*از تیم ملی شروع کنیم . حالا مربی ای آورده اید که طی این یکی، دو سال اخیر نتایج خوبی گرفته. یعنی اگرچه در قواره ولاسکو نیست اما با ولاسکو به سطحی رسیدیم که همه می گویند ولاسکو. شاید بد هم نیست و از نظر نتیجه گیری می گویند آدم اتوریته دار و منظمی است و حسن دیگریی که داشته اینکه تابحال مربی نداشتیم که این موقع بیاید. نه ولاسکو، نه کواچ و نه لوزانو هیچکدام این موقع نمی آمدند اما او آمده و مستقر شده انگار تیم لیگی ندارد.
نه ندارد.
*یعنی تک شغله است و روی این کارش تمرکز کرده. چقدر به او امیدوارید؟
اول چیزی راجع به ولاسکو بگویم؛ ولاسکو بسیار بسیار آدم زرنگ و باهوشی بود. ولاسکو تیمی که 2010 مرحوم مدنی داشت و ما هم دستیارش بودیم را در ایتالیا دید. تیمی که ژاپن را برد، به مصر باخت و با ایتالیا 5 گیمِ کرد که تمام روزنامه های آن مقطع نوشتند که تیم ملی ما باید ایتالیا را می برد اما داور نگذاشت. یعنی ما باید آن روز در آنجا با حسین مدنی ایتالیا را می بردیم. ولاسکو آن تیم را دید و وقتی بعد از مسابقات قهرمانی جهان به او پیشنهاد شد با توجه به سابقه، پیشینه و تجربه ای که دارد، فهمید که می تواند با این تیم بردهای خوبی را داشته باشد. ولاسکو مقام دومی ما را تبدیل به طلای آسیا کرد. یک پله آمدیم بالا، خیلی خوب کار کرد. آن تیم را دید و فهمید که با آن تیم می تواند بعضی کشورها را شکست دهد. توانایی و تجربه خودش هم مهم است ضمن اینکه به خودش هم اطیمنان داشت. آمد و 4، 5 تا کشور خوب دنیا مثل صربستان، لهستان و غیره و ذالک را در آن مقطع بردیم. سال اول لیگ جهانی هم آمد و نهم شد و آنجا هم دو، سه تا بازی خوب را بردیم و بعد گذاشت و رفت. می خواهم بگویم موقعی که ولاسکو به ایران آمد، حداقل در دو، سه سال قبل هیچ عنوانی را در والیبال دنیا نداشت. حتی شاید به نوعی باید به سمتی می رفت که فقط والیبال را در کلاسها تدریس کند. با اینکه تجربه خیلی خوبی داشت ولی در آن مقطع والیبال ایران به او خیلی کمک کرد و او هم به قدری هوش و ذکاوت را داشت که بعد از یکسال نتیجه نگرفتن در ایران که حتی به چین و غیره و ذالک هم باخته بودیم، نتیجه خوبی گرفت و کارش را درست انجام داد. من می خواهم بگویم همه این موضوعات را نمی توانیم به ولاسکو نسبت دهیم. ولاسکو یک بخش خیلی خوبی از تاریخ والیبال ما شد. و وقتی آن نتایج را گرفت به قدری در ایران به او پرداخته شد که براحتی می توانست موضوعات را مدیریت کند. با توجه به پشتوانه عظیم مردمی که داشت، به لحاظ اینکه به عنوان یک مربی خود، تائیدش می کردند. چون نتایجی گرفته بود که تا الان از ایران در والیبال دنیا نداشتیم.
*همین مربی به آرژانتین رفت و در تداوم مسیرش آرژانتین را در المپیک همه دیدیم.
آرژانتین اولین بار نبود که به المپیک رفته بود بلکه خیلی مقامهای دیگری در المپیک داشت.
