1- اطاعت از احمدی نژاد؟!
«او [ولی فقیه،] یک رهبری دینیِ جانشینِ امام زمان(عج) است؛ این [رییس جمهور] نمایندهای است که مردم او را انتخاب کردهاند؛ این دو با هم خیلی تفاوت دارند! رییس جمهور وقتی از طرف ولی فقیه نصب شد، میشود عامل او؛ او نصبش میکند. آن پرتو قداستی که او دارد بر این هم میتابد. وقتی رییس جمهورِ اسلامی شد، حکمش را از رهبر ـ یعنی جانشین امام(ع) ـ دریافت کرد، یک پرتوی از آن قداست بر این هم میتابد؛ آن وقت اطاعت از رییس جمهور و اطاعت از مجلس و سایر امور هم میشود اطاعت از خدا. اما تا این جور نشده، حساب رهبر از دیگران جداست. او ارزشش از طرف امام زمان(عج) و از طرف خداست.»
از مطالعه این سخن استاد مصباح، چند نکته روشن میشود:
[یکم]. برخلاف مدعای مخالفان، ایشان هرگز در سخنرانی خود، نامی از «احمدینژاد» به میان نیاوردهاند! این نام، نتیجه استنباط مغرضانه و غیراخلاقیِ جریان فتنه از سخن استاد مصباح است.
[دوم]. از طرف دیگر، اگرچه استاد مصباح به «سِمَت رئیس جمهوری» اشاره کردهاند، اما ملاحظه صدر و ذیلِ بیانِ ایشان به روشنی نشان میدهد که مقصود ایشان، «مطلقِ جایگاه ریاست جمهوری» بوده است، و نه «رئیس جمهور خاصی»! در واقع، بحث ایشان به طور کامل، «نظری» و «معرفتی» بوده، نه «مصداقی» و «روزمره». بنابراین، حکم ایشان ناظر به «همه رؤسای جمهور»ی است که از سوی ولیّ فقیه، نصب میشوند و سپس در مرحله عمل، ملزم به اطاعت از ولیّ فقیه هستند، نه «یک مصداق از رئیس جمهور». هیچ قرینهای وجود ندارد که نشان دهد سخن ایشان معطوف به یک مصداق خاص است.
[سوم]. ایشان حتی فقط از سِمَت «ریاست جمهوری» یاد نمیکنند، بلکه به «مجلس» هم اشاره مینمایند، و در ادامه، تصریح میکنند که «همه نهادهای نظام اسلامی» را اراده کردهاند. چرا فعّالانِ رسانهای جریان فتنه، بر روی لفظ «مجلس» تمرکز نکردند و نتیجه نگرفتند که مقصود استاد مصباح این است که «اطاعت از رئیسِ مجلسِ وقت»، همانند «اطاعت از خدا»ست؟! و یا اینکه چون استاد مصباح، التزام به همه «قوانین نظام اسلامی» را در حُکم «تبعیّت از شرع» دانسته، چرا نتیجه نگرفتند که ایشان، «اطاعت از قوانین جمهوری اسلامی» را همانند «اطاعت از قوانین الهی» شمرده است؟!
[چهارم]. اساساً استاد مصباح در مقامِ بیان و توضیحِ «منزلتِ قدسیِ ولیّ فقیه» بوده است، نه «اطاعت از رئیس جمهور»، و فقط از این جهت که مشروعیّت ولیّ فقیه به کارگزارانی که او منصوب میکند نیز «سرایت» و «تعمیم» مییابد، به سِمِت رئیس جمهوری نیز اشارهای گذرا مینماید! پس میان «اصل» و «فرع» بحث ایشان، خلط شده است، و آنگاه نتیجهای از فرع بحث ایشان گرفته شده که با اصل بحث، تناقض دارد.
[پنجم]. اگر آیت الله مصباح معتقد بوده که «اطاعت از احمدینژاد»، «اطاعت از خدا»ست؛ چند ماه پس از استقرار دولت نهم، انتقادهای مهمی را نسبت به گفتهها و رویّههای شخص احمدینژاد مطرح نمیکرد! و از جمله به یاد داریم که ایشان نسبت به نظر احمدینژاد درباره «ورود زنان به ورزشگاه»، موضعگیری منفی کرد، و یا به «تأکید انحصاری احمدینژاد بر مقوله عدالت»، انتقاد کرد و گفت هدف دولت اسلامی، در عدالت، خلاصه و منحصر نمیشود. به عبارت دیگر، «عملِ عینیِ» استاد مصباح، چنین برداشتی را از سخن ایشان، ابطال میکند.
