یادداشت دریافتی: یکی از روشهایی که نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی برای کسب ارای بیشتر استفاده می کنند تاکیدشان بر مواضع و گرایش های سیاسی است. در سال های گذشته دوگانه اصولگرا/اصلاح طلب مهمترین قطب بندی سیاسی در انتخابات مجلس شورای اسلامی بوده است.
در حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون محمد بهرامی و هوادارانش در انتخابات دوره های گذشته مجلس شورای اسلامی تا کنون مدعای نمایندگی و پشتیبانی جریان اصلاحات را داشته اند اما هیچ گاه شواهدی دال بر حمایت این جریان چه در سطح تشکل رسمی اصلاح طلبان، چه حمایت اشخاص موثر این جریان در قالب بیانیه، نشست و... ارایه نکردند. به همین خاطر هم افکار عمومی تا کنون وی را به عنوان کاندیدای اصلاح طلبان به رسمیت نشناخته است.
بیانیه اخیر جبهه اصلاح طلبان کهکیلویه و بویراحمد پایانی بود بر ادعاهای محمد بهرامی و به نظر می رسد پس از این بهرامی بر بحث حمایت اصلاح طلبان از خود در انتخابات تاکید نکند.
این بیانیه از نظر تبلیغاتی برای کسانی مثل محمد بهرامی موجب کاهش میزان آراء است. هر چند بسیاری از مردم دیگر به دوگانه های سیاسی پایبند نیستند و کاری به اصلاح طلبی و اصولگرایی ندارند اما محمد بهرامی دیگر نمی تواند اصلاح طلبانی که به دیگر اشخاص یا جریان های رقیب پیوسته اند را مورد انتقاد و اتهام قرار دهد که آنها از چارچوب اصلاح طلبی عدول کرده اند چراکه بیانیه اخیر اصلاح طلبان استان نشان داده آنها بهرامی را در چارچوب نیروهای خودشان تعریف نمی کنند.
این امر البته در مورد محمد بهرامی دلایل متعددی دارد که بخشی از انها از محتوای بیانیه اصلاح طلبان استان و بخشی هم از موضع گیری ها و گفتگوهای اشخاص محوری اصلاح طلبان دیده می شود که از جمله این دلایل می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
ناهماهنگی با تشکیلات رسمی اصلاح طلبی: از بیانیه شورای هماهنگی اصلاح طلبان استان که طبیعتاً با هماهنگی شورای مرکزی این تشکیلات صادر شده است پیداست که آنها افرادی را که با تشکیلات رسمی اصلاح طلبان هماهنگ نباشند و از فیلتر آنها عبور نکند و برای عملی سازی تقاضاها و انتظاراتشان متعهد نشوند را هسو با خود نمی دانند و از آنها حمایت نمیکنند.
شفاف نبودن مواضع: گفته می شود هستههای تصمیم گیرنده و فکری اصلاح طلبان استان محمد بهرامی را واجد استاندارهای قابل قبول از نظر مبانی اصلاح طلبی نمی دانند. اصلاح طلبان انتقاد می کنند که محمد بهرامی مواضع شفاف اصلاحطلبی ندارند و به دنبال مصالح و منافع خاص خود است.
بالا بودن احتمال شکست: محمد بهرامی سه دوره در رقابت انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کرده است و هر سه دوره شکست خورده است. اگر در این دوره شکست بخورد هزینه آن به پای اصلاح طلبان استان نوشته می شود و کار آنها را برای دورههای بعدی انتخابات دشوارتر می کند.
عدم مقبولیت بین گروههای مختلف اصلاح طلبی: محمد بهرامی نه در دوره های گذشته و نه در دوره فعلی علیرغم رایزنیهای گسترده نتوانست گروهها و اشخاص موثر جریان اصلاح طلبی را با خود همراه کند و بسیاری از آنها ترجیح دادند برای جلوگیری از تحمل شکست دیگری، به کاندیداهای جایگزین که عملگراتر و کارامدتر هستند بپیوندند.
فقدان سوابق اجرایی قوی: تنها سمت مهم محمد بهرامی شهرداری یاسوج بوده است و وی هیچ گونه سابقه اجرایی قابل توجه دیگری ندارد. اصلاح طلبانی که سوابق بهتری داشته اند از محمد بهرامی انتقاد میکنند که چرا به رغم چند بار شکست به دیگرانی که سوابق بهتری دارند مجال حضور در انتخابات را نمیدهد و برای تصمیم گیری بهتر و معرفی گزینه بهتر به عقل جمعی رجوع نمیکند؟
نگاه قبیلهگرایانه: یکی از نکاتی که در بیانیه جبهه اصلاح طلبان کهکیلویه و بویراحمد دیده می شود و موضوعی است که شواهد واقعی آن را تایید می کند انتقاد شدید از قبیله گرایی در انتخابات استان است. محمد بهرامی تا کنون هیچ گاه در مورد وضعیت اسفناک قبیله گرایی در استان و عملکرد ناگوار نماینده بویراحمد، دنا و مارگون و اقدامات قبیله سالار تیم مدیریتی استان سخن نگفته است.
غیر از این گویا بخش زیادی از اصلاح طلبان از عملکرد محمد بهرامی در دوره شهرداری رضایت ندارد و معتقند ازیک طرف ساختار ناکارآمد فعلی شهرداری میراث مدیریت اوست و از طرف دیگر در توزیع مدیریت و استخدام ها و منابع، محفلی و قبیله ای عمل کرده است و این امر با مبانی فکری اصلاح طلبی همخوانی ندارد. اینکه اصلاح طلبان در بیانیه شان گفته اند در انتخابات قبیله گرایانه شرکت نمی کنند طبیعتا نه فقط انتقاد از عملکرد مهدی روشنفکر و وضعیت استان است بلکه رویکرد محمد بهرامی را هم قبلیه گرایانه میدانند و رفتارهای عملی او را متاثر از رویکرد او در زمان تبلیغات و نحوه کاندیداتوری و سوابق او در شهرداری می دانند.
در هر صورت محمد بهرامی که در دو دهه اخیر بارها تلاش کرده بود هیچ گاه نتوانست حمایت اصلاحطلبان را به دست آورد با بیانیه اخیر دیگر نمیتواند به تایید ضمنی خود توسط اصلاح طلبان هم اشاره کند چرا که اگر می خواستند از او حمایت کنند به شیوه ای و لو ضمنی قابل ردیابی بود.
اولا شخصاً بعنوان یک فرد اصلاحاتی اعتقادی به ثبات عقیده در لیدرهای شاخص جریان اصلاح طلبی نبوده ونیستم و هرگاه قصد حمایت و پشتیبانی از شخصی داشته اند برای منافع ویا رانتی مهم بوده که به تجربه همه ما از روند انچه جاری وساری بوده. مطلعیم
دوم اینکه الکی به نام ندای وحدت متن نزن
نخبگان و سران طایفه آقا نیز این مو ضوع بهتر از هرکسی میدانند
الان اونا که ادعای اصلاح طلبی دارن شدن ملیجک به اصطلاح اصولگراها
طبق تمام نظرسنجی ها بهرامی رای اول داره میخواد خوشتون بیاد میخواد نیاد
بنده خودم طرفدارشم رای هم بهش میدم ولی فک نکنم ما بتونیم این بار هم برنده بشیم