پایگاه خبری تحلیلی عصردنا (Asrdena.ir):
گفتگوی ویژه و خواندنی «عصر دنا» درباره کودکان کار درکهگیلویه و بویراحمد با هوشنگ سیاوش پور معاون امور اجتماعی بهزیستی استان کهگیلویه وبویراحمد در ادامه بخوانید:
چه تعداد کودک کار در سطح استان و به تفکیک در شهرستانها داریم؟
سیاوش پور: در سطح شهرستانهای گچساران و کهگیلویه میشه گفت مورد خاصی نداریم، یه تعداد وجود دارد که عمدتا فصلی است و کودک کار محسوب نمیشوند. عمده مشکل اصلی ما در سطح شهرستان بویراحمد و شهر یاسوج میباشد. در شهر یاسوج امسال حدود ۱۶۰ کودک کار داشتیم و متاسفانه علارغم تمام تلاشهای بهزیستی، گروههای جدیدی اضافه شده اند.
در مجموع آمار سه ساله ما ۳۵۸ کودک کار در سطح شهرستان بویراحمد میباشد که حدود ۱۶۰ کودک مربوط به سال ۹۸ میباشد؛ که ۱۲۰ کودک از این تعداد جدیدالورود هستند.
چه اقدام واقعی و تلاشی برای کاهش یا کنترل کوکان کار در استان انجام دادید؟ چه سازمانهایی همکاری یا کم کاری کردند؟
سیاوش پور: بحث کودکان یک بحث زیرساختی است. اکثرا بحث حاشیه نشینی و مهاجرت از نوع حاشیه نشینی باعث ایجاد کودکان کار در شهر یاسوج شده است. بیشتر این کودکان با خانواده از سمت روستاهای اطراف به شهر یاسوج مهاجرت میکنند و هویت جدید و ناشناخته پیدا میکنند و با هویت جدید اقدام به کار در محیطهای شهری میکنند.
متاسفانه افراد کم برخوردار وارد حاشیه شهر یاسوج میشوند و بدنبال هویت زدایی و بدلیل مشکلات فرهنگی عدیده، کودکان را روانه بازار کاذب میکنند و وارد این کار میشوند. اینجا ناشناخته هستند، کسی آنها را نمیشناسد و به کارهای کاذب از جمله شستشوی شیشه ماشین، دست فروشی، اسپند دود کردن و ... روی میآورند و در بیشتر مواقع اصلا کاری هم انجام نمیدهند و وارد چهار راهها میشوند در بعضی مواقع به کارهای شبه تکدی گری روی میآورند.
متاسفانه تا زمانی که بحث توزیع مناسب امکانات، درآمد، مهاجرت و مشکلات اقتصادی در استان حل نشود، بهزیستی کار خاصی نمیتواند انجام دهد و خدمات بهزیستی فقط تسکین دهنده است و تنها تلاش میکنیم اینا بدتر از اینی که هستند نشود تا دچار اسیبهای بعدی نشوند.
سربار کژکاری و ناکارامدی های سایر دستگاهها هستیم
سیاوش پور: مقامات ارشد استانی و شهرستانی تعریف درستی از بهزیستی ندارند و فکر میکنند تمام مشکلات باید توسط بهزیستی حل شود! سربار کژکاری و ناکارامدیهای سایر دستگاههای متولی استان از جمله آموزش و پرورش، شهرداری، اداره کار و سایر متولیان به بهزیستی میرسد.
ما با ۲۰۰ میلیون تومان بودجه (به کنایه، که خیلی هم پوله!) سالانه چطور میتوانیم ۱۸۰ کودک کار در طول سال را کنترل و آموزش؟ با این بودجه اساسا چه کار منطقی میشود انجام داد؟! این نگاه کاملا غیرعقلانی و غیرکارشناسانه است. بهزیستی متولی اصلی است، ولی ۱۱ دستگاه دیگر در استان باید به کودکان کار خدمات ارائه دهند. یازده دستگاه دیگر متاسفانه اصلا وظیفه خود در قبال کودکان کار را انجام نمیدهند و خدمتی انجام نمیدهند.
بیشتر کودکان کار دانش آموز هستند و اموزش و پرورش طبق قانون وظیفه آموزش اینها را برعهده دارد، ولی به هیچ وجه وظیفه خود در قبال کودکان کار را انجام نمیدهد. به آموزش و پرورش معرفی میشوند، ولی هیچ گونه آگاه سازی توسط برای جلوگیری از کودکان کار به بازار کاذب انجام نمیشود.
