگر سهراب، ایران باشد ایران اما زنده است.
نویسنده عصر ایران توضیح نداده که اولاً اگر عملکرد دولت، به سرمایه اعتماد اجتماعی در حد مرگ آسیب زده، زنده بودن برجام چه ارزشی میتواند داشته باشد؟ ثانیاً زنده بودن برجام چه ارزشی دارد وقتی تحریمها با وجود آن چند برابر شده و وزیرخارجه آمریکا نیز میگوید حاضر به بازگشت به توافق قبلی (!برجام) نیستیم. ثالثاً جنگ اقتصادی ادعایی، اتفاقاً از گور برجام بلند شده و هر دو دولت اوباما و ترامپ با اطمینان از این که روحانی خود و کشورش را گروگان اجرای توافق به هر قیمت نگه میدارد، شروع به پایمال کردن توافق و اعمال تحریمهای ویزا، سیسا(1) آیسا و کاتسا کردند.
این خباثت البته از سوی صاحبنظران پیشبینی میشد و هشدار هم داده شد منتها در آن زمان آقای روحانی تمسخر منتقدان را مد روز کرده بود تا نه خود و نه دولتمردان وی صدای هشدارها را نشنوند. بنابراین اینجا هم او مقصر است. همین جا گفتنی است که در ارزیابی هر کاری، روند و سرانجام و کارنامه آن را میسنجند، نه با نگاه مقطعی و نقطهای. آمریکا همان یک سالی که اجازه فروش محدود نفت طبق برجام را میداد، در حال تدارک زیرساخت تحریمهای چند برابر بود و ضمناً صادرات و واردات ایران را کانالیزه میکرد؛ و تبعات پذیرش ورود به این کانال محدود شونده بود که سقوط شدید منابع درآمدی و رشد اقتصادی را در برآیند دولت روحانی تدارک کرد.
اجمالاً این که برجام، آن هم با اجرای یکطرفه آن از سوی دولت روحانی- و تضمین دادن به آمریکا مبنی بر این که در صورت پایمال شدن حقوق ایران هم در توافق میماند- یک خسارت بیسابقه در تاریخ کشورمان است که صرفاً به عنوان یک عبرت، جسد آن قابل تشریح است. وگرنه همین دیروز معاون وزیر خارجه تصریح کرده که آمریکا حاضر به لغو مؤثر تحریمها (در حد بازگشت به سال 96 که مستلزم لغو 150 تحریم میباشد) نیست.