*آرژانتین 6 سال گذشته کجا بود؟
خاویر وبر، تیم ملی جوانان آرژانتین را آورد و ساخت. ولاسکو عین همین شرایطی که برای کشور ما بوجود آمد و آمد کشور ما را گرفت برای آرژانتین هم بوجود آمد و رفت. خاویر وبر تلاش کرد آن تیم را از جوانان به بزرگسالان آورد. کونته، کاستلانی، سالا و همه اینها را از تیم ملی جوانان آورد و پخت. حتی در مسابقات باشگاه های جهان، تیم ملی اش را به اسم باشگاه می آورد که با پیکان بازی کردند و 5 گیمِ باختند. تیم ملی آرژانتین همین بچه های بیست و یکی، دوساله بودند.
*چرا خودش نتوانست.
موقعی شد که وقت بهره برداری بود و یکی مثل ولاسکو در والیبال زنده شده بود. یکی مثل ولاسکو که دوباره در اوج برگشته بود، باید می رفت. چون ولاسکو یک آدم باتجربه ای است. به اندازه موهای سر من و شما روی نیمکتهای تیم های مختلف نشسته. طبیعی است از وبر خیلی باتجربه تر است.
*ماجرا این است که با همین نگاه والیبالمان سه سال نزولی را داشته.
نه، اشتباه برداشت نکنید.
*ما به این باور رسیدیم که ولاسکو کار خاصی نمی کند.
نه. الان فکر می کنم سوءتفاهمی شد.
* فدراسیون والیبال و هم بازیکنان در آن زمان باورشان این بود که زیر سایه... بودند. الان وقتی محمود افشاردوست با آن همه تجربه این حرفها را می زند من فکر می کنم که ...
منظور من این نیست که ولاسکو برای والیبال ما کاری نکرد. منظور من این است که ما زیادی زیر اسم ولاسکو خوابیدیم. من می گویم برای چی زیر اسم ولاسکو اینقدر خوابیده ایم؟
*من هم همین را می گویم. با همین طرز فکر گذاشتید که برود.
نه، ما نگذاشتیم برود. شرایط به گونه ای بود که باید می رفت. اصلا دوست نداشت بماند. ولاسکو تیم آرژانتین را گرفت و در سال اول، نتیجه نگرفت. به ما هم در قهرمانی جهان باخت. پس نمی توانیم بگوییم باید همان سال اول نتیجه می گرفت. من نمی گویم ولاسکو به والیبال ما خدمت نکرد.
*الان به این که می گویید باور دارید؟ همان سال اول نتیجه می گرفت؟!
بله، با توجه به حرف شما. بله.
*شما می گویید که خاویر وبر یک تیم خوب ساخته بوده و ولاسکو سال اول تیم او را گرفته و هیچی نشده. یکسال طول کشیده.
گفتم آنقدر تجربه داشت که ولاسکو بتواند آن تیم را متحول کند. اما این که من می گویم در مورد عدم توانایی ولاسکو نیست. اصلا منظور من این نیست. ولاسکو اتفاقا مربی باهوش و کاربلدی است. اما من فکر می کنم ما زیادی داریم زیر اسم ولاسکو می مانیم.
*شما هر خالی که زمین کوباندید، بدتر از آن بوده. یک ورق رو کنید!
در انتخاب مربیان می گویید؟
*شما پس رفت کردید.
این را باید جاهای دیگر دنبالش بگردید. باور کن.
*مثلا کجا؟
نمی دانم ولی بالاخره باید جای دیگری دنبالش بگردید.
*یعنی من نیستم! خودتان را کنار کشیدید.
نه، اصلا بحث کنار کشیدن نیست واقعا باید جای دیگری دنبالش بگردید.
*شما همه یک روز گفتید؛ چرا ما باید زیر سایه اسم ولاسکو بمانیم؟ ما الان خیلی خوب هستیم. ما تیم دوم آسیا بودیم و الان اول شده ایم. جلوتر هم که نرفته ایم. چرا واقعا؟ می خواهد برود؟ قربانت، خداحافظ. جشن هم می گیریم، تابلو فرش هم هدیه می دهیم و تا فرودگاه لیدر می فرستیم بوق و کف بزنند. حالا من دبیرم، ستاره ملی ام، من رئیس ام، من دو میلیون فالوئر دارم، من اسپانسر 25 میلیاردی دارم و همه چیز عالی است. بدون ولاسکو هم می توانم.
