به گزارش عصر دنا، یکی از شهروندان در واکنش به مطلب منتشر شده در سایت عصر دنا با عنوان «رحمانی و احمدزاده؛ دو روی یک سکه» جوابیه ای ارسال کرده است که به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
رسانهها، مدیران سابق و فعلی، مردم و سرمایهگذاران، همگی میتوانند عملکرد جناب آقای یدالله رحمانی را در این مدت کوتاه آنهم با توجه به شرایط فعلی کشور و وضعیت گذشته استان قضاوت کنند. آنچه مهم است، قضاوتی مبتنی بر آگاهی و انصاف است؛ نه پیشداوری و نگرشهای سطحی! تجربه گذشته نشان داده است که برخی از جریانهای رسانهای، بدون تأثیر قابل قبول بر توسعه استان، تنها به نقد غیرسازنده پرداختهاند و بارها مشاهده کردهایم برخی رسانهها مدیری را نیامده وارد انواع حاشیه کرده اند و ذهنیت مردم را نسبت به وی منفی کرده اند. تا اینکه زمان ثابت کرده مدیر مورد نظر از کارامدی و شخصیت منحصر به فردی برخوردار بوده است. امروز بیش از هر زمان دیگر، باید بسیاری از فعالان رسانه ای در شیوههای سیاسی و رفتاری و انتقادی خود بازنگری کنند—نه صرفاً بهخاطر جناب رحمانی، بلکه بهخاطر آینده استان و مردمی که چشمانتظار تغییرات مثبت هستند باید دقت کنیم سخت ترین کار دنیا پیش داوری و قضاوت در یک زمان اشتباه و قضاوت از روی آگاهی کم یا حب و بغض شخصیست. انتشار جملات و واژگان منفی در انتقاد و حمله به مدیران کارامد در ابتدای فعالیت این افراد این پتانسیل را دارد که انها را به شدت دلسرد و کم انگیزه کنند و به تبع این دلسردی، زندگی هزاران جوان را تحت تاثیر قرار دهد. و آیا چنین اشتباهی قابل جبران است؟ و بالعکس تشویق محاسن یک مدیر میتواند کارامدی وی را چند برابر کند.
استان کهگیلویه و بویراحمد، با برخورداری از منابع طبیعی کمنظیر به گونهای که میتوان در مجموع این استان را از غنی ترین استانهای دنیا داست، همچنان در شاخصهای توسعه از جایگاهی پایینتر از ظرفیتهای واقعی خود رنج میبرد. این استان، با سهم قابل توجهی در حوزههای نفت و گاز، منابع آبی، پوشش جنگلی، گیاهان دارویی، گردشگری، کشاورزی، دامداری، شیلات و آبزیان، موقعیت جغرافیایی ممتاز، شایسته جایگاهی بسیار بالاتر در توسعه ملی است. اما پرسش اساسی این است: چه عواملی مانع شکوفایی این ظرفیتها در این چند دهه شدهاند؟ رسانههای استان تا چه اندازه در مسیر رشد و پیشرفت، نقش سازنده ایفا کردهاند؟ آیا گفتمان حاکم بر فضای رسانهای و سیاسی بهجای راهکارهای عملی، صرفاً به تقابل و تفرقهافکنی دامن زده است؟ آیا اگر رسانه ها حضور نداشتند وضعیت بدتر از این بود؟ یعنی مگر میشود در امتحانات نهایی آموزش و پرورش از آخر هم پایینتر بود؟ مگر میشود در خودکشی از اول بودن در خاورمیانه بدتر بود؟ مگر میشود بیش از این شاهد نارضایتی گردشگران و سرمایه گذاران از فقدان خدمات اولیه بود؟ و ده ها ایراد دیگر!
متأسفانه، امروز شاهد آن هستیم که برخی گروهها و جریانهای سیاسی، به جای تمرکز بر توسعه و رفاه عمومی، گرفتار رقابتهای جناحی، سهمخواهی و تعصبات طایفهای شدهاند. این نگرشهای مخرب، اگر ذرهای تاثیر مثبت بر توسعه مردم استان داشتند در این چند دهه تاثیر خود را میگذاشتند. اتفاقا هر کمبود و ضعف را بررسی میکنیم تا یکی از عوامل ریشهای این مشکل همین تعصبات و لجبازیها و مرزبندی های جناحی و طایفهای و منطقهای بوده است.
