8- بها دادن به نماز
خیلی بها میدادند به نماز، ما معلم خصوصی میگیریم برای کامپیوتر، فیزیک و
شیمی... امام حسین(ع) فرزندی (نوهای) داشت رفت مکتب استاد به او سوره حمد
را یاد داد.
آنقدر حضرت به استاد او جایزه داد گفتند خیلی جایزه دادی حضرت فرمود برای اینکه نماز یاد او داده است.
کدام پدر رفته نزد استاد و گفته بچه من نمازش ضعیف و کم توجه است مقداری
درباره اسرار و آموزش نماز برایش بگو این هم هدیه آن، ما برای کفش و کلاه و
اتو و تخمه کدو، دوچرخه و ساعت و همه چیز پول میدهیم، برای نماز فرزند
چقدر تلاش و پول خرج میکنیم؟ چقدر خانههایی است که اتاق مهمانخانه او با
تجملات خاص که سالی چند بار مهمان استفاده نمیکند و در کنار آن میبینیم
فرزندان ما در مدارس فضای آموزشی و سالن برای نماز خواندن ندارد و یا کم
دارند.
9- آموزش نماز
داستانی است که پیرمردی وضو گرفتنش اشتباه بود امام حسن و امام حسین(ع) که
در سنین کودکی و نوجوانی بودند تصمیم گرفتن گوشزد کنند آمدند نزد پیرمرد
گفتند ما وضو میگیریم شما قضاوت کنید کدام یک از ماها بهتر وضو میگیریم
وقتی این دو بزرگوار وضو گرفتند پیرمرد پی به اشتباه خود برد و عرض کرد
وضوی شما صحیح است و وضوی من اشتباه و تشکر کرد.
و این دلیل بر این است که اسلام فیلم و نمایشی(به آثار مثبت و آموزش صحیح
داشته باشد) تایید میکند و البته احادیث دیگر هم در این زمینه هست.
10- نماز برای طلب باران
یک سال به علت کمی باران در کوفه خشکسالی شد مردم آمدند خدمت
امیرالمومنین(ع) و عرض کردند نماز باران خوانده شود توسط حضرت، حضرت
فرمودند بگویید حسین فرزندم دعا کند. آمدند خدمت امام حسین(ع) حضرت دعا کرد
و باران آمد. یکی از کوفیان به حضرت گفت امیدوارم این خدمت و دعایی که
فرمودید و این باران آمد و ما از خشکسالی نجات پیدا کردیم روزی تلافی
خواهیم کرد. (چطور تلافی کردند در کربلا از کمی آب برای علی اصغر امام
حسین(ع) هم مضایقه کردند)
11- جلسات و ملاقاتها در مسجد
زمانی که امام حسین(ع) برای بیعت نکردن با یزید از مدینه بیرون آمده و به
مکه آمدند حدود 120 روز در مکه بودند و در این مدت تمام ملاقاتهای حضرت در
مسحد بود.
12- نماز و خداحافظی
البته وقتی هم که از مدینه خواست بیرون بیاید، آمد کنار قبر پیامبر(ص) و
نماز خواند و خداحافظی کرد. همچنین کنار قبر مادرش زهرا(س) نماز به جای
آورد و خداحافظی کرد.
انشاءالله این بحث زمینهای شود که در تمام ایران در شهر روستا به هنگام
ظهر برود زیر پوشش اقامه نماز (تمام روحانیون در عزاداری شرکت کنند
نمیدانم چرا اینطور شده که منبر جای روحانی و سینه زدن جای کت شلواریها،
چه اشکالی دارد اصلا افتخار کنیم) موسس حوزه علمیه قم مرحوم آیتالله
العظمی شیخ عبدالکریم حائری(ره) استاد حضرت امام و همه مراجع، ایشان به
دنبال دستههای عزاداری سینه میزد، امام زمان(عج) را سید بحرالعلوم
فرمودند که من دیدم در هیئت عزاداری سینه میزدند، روحانیون بروند توی
دستهها مردم مخلص هستند حسین حسین میگویند (بهانه نکنیم، همینها را خدا
دوست دارد من افتخار میکنم، کسی نیستم یک طلبه پوک ولی افتخار میکنم
هرسال به دنبال هیئت میروم سینه میزنم و هرچه دارم از این سینهزدن دارم.