واقعا ما 25 میلیارد اسپانسر داریم و من نمی دانم؟!
*روز اول بانک سامان سه ساله 25 میلیارد بود. حداقل چیزی که می گفتند این بود. پس او که رفت ما می توانیم. حالا کواچ را می آوریم و خودمان هم که با او خوبیم و می رویم ولی یکباره نمی شود!
من به ضرس قاطع می گویم که این تصورت اشتباه است.
*من به ضرس قاطع می گویم که درست است. پُست محمد موسوی در اینستاگرامش درباره شباهت های ولاسکو با کی روش تائیدکننده همین حرف است.
این حرفی که در مورد تصورات و تحلیلت از کار فدراسیون را می گویم اشتباه است.
*اسنادی وجود دارد که تائیدش می کند. نوشته محمد موسوی را بخوان.
من کاری به نوشته محمد موسوی ندارم. اینکه می گویید فدراسیون گفت ما پول داریم و خودمان می توانیم انجام دهیم، اشتباه است.
*همین الان خودت گفتی!
من نگفتم ما پول داریم و همه کار می کنیم. من باز هم دارم تاکید می کنم، ولاسکو یک بخش خیلی قشنگی از تاریخ والیبال ما بود و ما در این دو، سه سال اخیر دائم همه موضوعات مان را با ولاسکو مقایسه می کنیم که این برای ما خیلی بد و خطرناک است. این که در این دو، سه سال اخیر پیشرفت کرده ایم و بازیکن و تشکیلاتمان نمی توانند از زیر این فشار بیرون بیایند، خیلی خطرناک است.
*به خاطر اینکه شاید در این دو سال سه مربی عوض کرده اید و چون به قول خودتان ثبات نداشته این باعث شده که خطرناک شود. ما به جای اینکه یکی را بیاوریم که ثبات بیشتر شود، ثباتی نمانده و ما پسرفت و افت کرده ایم.
من موافق افت کردن هستم اما موافق این نیستم...
*اما باید این را از کجا جست و جو کرد که هنوز زیر سایه اسم ولاسکو ماندیم.
این که در نتایج مان در والیبال دنیا تفاوت ایجاد شده که ازآن به عنوان افت یاد می کنید...
*ممکن است که از نظر نتیجه ای بهتر بوده باشید اما خودتان هم می دانید که دیگر آن والیبال بانشاط را ندارید.
اگر والیبال بانشاط را نداریم، نمی توانیم اسمش را افت بگذاریم. چون به لحاظ ارتقای رتبه در دنیا، ارتقاء داشته ایم. اما من هم با شما موافقم که والیبال ما افت کرده.
*قشنگ تا یک ثانیه پیش که پاس گل دادم یادتان نبود که رتبه تان 7 آمده.
می دانم 26 بودیم و آمده ایم 7. یادتان باشد که من همه چیز را می دانم.
* علی پروینی برخورد نکن. فایلش هست و می توانیم گوش دهیم که دو دقیقه پیش چه گفتید؟
باشه ولی در مورد رتبه صحبت نکردیم.
*من می گویم افت کردید، می گویید افت کردیم. اصلا یادتان نبود که از نظر نتیجه ای ...
ببین! عزیزدلم، افت کردن دو تا بخش دارد؛ من اول صحبت هایم گفتم که تیم ملی خوب والیبال بازی نمی کند. تیم ملی مان شاداب والیبال بازی نمی کند اما می گویم این را به حساب افت والیبالمان نگذار. من می گویم این افت والیبال یعنی اینکه توان تیم مان پایین بیاید نه خوب بازی نکردن. تیم مان توان دارد بهتر بازی کند اما بد بازی می کند.