سیاوش پور: وزارت کار، وزارت بهداشت، کمیته امداد و وزارت کشور در قبال کودکان کار وظیفه وارد. اداره کار و امور اجتماعی در بحث بیمه و شغل برای والدین کودکان کار و خود کودکان وظیفه دارند. سازمان ورزش و جوانان در بحث ایجاد اوقات و فراغت برای کودکان وظیفه دارند.
صادقانه بگم کودکان کار تشنه اوقات و فراغت درست و صحیح هستند و به دنبال بدست اوردن پول برای رفتن به کلوپی و سایر مراکز تفریحی هستند و بسیار به ورزش مخصوصا فوتبال علاقمندند. سازمان ورزش و جوانان میتواند در این بحث بسیار کمک کار باشد، ولی متاسفانه همکاری درست و حسابی از طرف این سازمان در استان انجام نمیپذیرد. همه سالنهای ورزشی استان پولی هستند و کودکان کار توان پرداخت هزینه را ندارند.
اگر بچهها را بتوانیم به سمت ورزش بکشانیم خیلی از مشکلات حل خواهد شد و این خدمت را باید سازمان ورزش و جوانان انجام دهد، ولی متاسفانه این کار را که انجام نمیدهند هیچ، خیلی هم طلبکار بهزیستی هستند.
از این ۳۵۸ نفر کودک کار در استان چه تعداد بی سرپرست و چه تعداد بدسرپرست وجود دارد؟
سیاوش پور: اکثرا دو والدی هستند و پدر و مادر دارند، ولی از ۱۶۰ نفر امسال تعداد کمی مشمول بدسرپرستی میشوند، شاید بتوان گفت حدود ۲۰ کودک چنین مشکلاتی را دارند که از خانواده معتاد.
طلاقی یا خانواده نابسامان باشند. اکثرا اگر هم تک سرپرست باشند از خانواده تقریبا سالم هستند. بیشتر به علت فقر خانواده به چنین کاری روی میآورند و حدود ۹۰ درصد کودکان کار در استان دو والدی هستند. به عنوان مثال خیلی از کودکان در تهران در مراکز نگهداری زندگی میکنند و به عنوان کودکان خیابانی شناخته میشوند، ولی در یاسوج چنین چیزی وجود ندارد.
سیاوش پور: حدود ۹۰ درصد کودکان کار در استان پیش خانواده زندگی میکنند و حدود ۹۵ درصد کودکان کار در استان مربوط به منطقه مادوان و بلهزار شهر یاسوج و اکثرا مهاجر و غیر بومی بویراحمد علیا میباشند. از بخش بویراحمد علیا و بخش برخوردار شهر حتی یک عدد کودک کار نداریم. به عنوان مثال ده جلاله که زمانی بصورت دسته جمعی به یاسوج مهاجرت کردند قطب زیادی از کودکان کار شهر را تشکیل میدهند و، چون همدیگر را میشناسند بصورت دسته جمعی در چهارراهها حضور پیدا میکنند. گاهی تشویق ریالی اداره بهزیستی باعث تشویق خانوادهها به چنین کار زشتی میشود که باعث خواهد شد با احتیاط در این مورد رفتار کنیم.
شهرداری چه همکاری و امکاناتی در اختیار کودکان کار قرار داده است؟
سیاوش پور: طبق مصوبه ساماندهی کودکان کار شهرداری بایستی فضای لازم برای تامین اوقات فراغت این کودکان را تامین نماید. فضایی که بتوانیم امکانات و تجهیزات در آن مکان تعبیه کرد که بتوان بچهها را راهنمایی، تشویق و سرگرم کند و به سمت مکانهای تفریحی سوق دهد، ولی عملا هیچ کاری شهرداری یاسوج نکرده است. یک ساختمان در نظر گرفته اند که ظاهرا بیشتر جای متکدیان و معتادین میباشد و البته که ما این ساختمان را هرگز ندیده ایم و هیچ استفادهای از این ساختمان نکردیم. با صد میلیون میتوان کمی دستگاه سرگرمی خرید و در یک مکان آنها را سرگرم کرد که از این شغل کاذب که شخصیت آنها را تخطئه میکند، دست بردارند. این وظیفه اصلی شهرداری است. تنها نیروی انتظامی با ما همکاری میکند.
آیا نیروی انتظامی یا سازمانهایی که اینها را دستگیر میکنند، برخورد قهرآمیز و نظامی با کودکان کار در یاسوج انجام داده اند؟
سیاوش پور: نیروی انتظامی این حق را ندارد و حوزه قضایی که جزو دستگاهای حمایتی است هم نمیتواند حتی دستور قضایی صادر کند، فقط در موارد جمع آوری برای تشکیل پرونده با حضور اورژانس اجتماعی برای تشخیص هویت کودکان میتوانند دخالت کنند.
