میزان: حسین برکتی، جانشین سرپرست نویسندگان فیلمنامه سریال «آقای قاضی شعبه ۱۲۱» در گفتوگو با خبرگزاری میزان درباره فرآیند نگارش این اثر گفت: تمام قسمتهای این مجموعه اقتباسی از پروندههای واقعی است. بر همین اساس گروه نویسندگان با همکاری قوه قضاییه در بسیاری از دادگاههای حقوقی، کیفری، اطفال، خانواده و ... حاضر شد. همچنین با مراجعه به پروندههای کثیر الشاکی به جزئیات حقوقی و قضایی اشراف پیدا کرد. در این مرحله بیش از ۳۰۰ پرونده بررسی شد که از این بین به ۱۲۰ پرونده رسیدیم. در مرحله بعد به طراحی دراماتیک هر پرونده پرداخته شد. مشاوران قوه قضاییه مخصوصا مهدی رنجگری در این مرحله احکام قضایی متناسب با داستان را ارائه میکردند و در صورت مغایرت دیالوگهای تخصصی قاضی با واقعیت، اصطلاحات تخصصی را اعلام کردند. با توجه به حساسیت موضوع قضایی، دقت در استفاده اصطلاحات و احکام قضایی در تک تک جملات لحاظ شد و همین امر سبب شد تا دیالوگها و شخصیتپردازیهایی باورپذیر خلق شود. مجموع پژوهشها و مشاورهها نقشی موثر در تصویرسازی واقعی و شخصیتپردازی قاضی و مراجعین برای نویسندگان این مجموعه داشت.
وی در پاسخ به این سوال که شما برای اینکه به حکم واحدی برسید چه مسیری را طی کردید، بیان کرد: در برخی از مواقع دیده میشود که قضات تفاسیر مختلفی از یک قانون دارند و بر اساس آن حکمهای متفاوتی هم صادر میکنند، اما ما در این سریال سعی کردیم با مشاوره از قضات، احکامی را که اجماع حداکثری بر آن هست اعلام کنیم.
برکتی با اشاره به اینکه ۲۰ نفر از نویسندگان خوب کشور در این مجموعه با او همکاری داشتند، در خصوص اولویتبندی در انتخاب پروندهها گفت: توجه ما بیشتر بر دو دسته از پروندهها بود؛ اول پروندههای کثیرالشاکی که نشان میداد این مسئله مبتلابه جامعه است و دوم پروندههایی که از روی عدم آگاهی و عدم آموزش کافی خسارات جبران ناپذیری برای فرد و جامعه ایجاد کرده بود. همچنین در فصل دوم «آقای قاضی» پرداختن به پروندههای امنیتی و کلان در حوزههای فسادهای اقتصادی و مدیریتی، در دستور کار تیم نویسندگان قرار گرفت.
وی اضافه کرد: آموزش احکام قضایی در راستای قانون مداری و پرداختن به مشکلات مردم از طیفهای مختلف، اعم از شهری و روستایی با اختلافات قومیتی و مذهبی و توجه به مسائل روز، از جمله مهمترین اهداف نگارش و تولید مجموعه آقای قاضی شعبه ۱۲۱ بود. در این راستا روایت منصافانه و بیان حرفهای هر دو طرف پرونده مورد تأکید تیم سازنده بود.
برکتی، «آقای قاضی» را در این مجموعه نماینده عقل و خرد در جامعه امروز خواند و تأکید کرد: این مجموعه تلاش کرد دادگاه و قاضی ایدهآل را به نمایش بگذارد. دادگاهی که در آن بر حفظ کرامت انسانی تأکید میشود و شاکی و متشاکی هر دو در یک جایگاه و بدون ترس میتوانند در برابر قاضی عادل دادخواهی کنند و مطمئن باشند که با آنها به عدالت و انصاف و قانون برخورد میشود.
وی با تأکید بر نقش الگوسازی هنرمندان برای مردم اضافه کرد: سریال«آقای قاضی» تصویر یک قاضی با فضیلت و محبوب را برای مردم ساخت. چیزی که تا به امروز در حوزه قضایی نداشتیم. تأکید میکنم که هنرمندان باید در حوزههای مختلف تصاویر معیاری را به جامعه مخابره کنند تا مردم با نگاه به آنها از آنها الگو بگیرند و به سمت محقق شدنشان حرکت کنند. در اینجا باید از بهزاد خلج به عنوان بازیگر نقش قاضی یاد کرد که به حق در تجلی و ماندگاری آن در ذهن مخاطب نقش بسزایی داشت.
این فیلمنامهنویس انعکاس مسائل حقوقی که مشکلات روزمره مردم هستند را مهم خواند و تصریح کرد: قضاتی که در زمان پژوهش با آنها ارتباط داشتیم تاکید داشتند، هرچه میزان اطلاعات حقوقی جامعه افزایش یابد تعداد پروندههایی که به دادگاهها ارسال میشود کمتر خواهد بود. افزایش اطلاعات حقوقی مردم سبب میشود تا بسیاری از درگیریهایی که امروز به عنوان پرونده به دادگاه میآید، یا شکل نگیرد و یا در همان محل وقوع حل و فصل شود.
برکتی اظهار کرد: مطرح کردن و نمایش تبعات و عواقب فعالیتهای غیر قانونی که برخی از افراد از سر بی اطلاعی انجام میدهند، میتواند زمینهساز بازدارندگی جرم در جامعه باشد.