2- تخطئه آیتالله مصباح به دلیل تکرار موضع امام خمینی؛ منزلتِ غیـرقـدسیِ رأیِ مـردم
«اطاعت از خداوند، سلسله مراتبی دارد که شامل اطاعت از خداوند، پیامبر (ص) و اولی الامر میشود. همانگونه که در زمان حضرت علی (ع)، اطاعت از مالک اشتر به عنوان نمایندۀ آن حضرت، در واقع اطاعت از حضرت امیر (ع) و پیامبر (ص) و خداست؛ اطاعت از ولی امر مسلمین که حجّت شرعی بر اطاعتش وجود دارد نیز، اطاعت از امام عصر (عج)، پیامبر (ص) و خداست. لذا امام معصوم (ع) میفرماید: رد کردن چنین فقیهی، رد امام زمان (عج) است و آن نیز در حدّ شرک بالله است! اما هیچ روایتی نداریم اطاعت از کسی که با رأی اکثریت مردم سر کار آمده، واجب و در حکم اطاعت از امام (ع) و خداوند است. آری، تنها در صورتی که ولی فقیه فردی را منصوب کند، اطاعتش واجب میشود؛ لذا امام خمینی (ره) فرمود: اگر فردی به اتفاق آراء انتخاب شود، ولی از سوی ولی فقیه نصب نشود، اطاعت از او، اطاعت از طاغوت است.» (دیدار جمعی از مدیران ناجا در تاریخ 7 دی 1395)
[یکم]. در ابتدا باید از فعّالان رسانهای جریان فتنه بپرسیم که چرا به جای هوچیگری و عوامفریبی، «یک روایت» از حضرات معصومین – علیهم السلام – نقل نمیکنیدکه دلالت بر «وجوب شرعیِ اطاعت از رأی اکثریّت مردم» داشته باشد؟! در این صورت، سخن آیتالله مصباح، خود به خود «ابطال» میشود و جایی برای بحث و توجیه و جدال باقی نمیماند! آیا برای تخریب شخصیت آیتالله مصباح، این راه سادهتر نیست؟!
[دوم]. مدعای آیتالله مصباح این است که رأی اکثریت مردم، "وجاهت شرعی" ندارد، و یا اینکه نباید به رأی اکثریّت مردم گردن نهاد؟! میان این دو تفاوت وجود دارد؛ میتوان قائل شد که رأی اکثریت مردم، اگرچه "قدسی" و "الهی" نیست و تلازمی با "اطاعت از خداوند" ندارد، اما در عین حال، برای اینکه در زندگی اجتماعی، "اختلال" و "هرج و مرج "رخ ندهد، نباید از قانون تخطی کرد. به عبارت دیگر، آیتالله مصباح بیش از این نگفته که رأی اکثریت مردم، به مثابه "صدای خداوند" نیست و نمیتوان آن را "امر مقدس و ملکوتی" شمرد، اما از آن سو، ایشان ادعا نکرده که حتی چنانچه این رأی، با شریعت ناسازگار نباشد، باز هم نباید آن را پذیرفت.
[سوم]. آیتالله مصباح میگوید هیچ روایتی نداریم که دلالت بر این معنا داشته باشد که اطاعت از کسی که با رأی اکثریّت مردم سر کار آمده، «واجب» و در حکم «اطاعت از امام معصوم(ع) و خداوند» است، اما امام خمینی میگوید حاصل رأی اکثریّت مردم، در حکم «امر طاغوتی» است، مگر اینکه ولیّ فقیه آن را تأیید کند! عبارت امام خمینی بدین شرح است:
«اگر چنانچه [... در نظام سیاسی]، ولایت فقیه در كار نباشد، [چنین نظامی در حُکم] طاغوت است؛ [... و وشن است که امر،] یا [از آنِ] خداست، یا [از آنِ] طاغوت. [بنابراین،] اگر [مقدرات نظام سیاسی] با امر خدا نباشد - [برای مثال، اگر] رئیسجمهور[ی که منتخب اکثریّت مردم است]، با نصب [ولیّ] فقیه نباشد - غیرمشروع است؛ وقتی غیرمشروع شد، طاغوت است، [و] اطاعت [از] او، [همانند] اطاعت [از] طاغوت است، [و] وارد شدن در حوزه او، وارد شدن در حوزه طاغوت است! طاغوت وقتی از بین میرود كه به امر خدای تبارك و تعالی، یك كسی [برای حکمرانی بر مردم] نصب بشود [، نه اینکه منتخب اکثریّت مردم باشد].»
حال داوری کنید؛ کدام یک از این دو بیان، تندتر است؟! آیتالله مصباح، اطاعت از رأی اکثریّت مردم را، امری متفاوت با «اطاعت از خداوند» شمرده، و امام خمینی، آن را «امری طاغوتی» معرفی کرده است! سخن در این است که چنانچه آیت الله مصباح از لفظ «طاغوت» برای توصیف «رأی اکثریّت مردم» استفاده میکرد، جریان فتنه چه واکنشی نشان میداد؟!