یعنی این موارد نهتنها فضای سیاسی استان را مسموم ساخته، و مانع روشنگری و آگاهی مردم شده است بلکه روند تصمیمگیریهای مدیریتی را با چالشهای فراوان و متنوع مواجه کرده است که نه تنها نمیتوانند تهدیدات را به فرصت تبدیل کنند بلکه عامل تبدیل بزرگترین فرصت ها به تهدیدات هستند ما فعالان رسانهای و اجتماعی باید یک بار از خود بپرسیم که سهم ما در مسیر توسعه فعلی استان چیست؟ آیا رویه و سازکارهای فعلی ما ، کمترین تأثیر مثبتی در بهبود شرایط داشته است؟
توجه و تمرکز بر تعداد مناصب طایفهای، قومی و منطقهای نه تنها تاثیر مثبتی بر وضعیت استان و زندگی مردم ندارد بلکه بر وحدت و توسعه استان به ویژه به دلیل بافت عشیرهای و طایفهای استان اثرات بسیار منفی دارد. و کار تا جایی پیش میرود که هر طایفه، بخش، دهستان و حوزه انتخابیه به دنبال توازن مدیران خود با دیگر مناطق و طوایف است یعنی علنا شایستگی،کارامدی و عملکرد افراد به حاشیه میرود و مسائل سطحی و حاشیهای و مرزبندیهای تاسفبار جای مسائل اصلی، اولویتها، وحدت و همدلی مردم را غصب میکند! کافیست فقط یک بار از خود بپرسیم اگر بدون توجه به شایسته سالاری، مدیران به صورت مساوی بین همه طوایف و مناطق توزیع شوند آیا مشکلات و موانع پیش روی توسعه کنار زده خواهند شد؟ اتفاقا شاهد خواهیم بود که بهترین فرصتها بر اثر ناکارامدی به تهدید تبدیل خواهند شد! و منابع بر اثر عدم تعهد و ناکارامدی به صورت غیر عادلانه بین مناطق مختلف توزیع میشوند. و بر عکس؛ همه مدیران در یک برهه از یک طایفه یا منطقه باشند اما شایستهترین و دلسوزترین باشند آیا استان در مسیر توسعه قرار خواهد گرفت؟ آیا حتی بزرگترین تهدیدات به فرصت تبدیل نمیشوند.
یعنی آن چیزی که عزیزان رسانه باید در صورت نیاز نقد کنند و بر آن تمرکز کنند میزان کارامدی و شایستگی مدیران است.و نباید به جغرافیا، طایفه و منطقه این افراد توجه کرد. و مدیر کارامد و دلسوز بدون توجه به محل تولد و سکونت خود، در تقسیم منابع عادلانه رفتار خواهد کرد.
پس نگاه صفر و صدی در نقد عملکرد مدیران و نگاههای طایفهای و منطقهای ، نهتنها غیرمنصفانه، بلکه عامل انشقاق مردم و مانع رشد و توسعه پایدار استان خواهد شد. استاندار محترم، آقای یدالله رحمانی، از ابتدای مسئولیت خود، به دلیل تجربه و درک بالای خود در اقتصاد و توسعه، و با درک شرایط حساس و پیچیده موجود استان و کشور، و به دلیل کمبود منابع دولتی تلاش کردهاند تا مسیر جذب سرمایهگذاری را در استان هموار سازند و بر اساسا تجارب تلخ استان در حوزه سرمایه گذاری، موانع پیش روی سرمایه گذاران را بر طرف سازند ایشان با تکیه بر تجربه گسترده اقتصادی و رویکرد توسعهمحور، اقداماتی را برای بهرهگیری از ظرفیتهای بومی استان آغاز کردهاند که میتواند در آینده نزدیک، نتایج ملموسی به همراه داشته باشد اولویتهایی که در قالب زنجیرههای ارزشی شامل گیاهان دارویی، نفت و گاز و پتروشیمی، گردشگری، بلوط و صنایع وابسته، شیلات و آبزیان و....در حال پیگیری جهت سرمایهگذاری و توسعه میباشند.