*تیم خودتان را یادت هست که چه عناوینی آوردید؟
ما 2002 در بوسان مدال نقره گرفتیم. 2003 در قهرمانی آسیا سوم شدیم. بعد از آن تیم ما با همان بازیکنان ششم آسیا شد.
*پیک تان یک بازه کوتاه بوده. این بچه ها هم الان سه سال پیک داشتند و تمی شان خیلی هم زایش هم نداشته. الان می توانید بگویید سعید معروف را کنار بگذارید چه اتفاقی برای تیم می افتد؟ ماجرا این است و این نقش فدراسیون و مربیان است. یعنی تیم پویا نبوده. مثلا الان یارهای اصلی همه در زمین باشند و روی فرم باشند، تیم مان جزو 5 تای دنیاست. ولی اگر اینها را برداریم چی؟
این حرف شما هم منطقی و درست است. اما اینطوری بگویم؛ ما که نمی توانیم در فوتبال ملی آرژانتین دنبال 11 تا مسی بگردیم. یکدانه مسی داریم.
*ولی سه تا هیگواین و دی ماریا و لاوتزی هم دارند.
همین ها که اسم می برید می توانند در کنار مسی باشند مثل در کنار سعید معروف ما. اما این حرفی که در مورد سعید معروف می زنید، حرف درستی است. سعید معروف نوعی به عنوان پاسور تیم ملی کشورمان، جزو واقعا نوابع والیبال دنیاست و در این شکی نیست. این حرف من نیست و حرف دبیرکل FIVB است. در ریو این حرف را به ما زد. مدیر اجرایی FIVB هم این حرف را در ریو زد و گفت سعید شما از نظر ما بهترین پاسور دنیاست. سعید در سی و یک سالگی به این مرز پختگی رسیده که اینقدر خوب است. درست است؟ همه هم می دانیم. سعید، سید و شهرام و بقیه پروسه ای را از سن مثلا 21 سالگی تا به الان طی کرده اند. مثلا یک پروسه 10 ساله. در 21 سالگی قهرمان جوانان جوان و از آن کمتر نوجوانان جهان را رفته. آن موقع امید نداشتیم، تیم ملی بزرگسالان آمده و این تیم 4، 5 سال توسط حسین مدنی خدابیامرز و ما تمرین داده شده و الان به سعید معروف رسیده. جایگزین این سعید معروف را در اوج پختگی نمی توانیم یک بازیکن 31 ساله معرفی کنیم.
*در تمام این 10 سال ما سعید را داشته ایم...
ما سعید را 10 سال تاپ نداشتیم. خودت گفتی سه سال.
*اصلا 5 سال، 3 سال.
نه خودت گفتی سه سال.
*می خواهم بگویم در سه سال گذشته که تاپ بوده یک 20 درصدی نیاورده ایم که الان 45 درصد شده باشد.
چرا نداریم؟ داریم.
*مهدوی را نداشتیم رفتیم بهبودی را آوردیم.
داریم ما کسی دیگر را داشتیم.کولاکوویچ دعوت می کند و می بینید.
*کو؟ کجا؟ملی بازی کرده؟
ملی هم بازی کرده. ما اتفاقا پاسور داریم که در این دو، سه ساله انواع و اقسام مسابقات ای بی سی کاپ و قهرمانی آسیا و دانشجویان جهان برای همین روز فرستاده ایم. چرا می گویید نداریم؟ داریم.
*سه سال زمان می برد که در لیگ جهانی بشود سعید معروف.
آفرین پس به حرف من رسیدی. نگو که دروغ می گویید.
*شما در این سه سال او را نیاورید. اما سه سال دیگر سعید معروف این نیست.
نه، ما به مربی تیم ملی بازیکن تحمیل نمی کنیم که بگوییم الا و بالله این سه سال این را بیاور. مربی تیم ملی بازیکنان را در لیگ می بیند، دعوت می کند و یکسری بازیکن حرفه ای را انتخاب می کند.
*پس بازیکن تان هندوانه دربسته است.
نه، خیلی خوب است.
