استقلال به السد ببازد متلاشی می شود/ جباروف به تنهایی کاری از پیش نمی برد

 

باید به همه این اتفاقات نگران کننده جدایی طلبی جابر انصاری را هم اضافه کرد که در روزهای ناکامی خط حمله استقلال این اتفاق هم قوز بالای قوز برای علیرضا منصوریان محسوب می شود.

میرشاد ماجدی در گفت و گو با مشرق، درباره بازی آخر استقلال برابر قهرمان فصل پیش و دومین شکستش برابر همین تیم در فصل جاری به تحلیل دلایل این باخت پرداخت و راهکارهای احتمالی برون رفت از این وضعیت را مورد بررسی قرار داد. او درباره خرید های نیم فصل هم حرف زد.
متن کامل این گفت و گو درادامه می آید:

*این باخت ها تاوان جوانی کل مجموعه است
قبل از اینکه به بحث بازی استقلال نظر کنیم باید پذیرفت که باشگاهداری 4 رکن دارد. مدیریت، بازیکنان، کادر فنی و تماشاگران. در استقلال سه رکن اصلی که بازیکنان، مدیریت و کادر فنی هستند جوانند. جوانی نه به معنی سن و سال یا موی سپید و سیاه! بلکه جوانی به معنی حضورشان در جایگاه ارکان باشگاه و کار تیمداری است. وقتی سه رکن اصلی باشگاه چنین شرایطی را دارند باید تاوان این نتایج را هم بدهد. جوانی این نیست که فقط بازیکنان جوان شده اند. سه رکن باشگاه پوست اندازی کرده و جوان شده است و نباید توقعات را تا جایی بالا برد که استقلال حتما باید نتایج خیلی خوب بگیرد.

*استقلال این فصل یک بار استقلالی بازی کرد
برمی گردیم به بازی دیروز؛ در این بازی واقعا اگر از اصطلاحات غیر فوتبالی برای فوتبال بخواهیم بکار ببریم باید گفت بازیکنان استقلال جان و توان بازی کردن را نداشتند. از ابتدای سال تا الان هم همین شکل و رویه در کار استقلال بوده و هیچ کار تاکتیکی خاصی از این تیم ندیده ایم و فقط می توانیم جنگندگی تیم استقلال و آن تعصب شان در بازی با سپاهان در اصفهان را مثال بزنیم که حتی اگر آن بازی را هم می باختند من شخصا می گفتم که یک بازی دلچسبی را به نمایش گذاشت. این تنها بازی استقلال بوده که در این فصل در ذهن من نقش بسته است و در تمامی بازی های دیگر یک فرمول و یک متد و یک شیوه یکسان بازی یعنی یک بازی خیلی معمولی را از این تیم شاهد بودیم. استقلال فارغ از اینکه بخواهد به نقاط قوت خودش بپردازد و یا به نقاط ضعف حریف توجه کند فقط انگار به زمین می رود تا صرفا یک بازی انجام بدهد و بعد زمین را ترک کند. من نمی گویم که کادر فنی زحمت نمی کشند ولی چیزی که ارائه می شود یک فوتبال معمولی است که استقلال بازی می کند.

 *مشکل استقلال غیبت ابراهیمی و جابر نبود
البته از حق هم نباید گذشت که در این بازی آخر دو بازیکن تأثیر گذار تیم یعنی امید ابراهیمی و جابر انصاری غایب بودند. هر چند که وقتی به تاریخچه بازی های امسال برگردیم متوجه می شویم که با حضور آنها هم تیم به همین شیوه بازی کرده است.

 

 

*شکست از السد استقلال را متلاشی می کند
امیدواریم با اضافه شدن این بازیکنان توان تیمی استقلال مضاعف بشود و هواداران به آینده این تیم دلگرم شوند. چرا که به هر حال نقطه عطف این نوع بازی کردن و این نوع نتیجه گرفتن می رسد به بازی با السد قطر! آنجاست که به هر حال استقلال را صددرصد با یک چالش بزرگ روبرو می کند و نتیجه گرفتنش آن استحکام لازم را به تیم برمی گرداند و عدم نتیجه گیری اش می تواند استقلال را متلاشی کند.