مگر ما کی هستیم لیسانس مگر چیست؟ 200 کتاب خوانده و لیسانس شده فاصله
میگیرد بخصوص در روستاها میرود عقبتر از دسته چه خبر است، لیسانس و
حجتالاسلام بودن، قاطی میشویم با مردم.)
13- غافل نشدن از نماز حتی در جنگ
ابوثمامه شخص مهمی است در کوفه مسئول بیتالمال و خرید اسلحه برای مسلم بن
عقیل از شخصیتهای مهم کوفه است. ظهر عاشورا به امام حسین(ع) عرض کرد آقا
وقت نماز است. حضرت فرمود خداوند به شما جزای خیر بدهد، ایستادند به نماز
خواندن.
دو نفر برای نماز خواندن حضرت وسط میدان سینه سپر کردند یکی زهیر که چه خوش
عاقبت شد، چون او اول طرفدار عثمان بود در مسیر کربلا بود و میخواست که
امام حسین او را نبیند بعضیها حالت بیتفاوتی دارند میگویند نه ما طاغوتی
هستیم نه یاقوتی. همسفر بود زهیر ولی نمیخواست درگیر بشود خیمهاش را
عقبتر میزد.
یک روز حضرت فرستاد دو نفر را که زهیر را دعوت کنید به پشتیبانی ما در این
سفر کربلا. سنگین برخورد کرد در پذیرش این دعوت، خانمش او را تشویق و ترغیب
کرد در طرفداری از فرزند حضرت زهرا سلام الله علیها ولذا پیوست به یاران
حضرت و شب عاشورا گفت من اگر هزار بار کشته شوم دست از این راه بر
نمیدارم.
پس وقتی امام حسین علیه السلام ایستاد به نماز زهیر سپر حضرت شد با اینکه
نماز حضرت در حال مسافرت دو رکعتی بود 30 تیر رها کردند به طرف امام علیه
السلام با اینکه نماز دو رکعتی واجباتش انجام شود به حمد و سوره و رکوع و
سجده تشهد و سلام مختصر است شاید برای تقریبا 30 کلمه نماز 30 تیر رها
کردند و حضرت دست بر نداشت.
ما هم به بهانه کم و واهی و اندک گاهی نماز را ترک میکنیم.
و ابوثمامه آرزویش این بود که نماز بخواند بعد شهید شود، کربلا درس زیاد دارد.
14- نماز موجب نجات است
در راه کربلا حر که یکی از فرماندهان لشکر یزیدی بود راه را بر امام
حسین(ع) بست. برخوردهایی شد تا وقت نماز رسید، حضرت فرمود حر تو با لشکر
خودت نماز بخوان ما هم خود نماز میخوانیم، حر گفت نه من و لشکرم با شما
نماز میخوانیم. این رشته باطنی ولایت است که بالاخره انسانهای معقتد را
نجات میدهد. حر آمد اقتدا کرد و شاید همین نماز جماعت باعث نجات او شد.
15- کامل بودن نماز در حرم امام حسین(ع)
«وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ» (مصباحالمتهجد، ص722) پاکیزه شد زمینی که شماها در آن دفن شدید.
شهادت امام حسین(ع) فقه را زیر و رو کرد، مسافر نمازش شکسته است ولی چهار جا نماز مسافر درست است.
الف: خانه الوهیت – مسجد الحرام
ب: خانه نبوت – مسجد النبی
ج: خانه امامت – مسجد کوفه
د: خانه شهادت – حرم امام حسین(ع)
اینکه به مسافر میگویند این چهار جا نماز را درست بخوان یعنی این خانه توست! چکار کرد امام حسین(ع)؟
از زایشگاه تا قبرستان؛ حدیث داریم: موقعی که فرزند به دنیا میآید لب او
را به خاک و مهر کربلا تبرک کنید، وقتی هم انسان از دنیا میرود تربت را در
کفن او بگذارید.
یعنی شهادت فراموش نشود، و علت مهمی که ایران در کشورهای اسلامی نمونه شد
چون این ملت عاشق شهادت بود، و لذا در مقابل طاغوت ایستادگی کرد و از هیچ
چیز نهراسید.
تمام رهبران ما یازده امام علیهم السلام شهید شدند و از افتخارات ما همین است.
