این روزها و در فاصله چند هفته مانده به برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، جامعه ایرانی شاهد یک پدیده جدید و بی سابقه است. نَهی عمومی به دولت مستقر و و همزمان ثبت کمترین میزان محبوبیت برای رئیس جمهور در نظرسنجی های معتبر داخلی و خارجی.
به جرات می توان ادعا نمود که کمتر قشر، گروه و جمعیتی را در جامعه می توان سراغ گرفت که در آن انتقاد و حتی بالاتر از آن نفی عملکرد ۴ ساله آقای روحانی و کابینه او حاکم نباشد. این در حالی است که انتقادات گسترده و همگانی از قوه مجریه در ایران معمولا در سال های پایانی هشت سال ریاست جمهوری افراد آن هم در نتیجه ناامیدی از تحقق وعده ها و شعارها صورت پذیرفته و همداستانی جو عمومی جامعه در نفی یک دولت ۴ ساله امری بی سابقه است.
علاوه بر آن شدت انتقادات از یک دولت در کشور ما معمولا محدود به یک قشر و طبقه بوده و وحدت و اشتراک نظری که این روزها در میان تمامی اقشار و طبقات جامعه اعم از شهری و روستایی، حوزوی و دانشگاهی، تولید کننده و فعالان توزیع در بازار، اصحاب فرهنگ و هنر و... شاهدیم، قطعا پدیده ای مسبوق به سابقه نیست. چنانکه در انتخابات ۸۸ نیز که آرای منفی رئیس جمهور مستقر به شدت بالا بود، باز هم نفی او از طبقات متوسط جامعه بالاتر نرفت و همه گیر نشد. به نظر می رسد که این دوره از انتخابات حسابی جدا داشته و چنان که تحلیلگرانی از هر دو جناح گفته اند، به احتمال زیاد آقای روحانی به اولین رئیس جمهور تک دوره ای تاریخ بعد از انقلاب اسلامی تبدیل شود. سیری در افکار عمومی و همچنین مروری بر آخرین نظرسنجی های انتخاباتی نیز مؤید همین نکته است. نتایج یک پیمایش علمی معتبر نشان میدهد؛ آرای منفی روحانی در هفته دوم اسفند با ۱درصد رشد نسبت به هفته اول اسفند ماه، به ۳۸درصد رسیده و بیش از ۶۰درصد مردم نیز امیدی به موفقیت وی در چهار سال آینده ندارند.
همین موج منفی بیسابقه برای رئیس جمهور مستقر است که بعضا عقلای برخی احزاب اصلاح طلب را مجاب کرد تا تمام تخم مرغهای خود را در سبد نه چندان مطمئن روحانی نگذارند و حرف از نامزدهای پوششی به میان آورند. موضوعی که مطابق انتظار، مخالفت دولت را در پی داشته است و آقای روحانی آن را توطئه رقیب خواند!