*پس چرا مربی قبلی او را نیاورده؟
چون در شرایطی بوده که مهدوی بهتر از او بوده.این که ملاک نمی شود بگوییم آقای مهدوی تو که خوب هستی کنار برو بگذار یکی از تو ضعیف تر بیاید!
*لیگ جهانی اینطور نیست که همه را مهدوی بازی کند. اگر اینقدر خوب بوده که 30 درصد طرف هم بوده بالاخره یک بازی باید دعوت می شده.
دعوت شده اما سفر در لیگ جهانی نبوده. دعوت بوده و با تیم هم مرتب تمرین می کرده.
*درواقع یک چیزی را می گویید داریم که خودتان هم نمی دانید چیست!
ما می دانیم.
*اگر می دانید، اسمش را بگویید.نه، ندارید. می ترسید چون فکر می کنید ممکن است نشود.
شما وقتی بچه ات بزرگ می شود می دانید جراح قلب، مغز یا معلم می شود؟ نمی دانید.
*ولی استعدادهایش را می دانم.
اما نمی دانید کدام یک از اینها می شود. تلاش می کنید به یکی از اینها که مثلا دوست دارید جراح مغز است، برسد. درواقع شما تلاش می کنید که او برسد. او را ساپورت می کنید تا رشد کند و به جاهای مختلف برسد. اما ممکن است برسد یا نرسد. درحالی که تصورتان این است که بچه من در آن تاریخ و آن مقطع اگر رشته فلان را در دانشگاه بخواند، می تواند. ممکن هم هست نتواند، یکسال هم بخواند و دیگر نخواند اما تو تلاشت را می کنی. خبرنگاربازی درنیار! من خودم یک عمر با شماها سروکله زده ام. بگذار حرفم را بزنم. برداشت ما این است که یکسری بازیکنان در اردوی تیم ملی به عنوان جایگزین سعید البته امیدوارم حساس نشوید چون منظورم اصلا تغییر سعید نیست.
*اما همین الان می توانید جای شهرام یک بازیکن بگویید!
تصورمان این است که یکسری بازیکن در اردوی تیم ملی توسط سرمربی دعوت شده و تمرین کرده اند و تورنمنت های مختلف فرستاده شدند مثل یک پاسور 26، 27 ساله. کنار سعید معروف هم تمرین کرده و سرمربی تیم ملی کسی دیگر را به عنوان پاسور 2 انتخاب می کرده. چون چیزی که در تصورش داشته را در آن مقطع می خواسته تا این بازیکن باتجربه شود. تصور ما این است که این بازیکن می تواند جای سعید معروف را در تیم ملی بگیرد البته جای سعید معروف را الان قرار نیست. ممکن است سعید معروف آنقدر خوب پاس دهد که تا سه سال دیگر هم باشد. ما که نمی توانیم بیرونش کنیم! مربی تیم ملی که این آدم را بیرون نمی کند.
*می خواهید یک بازیکن 27 ساله را سه سال تمرین دهید بعد ایتالیا بازیکن پاسور خود را در 18 سالگی می آورد. صربستان 17 سالگی می آورد.
شما از کجا می دانید کلاکوویچ چه کسی را می خواهد دعوت کند؟ شما که نمی دانید و خبر و اطلاع ندارید. تمام برنامه ما هم برای المپیک بعدی است. از کجا می دانید این بازیکنی که دعوت می کند تا سه سال آینده در لیگ جهانی به درد ما می خورد و بازی می کند یا نه؟ اما به طور کلی ما یکسری بازیکن در ایران به غیر از یکی دو نفر که 31 یا 32 ساله اند داریم اما بقیه 24 یا 25 ساله اند. راجع به آنها اصلا صحبت نمی کنید که می توانند در المپیک بعدی در 28 سالگی در اوج پختگی باشند فقط اسم یک نفر را می برید. در کنار این موضوع، ما یکسری بازیکن داریم در قالب کار استعدادیابی از سنوات گذشته آمده اند و اضافه شده اند از جمله همین الان در تیم ملی نوجوانانمان که چند روز دیگر به قهرمانی آسیا می روند. ما باید برای به ثمر رسیدن اینها صبر هم بکنیم. ماکروفر نیست که بگذارید داخلش بپزد!