16- تربت امام حسین(ع) و قبولی نماز
سه چیز باعث میشود نماز انسان قبول شود:
الف: حضور قلب (آن مقدار از نماز که توجه داشته باشیم قبول میشود)
ب: نافله(نمازهای مستحبی که قبل یا بعد یا بین نمازها در شبانه روز رسیده)
ج: تربت امام حسین علیه السلام
حدیث داریم: «السجود علی تربت الحسین(ع) یخرق حجب السبع» سجده کردن بر خاک
قبر امام حسین(ع) پردههای هفت گانه را کنار میزند(یعنی نماز قبول میشود)
امام صادق(ع) کیسه زردی داشت از خاک قبر امام حسین(ع) نماز را با آن خاک میخواند.
البته این کار تنها جنبه مقدسی ندارد بلکه یک کار انقلابی هم هست (چون باعث
زنده بود شهید و یاد اوست) اولین تسبیحی که درست شد بدست حضرت زهرا سلام
الله علیها از خاک قبر حمزه سیدالشهداء در احد بود. و اولین کسی که از خاک
قبر امام حسین(ع) تسبیح درست کرد امام سجاد(ع) بود. با این تسبیح مقابل
یزید ذکر میگفت که یزید عصبانی شد، گفت این چیست؟
حضرت فرمود: این خاک قبر پدرم امام حسین(ع) است، او را شهید کردی ولی خاک
قبرش در دست مردم خواهد چرخید، تو رفتنی هستی و او ماندنی است.
حساب امام حسین(ع) جداست همه امامها کشتی نجات هستند ولی کشتی امام
حسین(ع) تندتر است. همه امام ها باب الله هستند ولی درگاه و بارگاه امام
حسین(ع) وسیعتر است.
17- نماز طفلان مسلم(ع) و شهادت آنها
مسلم بن عقیل(ع) فرزند داشت دو تا از آنها در کربلا شهید و و دوتا را هم
اسیر کرده به کوفه آوردند و در آنجا زندانی کردند ولی بقیه اسرا را
فرستادند شام. یکسال گذشت و ابن زیاد دستور داد بر آنها سخت بگیرند یک روز
شناسایی دادند خود را به پیرمرد زندانبان وقتی شناخت اینها از ذریه
پیامبر(ص) و خاندان اهلبیت هستند اعلام آمادگی کرد که حاضر است آنها را
آزاد کند گرچه خود گرفتار شود. برای اینکه کسی متوجه نشود آنها را شبانه
آزاد کرد و به آنها گفت شب راه بروید و روز بخوابید و پناه بگیرید تا کسی
شما را نشناسد، این دو برادر آمدند و آمدند تا خسته شدند درب خانهای را
زدند پیرزنی آمد تعجب کرد آنها شناسایی دادند او هم از ارادتمندان اهل
بیت(ع) بود گفت من حاضرم شما را پناه بدهم ولی داماد من از طرفداران یزید
است اگر بیاید و شما را بشناسد ممکن است کار مشکل شود. بالاخره آنها را
پناه داد غذایی درست کرده آنها را پذیرائی و استراحت کردند آن شب دامادش از
راه رسید سراسیمه و خشمناک بود پیرزن علت پرسید گفت خبر دادهاند طفلان
مسلم زندان فرار کردهاند و برای دستگیری و سر بریده آنها ابن زیاد 2000
درهم جایزه گذاشته است، پیرزن نگران شد ولی خیلی او را نصیحت کرد طفلان مثل
اینکه خوابی دیدند و سروصدای آنها رسید به این داماد فهمید، آمد و آنها را
پیدا کرد و شناخت کتفهای آنها را بسته و به دست غلامش داد گفت کنار
رودخانه آنها را بکش، در راه اینها خود را به غلام شناسایی دادند و به غلام
هم گفتند تو شبیه بلال اذانگوی پیامبر(ص) هستی. غلام هم شمشیر را دور
انداخته و فرار کرد. پسر پیرزن خودش خواست بکشد آنها گفتند اجازه بده ما دو
رکعت نماز بخوانیم، گفت نماز خواندن به حال شما تاثیری ندارد بخوانید
بالاخره آنها را شهید و سر هردو را برای ابن زیاد آورد جایزه بگیرد ابن
زیاد گفت چگونه آنها را دستگیر کردی داستان را تعریف کرد ابن زیاد متاثر شد
نه تنها به او جایزه نداد بلکه دستور داد سر او را در همان مکانی که طفلان
را شهید کرده بود بریدند.
آنها چطور از نماز دفاع کردهاند، چرا ما نسبت به نماز کاهلی میکنیم؟!