شهری که از هر نظر در صورت نبود این موهبت‌های الهی شهری نازیبا و کلافه کننده برای زندگی به نظر می‌رسد و در همه سال‌های اخیر با رشد فزاینده تعداد گردشگر اقدامی برای زیباسازی آن انجام نگرفته است.
یقیناً تنها اقدامی که ظرف سال‌های اخیر صورت گرفته و به غیر آن کار دیگری به ذهن متبادر نمی‌شود همین جشنواره دیوارنگاری است که چندی پیش به همت شهرداری و با حضور هنرمندان کشوری و استانی برگزار شد.
شاید این ضرب‌المثل پر مفهوم مصداقی برای کارهای انجام نگرفته و امید به آینده در شهر یاسوج باشد که ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است است و اگر امروز شهرداری کاری برای کمک به زیباسازی شهر انجام داده سرآغازی برای کارهای بعدی باشد.
اما به جز این، نفس کار شهرداری در رویداد اخیر مهم‌تر از هر چیز است که هنرمندان برای شهر خود نقشه راه ترسیم کنند و همین آغازی برای آشتی هنرمندان با شهرسازان و شهرداران است تا که علاوه بر نقاشی طبیعی و زیبایی‌های خداوندی شاهد هنرنمایی دست بشر در پایتخت طبیعت ایران باشیم.
در نشست شهردار و هنرمندان موضوعات مهمی مطرح شد از جمله این که باید چشم‌ها را شست و به شهر یاسوج جور دیگری نگاه کرد همچنان که هنرمند یاسوجی از به کار بردن لفظ نهضت آسفالت در پایتخت طبیعت ایران انتقاد می‌کند و می‌گوید که به جای نهضت سیاه کردن شهر به فکر نهضت سبز در پایتخت طبیعت باشیم.
نظری کاربردی که به جز از طبع هنرمندی از هیچ طبع دیگری به زبان نمی‌آید وقتی که قرار است شهر یاسوج پایلوت گردشگری جنوب ایران باشد چه معنی دارد که به صورت گسترده در خیابان‌ها و معابر تبلیغ آسفالت و سیاه‌کاری شود.
آن یک هنرمند دیگر هم از بد سلیقگی مسوولان سابق و به عبارتی اسبق شهرداری می‌گوید که برای تنها 500 هزار تومان اجازه راه‌اندازی طرح شهریاران جوان داده نشد تا با جوانان موضوعات و مسائل فرهنگی شهر پیش برده شود.
هنرمندانی که برای ساختن یاسوجی دیگر و متفاوت‌تر با شهردار گرد یک میز جمع شده بودند و از ساختار اداری کنونی شهرداری هم گلایه‌مند بودند چرا که برای همکاری و هماهنگی و ارتباط تنگاتنگ میان شهرداری و هنرمندان چارت کنونی جوابگو نیست و باید معاونتی با همه اختیارات در حوزه فرهنگی ایجاد شود.
بی‌شک هم اکنون شهر یاسوج بیش از آن که به پل و معبر و آسفالت و جدول گذاری نیاز داشته باشد به فرهنگ‌سازی برای ایجاد شهری در تراز گردشگری و توریست‌پذیری نیاز دارد و مسوولان اعم از شهری و غیر شهری باید به فکر ایجاد بسترهای مناسب گردشگری در این شهر باشند که در طول همه سال‌های گذشته تاکنون چنین چیزی مشاهده نشده است.
متاسفانه بی آن که مردم متوجه باشند در چند سال اخیر سودجویان شروع به قلع و قمع جنگل‌های مشرف بر این شهر کرده‌اند و دستگاه‌های متولی حفاظت از جنگل‌ها و منابع طبیعی و محیط زیست با دستان بسته و کاملا تسلیم در برابر سودجویان تنها نظاره گر این فاجعه طبیعی در پایتخت طبیعت ایران هستند.
اما از همه بدتر که سیمای شهری یاسوج را هر روز زشت‌تر از دیروز می‌کند تخلفات شهرسازی است که بنا به گفته یکی از معماران شهرساز حاضر در نشست هنرمندان با شهردار باید از شهر یاسوج به عنوان نفر اول تخلفات شهرسازی در کشور یاد کرد.
شهری که با ساخت و سازهای بی‌قاعده و بی‌ضابطه کنونی هر روز بدقواره‌تر از گذشته می‌شود شهری که در تخلفات شهرسازی تا آن جا پیش رفته که حتی با نفر دوم فاصله معناداری پیدا کرده و این عمق فاجعه را در پایتخت طبیعت ایران می‌رساند.
به گزارش فارس؛ همه کارهای انجام نشده در شهر یاسوج از نگاه هنرمندان خود مثنوی هفتاد منی است که برای رسیدن به یک شهر در طراز زندگی و البته شهری در قواره گردشگری نیاز به بازنگری فرهنگی بیشتری با محوریت و حضور و همکاری هنرمندان است.