راهاندازی «پنجشنبههای اقتصادی» در هفته با محوریت رفع موانع تولید و جذب سرمایهگذار، نشاندهنده اهتمام و توجه ویژه ایشان به توسعه اقتصادی استان است. یعنی یدالله رحمانی به دلیل کمبود منابع دولتی و ناتوانی دولت در سرمایه گذاری در این حوزه ها به سراغ بخش خصوصی رفته است و بر اساس برنامه زمانبندی انتظار میرود این تلاشها، به کلنگزنی و اجرای دهها پروژه اقتصادی با ارزش تقریبی ۸.۲ میلیارد دلار منجر شود. کافیست این مبلغ سرمایه گذاری را با جنگ و دعواهای روی مبالغ چند ده میلیاردی در سالهای گذشته مقایسه کنید؟
رسانههای استان نیز باید به دلیل عدم تاثیرگذاری رویههای اشتباه سابق، مسیر و سازکار جدیدی در پیش بگیرند—مسیری که در آن نقد منصفانه، همراه با تحلیل همهجانبه و ارائه راهکارهای عملی، و همزمان حمایت از مدیران جایگزین سیاهنمایی و تعصبات غیرمنطقی شود. باید از خود بپرسیم که اگر رسانههای استان، سالها در مسیر انتقاد صرف حرکت کردهاند و نتیجهای ملموس حاصل نشده، آیا زمان آن نرسیده است که در شیوههای خود بازنگری کنند؟ ما اصحاب و فعالان رسانه بهتر میدانیم و همیشه تکرار کردهایم پافشاری بر مسیر اشتباه عقلانی و علمی نیست.
توجه صرف به انتصابات منطقهای و شمارش مدیران بر اساس طایفه و جغرافیا، نهتنها کمکی به توسعه استان نمیکند، بلکه موجب تعمیق شکافها و تضعیف وحدت عمومی خواهد شد. اصل اساسی، شایستگی مدیران و اثرگذاری آنها در پیشبرد برنامههای توسعهای است. عزت هر طایفه، منطقه و استان به رفتار ما با دیگران و بها دادن به نخبگان و شایستگان به توجه به طبقه ضعیف و به تواضع و همدلی ما با مردم و دفاع ما از مظلوم بستگی دارد شمارش مدیران و مرزبندی و تعدادمدیران را برابر عزت معرفی کردن نتیجهاش سوختن فرصتها و هدر رفت منابع و تفرقه میان مردم و در نهایت عقبماندگی و ذلت خواهد بود.
در نهایت، انصاف حکم میکند که عملکرد استاندار بر اساس نتایج ملموس ارزیابی شود. اگر وعدههای ایشان محقق نشد، نقد ضروری است. اگر طبق برنامه زمانبندی وی شاهد اصلاحات و تغییرات ملموس نبودیم وارد فضای نقد شویم اگر مدیری ناکارآمد در جایگاه خود باقی ماند، برخورد قاطع لازم است. اما نقدهای عجولانه، غیرواقعبینانه و مبتنی بر تعصبات بیپایه ، نهتنها کمکی به اصلاح امور نمیکند، بلکه استان را از مسیر توسعه دور خواهد کرد.
باید بیاموزیم که نقد صحیح، ترکیبی از دیدن نقاط قوت و ضعف است. برای تغییر شرایط استان، رسانهها و فعالان اجتماعی باید شیوههای خود را بازبینی کنند و بهجای تقابل و سیاهنمایی، در مسیر ارائه راهکارهای عملی و حمایت از تلاشهای سازنده حرکت کنند اگر در نقدها، شاهد انصاف و اخلاق در قضاوت بودیم اگر نقدهای ما منتج به همدلی و وفاق مردم با هم و مردم با مسئولین شد اگر نقدهای ما امنیت فاسدان و ناکارامدان را بر هم زد و اگر نقدهای ما باعث تزریق امید و انگیزه در میان مردم و مسئولین شد اگر نقدهای ما منتج به توجه به طبقه ضعیف و نخبه جامعه شد و اگر ما اصحاب رسانه توانستیم با کمک مردم و مسئولین تهدیدات در حوزههای مختلف را به فرصت تبدیل کنیم راهی که ما میرویم قطعا به سربلندی و عزت ختم خواهد شد.
**و من الله توفیق**