به گزارش عصر دنا، در سپهر سیاسی و اقتصادی ایران، یکی از چالشهای بنیادینی که همواره به عنوان مانعی جدی در برابر پیشرفت استانهای محروم مطرح بوده، استمرار مدیریتهای ناکارآمد و انتصابهای غیراصولی است؛ مسئلهای که در استان کهگیلویه و بویراحمد با مصداقهای روشن و قابل تاملی همراه است.
در این میان، باقیماندن برخی مدیران کلیدی از دولت گذشته در ساختار فعلی، بدون هیچگونه بازبینی در عملکرد، نه تنها مایه تعجب است بلکه نشانهای آشکار از فقدان عزم جدی برای تحول ساختاری و توسعهمحور در استان به شمار میرود. یکی از چهرههایی که نماد چنین وضعیت نامطلوبی است، احسان عسکری، معاون اقتصادی استاندار کهگیلویه و بویراحمد است؛ فردی که با وجود فقدان کارنامهای قابل قبول در سالهای گذشته، همچنان در جایگاهی حساس و کلیدی به ایفای نقش میپردازد، بیآنکه خروجی قابل دفاعی در بهبود شاخصهای اقتصادی استان ارائه کرده باشد.
احسان عسکری، که سابقهاش ریشه در ساختارهای مدیریتی دولت پیشین دارد، در مقام معاونت اقتصادی استانداری، مسئولیت هدایت و راهبری بسیاری از تصمیمات اقتصادی و برنامهریزیهای توسعهای را برعهده داشته است. اما نگاهی به واقعیتهای موجود در استان، نشان میدهد که در دوران تصدی او نه تنها وضعیت اقتصادی استان بهبود نیافته، بلکه در بسیاری از شاخصهای کلیدی همچون بهرهوری، سرمایهگذاری، رشد اشتغال، و رونق تولید، عقبگردی آشکار رخ داده است. در شرایطی که اقتصاد کهگیلویه و بویراحمد با مشکلات مزمن ساختاری، نبود زیرساختهای مناسب، ضعف در جذب سرمایه و فرار استعدادها روبروست، تداوم حضور مدیری که هیچ چشمانداز روشنی از آینده اقتصادی ارائه نمیدهد، نشانهای تلخ از حاکمیت روزمرگی و بیبرنامگی بر بدنه اجرایی استان است.
جای تردید نیست که برای ایجاد تحولی عمیق در وضعیت اقتصادی این استان، نیازمند نسلی نو از مدیران هستیم؛ مدیرانی کارآمد، دارای سابقه روشن، متعهد به اصول تحولخواهی، و برخوردار از درک دقیق مسائل پیچیده اقتصادی مناطق کمترتوسعهیافته. اما آنچه در عمل مشاهده میشود، تداوم مدیریتهایی است که نه تنها بر اساس شایستگی شکل نگرفتهاند بلکه خود مانعی جدی برای اصلاح ساختارها و ورود نیروهای توانمندتر هستند. احسان عسکری، که کارنامهاش خالی از طرحهای تحولساز و فاقد هرگونه ابتکار اثرگذار در توسعه اقتصادی است، از جمله همین مدیرانی است که حضورش بیش از آنکه امیدآفرین باشد، مایه نگرانی فعالان اقتصادی، رسانهها و نخبگان استان شده است.
تداوم حضور چنین چهرههایی در بدنه مدیریتی، نتیجهای جز تکرار چرخه معیوب تصمیمگیری، انفعال در برابر فرصتها، و شکست در جلب مشارکت عمومی نخواهد داشت.
مدیریت اقتصادی، به ویژه در استانی با مختصات کهگیلویه و بویراحمد، نیازمند افرادی است که توانایی بهرهبرداری از ظرفیتهای بومی، مهارت تعامل با بخش خصوصی، و جسارت در اجرای پروژههای کلان را داشته باشند. اما تجربه سالهای اخیر نشان داده است که عسکری و امثال او، نه تنها فاقد این ویژگیها هستند، بلکه با نوعی محافظهکاری مزمن و وابستگی به الگوهای منسوخ مدیریتی، سد راه هرگونه نوگرایی و تحول هستند.
از این رو، اگر ارادهای واقعی برای بازسازی بنیادین ساختارهای اجرایی استان وجود دارد، گام نخست آن باید پالایش سیستم مدیریتی از چهرههای ناکارآمدی باشد که در سالهای گذشته نتوانستهاند کوچکترین گام موثری در جهت بهبود معیشت مردم، ارتقای شاخصهای توسعه، و تحقق عدالت اقتصادی بردارند. امروز بیش از هر زمان دیگری، تغییر در سطوح کلیدی مدیریت استان، به ویژه در حوزه حساس اقتصاد، ضرورتی حیاتی است. استان کهگیلویه و بویراحمد، با ظرفیتهای فراوان انسانی، طبیعی و فرهنگی، شایسته مدیریتی پویا، باانگیزه، و کارآمد است؛ نه تداوم چهرههایی که حضورشان نشانهای از تکرار اشتباهات و استمرار وضعیت نامطلوب گذشته است.
باید نیرو خوب و باتجربه جایگزین شود
جناب استاندار کم سر اعصاب مردم بو
یه رایزنی با ....کن عوضش کن
...زورش زیاده
اگر واقعا وفاق بود و شایسته سالاری بود نباید چنین می شد
نه وفاق است و نه شایسته سالاری
بلکه نفاق است و پخمه سالاری است
چنین رویکردی باعث نارضیاتی بیشتر مردم و حیف و میل بیشتر بیت المال می شود.
اینکه هرکسی که زورش می رسد پشت یک نفر باشد و باعث ابقا ایشان شود که نشد کار برای مردم.
معاون عمرانی شهامت
معاون اقتصادی عسگری
رییس سازمان برنامه و بودجه شاهینی