پیش بینی کرده بودیم که حدود ۵۰ میلیون تومان دستگاههای ورزشی و سرگرمی برایشان تهیه کنیم، ولی متاسفانه به مشکل کرونا ویروس خوردیم و برنامه فعلا متوقف شده است. ۲۵ میلیون تومان به بهزیستی برای خرید پک آموزشی در مورد کرونا ویروس اعتبار دادند که بتوانیم در مورد این بیماری آموزشهای لازم را بدهیم، ولی موثرترین روش بحث اوقات فراغت، ورزش، فضای سرگرمی و مخصوصا ورزش فوتبال میباشد. حتی خانوادههای متوسط نیز دیگر توان خرید لوازم ورزشی در استان را ندارند.
پیش بینی شما از افزایش تعداد یا کاهش کودکان کار در استان چیست؟
سیاوش پور: شیب آمار ملایم شده و فقط چهار سال است به صورت رسمی به بحث کودکان کار وارد شدیم. وقتی میگوییم ۳۵۸ تن، حدود ۵۰ الی ۶۰ درصد کودکان دیگر در خیابان حضور پیدا نکردند. حتی افرادی که حرفهای بودند، با آموزشهای فرهنگی و صحبت با خانوادهها دیگر اجازه ندادند حضور پیداکنند. اقای دکتر شهابی اعتراف کردند که آمار حاشیه نشینی یاسوج از مرکز شهر در حال پیشی گرفتن است و این دقیقا مشکلی است که ما در بحث کودکان کار داریم.
ما بعد از کرج بیشترین مهاجر و حاشیه نشینی در کشور را داریم و تا زمانی که حاشیه نشینی در یاسوج حل نشود این مسئله ادامه خواهد داشت. یکسری برنامه خدمتی در سال آینده داریم از جمله توانمند سازی که امیدواریم بتوانیم مشکل را تا حدودی حل نمائیم. در سال پیش رو فقط براین برنامه تمرکز کنیم.
سیاوش پور: در مجموع موضوع بی عدالتی و توزیع نامناسب امکانات و اقتصادی میباشد. خیلی از خانواده کودکان کار کارگر فصلی_ساختمانی هستند و فصل کار نامعلومی دارند، بیمه نامعلومی دارند، وقتی به اداره کار مراجعه میکنیم به ما میگویند که اینا سندیکای کارگری دارند و بیمه دارند در صورتی که ما میدانیم کاملا الکی و پوچ میباشد و فقط ظاهر قضیه رعایت میشه. وقتی خانوادهای نان برای خوردن نداشته باشد معلوم است کودکش را برای کارهای کاذب روانه خیابان میکند.
بنظر شما این تعداد ۳۵۸ کودک که آمار سه ساله میباشد، به نسبت کشور و جمعیت استان، میانگین استان چگونه است؟
سیاوش پور: متاسفانه شهر یاسوج و استان کهگیلویه و بویراحمد در تعداد کودکان کار بالاتر از میانگین کشوری هستیم که با توجه به مهاجر پذیری طبیعی است، ولی نسبت به جمعیت استان خیلی زیاد میباشد. آمار امسال ما ۱۶۰ کودک میباشد. این امار بصورت تجمعی است و آمار ما میانگین در سال است، ولی در فصلهای مختلف کم و زیاد میشود و در تابستان افزایش مییابد. هیچ فرد و ارگانی متولی اوقات فراغت نیست و فقط مسئله جیب است؟! مردم نمیتواند هزینه اوقات فراغت را تامین کنند.
آزار و اذیت کودکان کار برای مردم در بحث عبور و مرور آیا مسئلهای قابل طرح میباشد؟
سیاوش پور: در قانون شهرداری یک نوع سد معبر حساب میشود و اخلال در نظم محسوب میشود، ولی چون کودکان، زیر ۱۸ سال تعریف شدند و براساس منشور حقوق کودکان در دنیا و اینکه ایران جزو این پیمان نامه میباشد، هیچ ارگانی نمیتواند برخورد قهرآمیز با کودکان کار داشته باشد و در صورت مشاهده چنین عملی، ما به عنوان متولی اصلی با ارگان مربوطه برخورد میکنیم. ولی قانون میتواند برخورد قهرآمیز با خانواده کودکان داشته باشد مثل خلع سرپرستی والدین که اینم یک پروسه طولانی دارد و دوباره قوزبالاقوزه؟!
ما باید خانوادهها را مسئولیت پذیر در قبال فرزندانشان کنیم. خیلی از خانوادهها به علت بی مبالانی و بی مسئولیتی اصلا نمیدونند تا ساعت ۹ شب بچه هایشان کجا هستند. همه دستگاهها در کنار هم باید کمک کنند تا مسئله حل شود از جمله آموزش و پرورش!