برای گفتوگو با برخی از این کارگران به یکی از میدانهای اصلی تهران رفتیم. تعداد زیادی از کارگران از شهرستان آمده تا نزدیک شب عید بتوانند سهمی از سفره شب عید داشته باشند. به سراغ یکی از این کارگران کم سن و سال رفتم و با وی گفتگویی داشتم از وی پرسیدم شغلت چیست؟ گفت: کارگر ساختمانی هستم اما از آنجا که در حال حاضر بیکارم به این سمت تمایل پیدا کرده ام. چهره اش نشان میدهد که از سرناچاری به این سمت گرایش پیدا کرده است.
خستگی از رویش نمایان است. این کارگر بیان میکند: ساعتی 10هزار تومان میگیریم و هر چه صاحب خانه تقاضا کند را انجام میدهیم. معمولاًتمیز کردن یک آپارتمان 75 متری 2 روز زمان لازم دارد.مردم تصور می کنند که بازار کارگران نظافتچی شب عید سکه است. در حالی که اینطور نیست. برخی مردم به کارگر اعتماد نمیکنند و ترجیح میدهند که کارشان را خودشان انجام دهند.
این کارگر ادامه میدهد: مردم میگوید روزی 80تومان درآمد داری. اما به این فکر نمیکنند که چقدر دچار آسیب و اذیت میشوم. از صبح تا بعدازظهر تنها80 هزار تومان دستمزد می گیرم. از شهرستان به تهران آمده ام شاید شب عید بتوانم جیب پرپول به شهرم باز گردم اما با توجه به اوضاع کساد بازار بعید میدانم که موفق شوم. تمام کارها از امور شست و شوی دیوار تا تمیز کردن حیاط و جابجایی اسباب و اثاثیه نیز انجام میدهم.
*درآمد یک روزم 80 هزار تومان است
یکی دیگر از این کارگران بقچه کوچکی در دست دارد و مسن است و چهره ای رنگ پریده و غبار آلود دارد .در پاسخ به اینکه اهل کجا هستید؟ می گوید: محل زندگی ام ورامین است. در طول سال هم به اینجا می آیم. مینشینم منتظر تا شاید ماشینی ترمز کند.
وی ادامه میدهد: نه مزد خوبی داریم نه بیمه ، از پاداش و عیدی هم که خبری نیست ، اگر بلایی سرمان بیاید معلوم نیست سرنوشت همسر و فرزندمان می شود. روی داربست رفتن و کار کردن در بلندی آسان نیست ، اما کارگران فصلی چاره ای جز این ندارند که با وجود همه سختی ها تن به کاری بدهند تا بتوانند امرار معاش کنند.
پیرمرد تأکید می کند : این ماجرای هر روز کارگرانی است که کنار جدول خیابان و میدان اصلی شهر نشسته اند و منتظر نیش ترمز خودرو و رهگذری هستند که تقاضای کارگر کند، رقابتشان در ظاهر به زوربازویی است که دارند و به ازای آن نان سفرههایشان را تأمین می کنند. اما در شب عید این ماجرا شدید تر میشود و رقابت بین افراد برای مشغول شدن بیشتربیشتر میشود.
*عدم نظارت بر عملکرد شرکتهای خدماتی
اما در کنار کارگران شرکت های خدماتی نیز در این ایام از بازار شب عید بی بهره نیستند. به یکی از این شرکت های خدماتی تماس میگیرم. اپراتور یا منشی شرکت پاسخگوست. سوال می کنم برای کار منزل وضعیت به چه صورت است. بیان میکند: کارگر زن با مرد تفاوت دارد.اما کارگر ساده برای 8ساعت در روز 80 هزار تومان و کارگرماهر برای کار در منزل 95هزار تومان باید پرداخت شود که 40 درصد آن سهم شرکت است چرا که هزینه جای خواب و غذا بر عهده شرکت است.
شرکت دیگر هم درباره نیروی خدماتی میگوید: برای 8ساعت کار در منزل 80هزار تومان است که تمام کارها از جمله سرامیک شویی، کابینت شویی،دیوارشویی،نصب پرده را بر عهده دارد. به عبارتی هر کاری که صاحبخانهها این روزها طلب میکنند را این کارگر انجام میدهد.
مدیر یکی از شرکتهای خدماتی نظافتی بیان می کند:شرکت ما دارای سابقهای 10 ساله در این کار است و حالا دیگر شناخته شدهایم و مشتریهای ثابت زیادی داریم که به کارمان اعتماد دارند. نحوه کار ما به این صورت است که مشتریان تماس میگیرند و سفارش کار میدهند و ما هم با کارگر هماهنگ میکنیم و به او معرفینامه میدهیم تا برای نظافت به محل مورد نظر برود.
کارگران شرکتهای نظافتی با وجود داشتن کار دشوار اما از بیمه برخوردار نیستند. در شرایطی که یک سرماخوردگی ساده هزینه ای بالغ بر 50 هزار تومان نیاز دارد،این کارگران با مشکلات متعدد از جمله درد استخوان و مفاصل برای کسب روزی حلال و فرار از بیکاری مجبور هستند کار کنند و خدا می داند اگر با این وضعیت حقوق و دستمزد نیاز آن به هزینه هایی مانند رادیوگرافی و ام آر آی بیفتد چه باید بکنند.
* کارگران خدماتی جز مشاغل فصلی هستند و بیمه ندارند
یکی از کارمندان شرکتهای خدماتی نظافتی درباره عدم بیمه کارگران خدماتی میگوید:متأسفانه کارگرانی که از طریق این شرکتها به فعالیت مشغولند به دلیل اینکه کار مشخص و ثابتی ندارند و در بیشتر موارد به صورت دورهای و در فواصل مختلف به این کار اشتغال دارند، امکان برخورداری از بیمه را ندارند. در این رابطه ما بارها و بارها تلاش کردهایم که از طریق بیمههای مختلف برای بیمه این کارگران اقدام کنیم اما امکانپذیر نشده است.
فصل های پایانی سال بالاخره با همه هیاهو می گذرد و هر کس سهمی از بازار اقتصادی شب عیدی دارد، کارگران قالی شویی،سرامیک شویی، کابینت شویی،دیوارشویی،نصاب پرده این روزها پُرکار هستند، اما در حالی شرایط دشوار کاری را تحمل می کنند که نه خبری از بیمه درمانی در کار آنها وجود دارد و نه ساختار مشخصی برای افزایش حقوق. حالا به راستی پرداخت 40درصد از حق الزحمه به نیروی کار صحیح است؟با توجه به نوع کار این کارگران تکلیف بیمه آنها و هزینه های درمانیشان چیست؟