*آقای استاد بعد از هر المپیک زمان تغییر نسل است. درست است؟
به شرطی که تیم پیر باشد. اگر پیر نباشد، نه.
*4 سال قبل شما المپیک نرفتید و باید در یک پروسه ای تغییر می دادید.
بازیکن 24 ساله مان را آن موقع چرا باید تعویض می کردی؟ مرا توجیه کنید که چرا؟ چرا باید بازیکن 24 ساله مان را آن موقع عوض می کردیم؟ الان مثلا سیدموسوی که 28 ساله است و آن موقع 24 چرا باید عوضش می کردیم؟ الان گفتید.
*می گویم در آن پروسه بازیکن 28 ساله ذخیره اش چه کسی می شده؟ چند تا از تیم امید جوانان آوردید؟
آن موقع امید مسابقاتی نداشت.
*در این سه ساله چند نفر از جوانان را آوردید؟
بعد از المپیک لندن منظورتان است؟
*بله.
بعد از المپیک لندن، میرزاجانپور، میلاد، فرهاد قائمی که آن موقع خیلی بچه و 23 ساله بود. اولین بار که تازه تیم ملی آمده بود. خود فرهاد جزو جوانانی بود که به تیم ملی آمد بعد او را کنار بگذارید و دنبال یک جوان دیگر بروید؟!
*ما نگفتیم یک جوان دیگر.
وقتی خودش جوان بوده چرا؟
*چرا مغلطه می کنید؟
چه مغلطه ای؟
*جواد محتشمی که بسیار فنی و خوب است می گوید که چند تا بازیکن در دایره ملی تان در تیم بزرگسال داشتید؟
بسیار خوب است و مربی من در تیم ملی بوده. 22 بازیکن هر سال به لیگ جهانی معرفی می شود.
*در سه سال 66 تا بازیکن که نداشتید و نباید هم می داشتید.
نه.
*ولی این 22 بازیکن آیا 35 تا بازیکن بوده اند؟
بوده اند ولی ما 22 تا را معرفی می کردیم.
*نبوده اند.
چرا الف و ب دعوت می کردیم.
*خدا بیامرزد ولی اگر خود حسین را هم فرصت می کردید، می فرستادید!
این حرف کاملا جهت دار است. ما یکسال در تیم «ب» مان یکی مثل علی بهبودی رفت اما تا دو سال قبلش را نمی بینید و مغرضانه حرف می زنید. یکسال علی بهبودی که 39 ساله بود با تیم ما رفت و راست می گویید اما فقط همین یکسال بود. شما سه سال قبلش را نمی بینید.
*الان تغییرات داشتید و به قول خودتان الان بهترین موقع تیم ساختن برای 2020 است.
آفرین دقیقا همینطوری است.
*چشم انداز 2020 چیست؟
یکسری محدودیتها این وسط هست که آنها را هم باید در نظر بگیرید.
*3، 4 ماه وقت گذاشتید و آپشن های مختلف را بررسی کرده اید و دیگر آخر توانتان این بوده.
نه آخر توانمان نه. این حرف را هم قبول ندارم. توان ما این بود که بهترین مربی حال حاضر دنیا بیاید اما مثل این می ماند که یکی خواستگاری برود با پیژامه و کت! دلیلش هم این باشد که شاید بمانم شاید هم نمانم! شاید طرف نخواهد به ایران بیاید. توان یعنی توان پرداخت. منظورتان این است. با هیچ مربی ای که طی این سه، چهار ماهه صحبت کردیم، هیچ مشکلی مالی نداشتیم. علیرغم اینکه برخی دوستان در این پروسه سه، چهار ماهه این موضوع را شلوغش کردند. که اولین بار است این موضوع را از طریق شما می گویم. ما با هیچ مربی ای مشکل پولی برای آمدن در ایران نداشتیم.
