به گزارش عصر دنا، یاسوج، مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد، شهری با بیش از 200 هزار نفر جمعیت به همراه حومه، سالهاست که بهعنوان قلب تپنده استان، در انتظار تحولاتی زیرساختی برای خروج از انزوای تاریخی خود است. با این حال، خبر کنار گذاشتن پروژه راهآهن یاسوج-اقلید به نفع پروژه راهآهن شیراز-گچساران، اگر صحت داشته باشد، ضربهای سنگین به جایگاه این شهر و امیدهای مردم آن است. چنین تصمیمی، نمادی آشکار از بیتوجهی به اهمیت یاسوج بهعنوان مرکز استان و حقوق شهروندان آن است که در انتظار توسعه شایستهای هستند.
یاسوج نهتنها مرکز اداری و سیاسی استان، بلکه نقطهای استراتژیک در جغرافیای جنوب غرب ایران محسوب میشود. این شهر، با ترکیبی از ظرفیتهای طبیعی، گردشگری، و منابع انسانی، پتانسیل تبدیلشدن به یکی از مراکز مهم اقتصادی و فرهنگی منطقه را دارد. اما عدم توسعه زیرساختهای حملونقل، بهویژه ریلی، این فرصتها را عملاً به چالش کشیده است. پروژه راهآهن یاسوج-اقلید، که هدف آن اتصال این شهر به شبکه ملی ریلی بود، میتوانست تغییری بنیادین در وضعیت اقتصادی، اجتماعی، و حتی فرهنگی مرکز استان ایجاد کند.
مرکزیت یاسوج به معنای تمرکز خدمات و تعاملات در این شهر است. جمعیت قابلتوجه آن، که نهتنها ساکنان شهر بلکه روستاها و شهرکهای اطراف را نیز شامل میشود، به زیرساختهایی نیاز دارند که پاسخگوی نیازهای روزافزون آنها باشد. راهآهن، بهعنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای توسعه، میتوانست هزینههای حملونقل را کاهش داده، سرعت دسترسی به بازارهای داخلی و خارجی را افزایش دهد و همچنین فرصتهای شغلی جدیدی را در حوزههای مختلف ایجاد کند.
این در حالی است که جایگزینی این پروژه با راهآهن شیراز-گچساران، اگرچه ممکن است برای بخشی از استان مفید باشد، اما بههیچوجه اهمیت راهآهن یاسوج-اقلید را برای یک مرکز استانی نمیتواند جبران کند. گچساران بهعنوان یکی از شهرهای نفتخیز و برخوردار از زیرساختهای بهتر، نیازی به چنین اولویتی ندارد، در حالی که یاسوج همچنان از ابتداییترین امکانات ریلی محروم است.
چنین تصمیماتی بهوضوح بیتوجهی به جمعیت و اهمیت شهرهای مرکز استانها را نشان میدهد. در همه کشورهای توسعهیافته، تمرکز بر تقویت مراکز استانها بهعنوان گرههای اصلی شبکه توسعهای، یک اصل مسلم است. اما در ایران، بهویژه در استانهای کمتر برخوردار، تصمیمگیریهایی که مبتنی بر نفوذ سیاسی و ملاحظات غیرکارشناسی است، این الگو را بهشدت مخدوش کرده است.
اگر یاسوج، با جمعیتی بیش از 200 هزار نفر و جایگاه ویژه خود بهعنوان مرکز استان، شایستگی برخورداری از یک شبکه ریلی را نداشته باشد، چه امیدی میتوان برای دیگر نقاط این استان داشت؟ آیا صدای 200 هزار نفر و نیازهای آنها در برابر فشارهای سیاسی و منافع محدود به حاشیه رانده شده است؟
بر اساس برخی اخبار غیررسمی، تصمیم به کنار گذاشتن پروژه راهآهن یاسوج-اقلید و جایگزینی آن با پروژه راهآهن شیراز-گچساران تحت فشار و پیگیریهای غلامرضا تاجگردون، نماینده پرنفوذ گچساران در مجلس، اتخاذ شده است. تاجگردون که بهعنوان یکی از نمایندگان برجسته مجلس شناخته میشود، همواره بهعنوان فردی صاحب نفوذ در تصمیمگیریهای کلان کشور مطرح بوده است. در این مورد خاص، به نظر میرسد که لابیگری وی در سطوح مختلف، به نفع پروژه شیراز-گچساران و به ضرر پروژه حیاتی یاسوج-اقلید به نتیجه رسیده است.
اگرچه هیچگونه تأیید رسمی از سوی دولت یا مسئولین استانها در این زمینه منتشر نشده است، اما شنیدهها حکایت از آن دارد که نماینده گچساران با بهرهبرداری از نفوذ خود در مجلس و سایر نهادهای دولتی، موفق به تغییر اولویتها و هدایت منابع به سمت پروژهای دیگر شده است. این اقدام، که به نظر میرسد بیشتر با اهداف سیاسی و انتخاباتی همراه باشد، موجب شده تا یاسوج، بهعنوان مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد، از دسترسی به زیرساخت حیاتی راهآهن محروم بماند و بهجای آن، پروژهای که بهطور عمده منافع یک منطقه خاص را تامین میکند، در اولویت قرار گیرد.
دولت و تصمیمگیرندگان باید به مردم یاسوج و کهگیلویه و بویراحمد توضیح دهند که چرا مرکزیترین شهر این استان، که شایستگی ذاتی برای نقشآفرینی در توسعه منطقه دارد، از چنین امکانات زیرساختی محروم میماند. این بیتوجهی به مرکزیت یاسوج و نقش آن در زندگی روزمره صدها هزار نفر از شهروندان استان، نهتنها از لحاظ اقتصادی بلکه از نظر اجتماعی و فرهنگی نیز تبعاتی سنگین خواهد داشت.
مرکز استان بودن یاسوج، تنها یک عنوان اداری نیست. این شهر، نماینده همه استان است و هرگونه بیتوجهی به زیرساختهای آن، به معنای نادیدهگرفتن تمامی مردمی است که در این استان زندگی میکنند و به این شهر وابستهاند. توسعه راهآهن یاسوج-اقلید نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی است که دولت باید به آن پایبند باشد، اگر به عدالت و توسعه متوازن اعتقاد دارد.
دوما خط اهن شیراز به خوزستان شاید به کهگیلویه هم برسه ولی اقلید به یاسوج هرکز.
عصردنا لطفا مغرضانه مطلب نزنید.
تاجگردون چونه خشه ایزنه،یعنی کار خوبه خشه ایکنه سی آبادی حوزه انتخابیش هر کاری ایکنه، په مه یاسوج خوش نماینده نیاره که یو هم هم پیگیری کنه
بویراحمد استفاده کن نیازی به تاجگردون نداری،متاسفانه عملا شدی جاده صاف کن تاجگردون
حالا که حرفتون روی تاجگردون نافذ هست صراحتا از ایشان بخواهید جلوی این ظلم در حق مرکز استانی که محل سکونت چهل درصد مردم همه نقاط استان هست رو بگیره
خدا رحمت کن آیت الله سید کرامت ملک حسینی تازنده بودن کسی حتی بذهنش
هم نمیومد از این کارها کن
بابا یاسوج شهر محل سکونت 51درصد مردم استان هست، همه توش هستن، چرا آقای تاجگردون بجای تقویت مرکز استانش دنبال له و لورده کردن مرکز استان هست؟
تلاشهای دکتر تاجگردون برای تسویه حساب با بویراحمد
تلاشهای دکتر تاجگردون برای تسویه حساب با بویراحمد