*فلسفه "کی روشیسم" در استقلال جواب نمی دهد
با چیزی که ما امروز در استقلال می بینیم فکر می کنم نگاه، استراتژی و فلسفه فوتبالی کادر فنی استقلال این است که اگر گل نخوریم به گل خواهیم رسید. خریدهایی هم که تا الان انجام شده این را تصدیق می کند که ما اگر بتوانیم مرکز زمین را در اختیار داشته باشیم و توپ از این فیلتر به سمت دروازه و دفاع های استقلال حرکت  نکند به گلزنی خواهند رسید. به نوعی طرز تفکر "کی روشیسم" هم در آن حس می شود. البته ابتدای فصل کادر فنی استقلال عنوان می کرد ما در فلسفه فوتبالی مان می خواهیم زیبا بازی کنیم و پیروز هم بشویم ولی فلسفه ای که من از استقلال می بینم با نوع خرید ها و نوع آلارم هایی که از باشگاه به مخاطب می رسد این است که ما می خواهیم وسط زمین مان را قوی کنیم که در وهله اول گل نخوریم. خب این هم یک فسلفه فوتبالی است ولی من بعید می دانم این روش در استقلال جواب بدهد.

*آشفتگی در خط دفاع به دلیل این همه تغییر نفر است
هر کدام از زوج های خط دفاعی که در این فصل به کرّات تغییر کردند با یک دروازه بان به میدان رفتند. این خیلی مهم است. ما وقتی از دفاع چهار نفره خطی صحبت می کنیم سه نوع هماهنگی هم باید بین آنها رعایت شود. 1-هماهنگی صددرصد بین 4 مرد خط دفاعی 2- هماهنگی بین دو مرد میانی خط دفاعی 3- هماهنگی دو مرد خط میانی دفاعی با دروازه بان. این خیلی مهم است ولی آنها را نادیده می گیریم. وقتی دروازه بان قبلی بود هر دقیقه یکی از آن دو نفر تغییر می کرد و حالا هم نفرات بعدی باید با یک دروازه بان دیگر هماهنگ شوند! هر کدام از این هماهنگی ها حداقل سه الی چهار ماه کار می برد تا نفرات در کنار هم آدابته شوند. اینکه کدام یک زودتر جلو برود و کدامیک دیرتر بیاید و کدام کار پرس را انجام بدهد و کدام یک عقب تر بایستد و همه اینها زمان می برد.  ولی مربیان استقلال خیلی سریع آنها را تغییر می دهند و فکر هم می کنند که مشکلات از این طریق حل می شود.

*فضای خالی 50 متری در گل دوم چه بود؟
روی گل دوم، پاس گل بازیکن استقلال خوزستان را ببینید. اگر بخواهیم آن را در کلاس های آموزشی تدریس کنیم می توان آشفتگی خط دفاعی را با همین گل بررسی کرد. اینکه چه کسی روی پای مهاجم اول رفت و چه کسی برای پوشش رفته بود!؟ یک فضای 50 متری بزرگ در گوشه محوطه جریمه ! این به خاطر عدم هماهنگی لازم بین مدافعان استقلال است که نیاز دارد تا سه 4 ماه با هم کار کنند و بعد این مشکلات دیگر بوجود نیاید.

*چرا با مردم روراست نیستید؟
پیشنهاد می کنم اول مدیریت و کادر فنی با هواداران روراست باشند و صراحتا بگویند ما تا الان نتوانسته ایم خواسته های هواداران را برآورده کنیم نه اینکه بیایند بعد هر بازی عملکردشان را توجیه کنند. دوم اینکه باید یک ساختار سازی خیلی خیلی گسترده روی خط دفاعی صورت بگیرد. اینکه امشب فکر کنیم فلان دفاع را بگذاریم و دوباره فردا شب فکر کنیم که دو دفاع دیگر را بگذاریم با این شیوه کاری از پیش نمی رود. باید به یک جمع بندی برسیم که اگر در یک بازی با دو دفاع شکست خوردیم باز هم باید بگذاریم همان دو نفر بازی کنند. تغییرات دائمی باعث آشفتگی در ذهن کادر فنی می شود و نوعی آشفتگی هم بین خود بازیکنان رقم می خورد. ما باید اجازه بدهیم حالا که نتیجه را واگذار کرده ایم از هر شکست درس بگیریم و به بازیکن بگوییم که فلان جا اشتباه کرده ای و دیگر آن را تکرار نکن.

*جباروف به تنهایی کاری از پیش نمی برد
این نگاه اشتباه است که یک بازیکن مثل جباروف بیاید و سرنوشت باشگاه استقلال را تغییر بدهد. ولی اینکه یکی بیاید و باری را از دوش استقلال بردارد معنی اش این است که دیگران هم باید تلاش شان را مضاعف کنند و آنها هم به خودشان بیایند و در جهتی حرکت کنند که اتفاقی مثبت برای تیم و هواداران رخ بدهد نه اینکه روی اشتباهات قبلی شان اصرار ورزیده و فقط زمان را از دست بدهند. بازی السد در پیش است.