*شما اصلا سراغ مربی ای که بخواهید با او مشکل پولی هم داشته باشید، نرفتید!
ما سراغ تمام تاپ های دنیا رفتیم. ما با رزنته مستقیم سر این موضوع صحبت کردیم. سرمربی تیم ملی برزیل. تمام ایمیل هایش مکتوب هست.
*یک کلمه تابحال نگفتید!
چرا ما همه جا گفتیم. ما با رزنته صحبت کردیم. همان مقطع گفت که می خواهم در برزیل ادامه دهم. بعد در همان مقطع دوباره اگر یادتان باشد در اخبار شنیدم که از برزیل جدا شده. مجددا پیغام فرستادیم و ایشان گفت با توجه به شرایطی که دارم، می خواهم کار والیبال را در کشورم با بیزنسی که دارم، ادامه دهم. اصلا صحبت اینطور نبود که رزنته به ما نه بگوید. با رزنته و مکا تین نیوزیلندی که سرمربی تیم ملی آمریکا بود و قهرمان المپیک شد هم صحبت کردیم. گفت من هنوز روی آن موضوع هستم که به آسیا نیایم. جان اسپرا که خودش تیم ملی آمریکا را دارد. ووک که تیم ملی کانادا را در المپیک با شرایط خیلی خوبی داشت گفت که می خواهد باشگاهی در ترکیه ادامه دهد و نه تیم ملی. به همین دلیل هم دیگر تیم ملی کانادا برنگشت. بحثمان با آناستازی یک پروسه تقریبا دوماهه طول کشید که اصلا هم بحث مالی نبود. روی دجورجی دست گذاشتیم که همان مقطع هم لهستان دست گذاشته بود و داشت صحبت می کرد. آخر هم به لهستان رفت. یعنی این مربیان خوب دنیا هستند که با آنها صحبت کردیم. همه اطلاعاتش هم موجود است. تمام مکاتبات ایمیلی شان پرینت گرفته در فدراسیون هست که اگر کسی مثل شما غیرمنطقی صحبت کرد، بگوییم که اسنادش هست!
*اما نتوانستید.
وقتی می گویید توان شما انقدر بود، معنی حرف شما این است که یا ما پول نداشتیم به آنها بدهیم یا عرضه نداشتیم که با آنها حرف بزنیم یا عرضه نداشتیم فیس تو فیس صحبت کنیم.
*کلاکویچ را آوردید و حالا می گویید که توانش را داشته اید. خب، اگر داشتید می آورید!
خواسته ما، یک بحث است، علاقمندی طرف مقابل بحث دیگری است. وقتی طرف مقابل می گوید که من بیزنس دارم و نباید از کشورم خارج شوم، نه فقط برای تیم ما، برای تیم لهستان هم نمی رود.
*مثال عروسی زدید. خیلی ها دوست داشتند همسرشان مثلا آنجلینا جولی باشد اما خب برد پیت نبودند!
وقتی یک مربی علاقه ندارد بیاید، ربطی به توان ما ندارد.
*در کارآکترت نبوده که بتوانی آن مربی را بیاوری.
پس هیچ کشوری در دنیا در کارآکترش نیست که رزنته را بیاورد چون نمی خواهد از کشورش خارج شود؟ پس الان همه کشورهای دنیا برای گرفتن مربی ناتوان هستند!
*مکا چن یا آنتیگا را می توانستید بگیرید.
آنتیگا خدایی مربی خوبی است؟
*بد است؟
هر کسی یک نظری دارد و نظرش هم محترم است.
*شما فنی هستید ما فقط ویو می بینیم. خوب می بردمان!
چون ما را می برد، خوب است؟ اگر منطقت این است که هیچی.
*یکبار اتفاقا این سوال را از آقای داورزنی پرسیدم که گفت اگر قرار بود آنتی گا را بیاورم سیچلو را می گذاشتم و پیمان را هم کنار دستش. ولی کواچ را هم که آوردید گفتید بهترین مربی دنیاست.
درآن مقطع برای ما خوب بود.