این نویسنده، مجموعه «آقای قاضی» را مجموعهای سهل و ممتنع خواند و تأکید کرد: «آقای قاضی» اولین و تأثیرگذارترین درام تخصصی حقوقیدادگاهی در ایران است. با وجود اینکه در یک محیط محدود و با تعداد کاراکتر محدود تولید شده است، اما داستانهای پرکشش و باورپذیری بالای آن باعث شده است که مخاطب تمام لحظات سریال را دنبال کند. مجموعه «آقای قاضی» با وجود فرم به ظاهر ساده خود از ظرافتهای بالایی در داستانگویی و کارگردانی برخوردار است که با وجود تلاش برخی فیلمسازان برای ساخت آثاری مشابه آن، در عمل موفقیتی در پی نداشتند.
وی تاکید کرد: اگر نبود سکانداری درست و متناسب سجاد مهرگان به عنوان کارگردان، قطعا داستانهای این مجموعه برای مخاطب ناراحتکننده و یا ملالآور میشد.
برکتی با اشاره به سختی کار در حوزههای تخصصی مانند قوه قضائیه تصریح کرد: نوشتن درام با موضوعات قضایی بسیار سخت و پر چالش است، چرا که نویسندگان هم باید بر چالشهای درام نویسی فائق آیند و هم بتوانند با در نظر گرفتن محدودیتها در بیان مُر قوانین دادرسی و محدودیتها در کنشهای قاضی، داستان خود را روایت و در عین حال جذاب پیش ببرند.
این نویسنده بازخورد مخاطب را طی چند هفتهای که از پخش سری جدید آن میگذرد، بسیار خوب و غافلگیرکننده ارزیابی کرد و گفت: این بازخوردها صرفا در فضای مجازی و جمعهای رسانهای خلاصه نمیشود، بنده در اماکن مختلف، بارها و بارها واکنشهای مستقیمی از مردم در مورد تأثیر این سریال بر انتخابها و تصمیمهای جدیدشان در زندگی دریافت کردهام.
وی به بیان برخی از بازخوردهای میدانی سریال «آقای قاضی شعبه ۱۲۱» در جامعه پرداخت و گفت: بازخوردها و یا پیامهایی که با آن مواجه میشدم، برایم بسیار جالب بود. خیلی از آنها با این جمله که «من اطلاعی از این قانون نداشتم» یا «مگه همچین قانونی هم هست» یا «نمیدونستم فلان کار غیر قانونیه» شروع میشد و این نشان میدهد که جامعه چقدر به آموزش در این حوزه نیازمند است.
جانشین سرپرست نویسندگان آقای قاضی با اذعان بر اینکه این مجموعه تلاشی در جهت ترویج عدالتخواهی واقعی بود، اضافه کرد: ما در تمامی قسمتهای این سریال سعی کردیم روحیه حقطلبی و عدالتخواهی واقعی را در جامعه گسترش دهیم. گروه سازنده این مهم را با روایت داستانهایی که طی آن حق به حقدار میرسید و عدالت واقعی محقق میشد به تصویر کشیدند.
برکتی با تأکید بر اینکه باید در برابر سوء استفاده از مفهم عدالتخواهی ایستاد، گفت: مفهوم عدالتخواهی که میتواند باعث اصلاح و رشد جامعه شود، گاهی مورد سوء استفاده و یا کج فهمی برخی قرار میگیرد که در نتیجه آن خسارتهای جبران ناپذیری در جامعه ایجاد میشود. سوء استفاده از مفهوم عدالتخواهی امید مردم به حقیقت را از بین میبرد. ما در مجموعه «آقای قاضی» سعی کردیم با تفکیک مفهوم عدالتخواهی سطحی با عدالتخواهی واقعی، تصویر دقیقتری از این مفهوم به جامعه نشان دهیم.
وی ادامه داد: به عنوان نمونه در قسمتی که استاد دانشگاه از دانشجوی خودش به دلیل نشر اکاذیب در گروه مجازی شکایت میکند، دادگاه با بررسی همه ادله دانشجو را محکوم میکند. در این قسمت افراد جامعه میتوانند نسبت به مسئولین و مدیران و هر شخصی که تکلیفی بر گردن دارد، مطالبهگر باشند و از آنها نسبت به اقداماتشان پاسخ بخواهند، اما اگر این مسئله بدون در نظر گرفتن حرمت حریم خصوصی، نداشتن اسناد و مدارک کافی و صرفا بر اساس منافع مادی، صورت بگیرد، نه تنها شفافسازی و عدالتخواهی نیست، بلکه سوء استفادهای است از مفهوم متعالی عدالتخواهی که باید با آن برخورد شود.
این نویسنده اظهار کرد: در این داستان، دانشجویی فکر میکند مورد ظلمی واقع شده است، اما آن را ناقص کشف کرده است و بدون شناخت ابعاد ظلم، سریع به عمومی کردن آن پرداخته و بیشتر از عقلانیت و ادله به احساسش تکیه میکند. ما در عدالت نیاز به مطلقِ معرفت داریم نه نسبیتِ معرفتی که بر اساس آن حکم بدهیم و بلافاصله در فضای عمومی منتشر کنیم. عدالت در ذات کلمه خودش یعنی درست وسط افراط و تفریط ایستادن. چنانچه عدالتخواهی از مجرای اصلی آن دنبال نشود و به دنبال جریحهدار کردن احساسات عمومی برآید نمیتوان آن را با عنوان عدالتخواهی واقعی مطرح کرد.
برکتی گفت: مجموعه «آقای قاضی» با بیان چالشها و مشکلات عمومی در کنار ارائه راهحلهای حقوقی، امکانی را ایجاد کرد که خللها و کاستیهای قانونی به نمایش گذاشته شود و نهادهای قانونگذار را در رفع این خلاها مسئول دانست.