به گزارش عصر دنا،مراسم بزرگداشت شاعر آیینی و بدیههسرا معلم و عارف شهرستان محمدعلی حاجپور سوقی عصر امروز با حضور مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد، رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان، دوستداران شعر و هنر در آرامستان سوق برگزار شد.
امین درخشان در این مراسم از شهر سوق به مهد پرورش عالمان، شعرا و اندیشمندان نام برد و گفت: هرجا نامی از اندیشمندان و نخبگان است پایه و اساس آن سوق است.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد تصریح کرد: این دیار به فرهنگ و هنر کشور خدمت کرده و عالمان و فرهیختگان بزرگی در همه عرصهها چه ادب و اندیشه و موسیقی به جامعه خدمت کردهاند.
وی، معلم و شاعر آیینی فقید «حاجپور» را انسانی بزرگ و اندیشمندی فاضل خواند و افزود: آن مرحوم بدون هیچ حمایتی آثاری فاخر به ویژه در حوزه شعر آیینی از خود بر جای گذاشت.با سیره نبوی و علوی در مکتب امام حسین«ع» خدمت کرد.
این مسئول گفت: در اشعار مرحوم حاجپور از مدح اهل بیت«ع» تا روایت حقیقت نمایان بود.
درخشان ضمن قدردانی از خدمات و دغدغههای رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه نسبت به تکریم و بزرگداشت مفاخر گفت: آثار این شاعر فرهیخته جمع آوری و مکتوب خواهد شد.
استاد محمدعلی حاجپور، معلم عارف، شاعر آیینی و بدیههسرا و جانباز دوران دفاع مقدس بود که در نوجوانی توانست با تهیه 1200 جلد کتاب اولین کتابخانه روستایی سوق را دایر کند در حالی که آن زمان در سطح شهرستان و حتی استان کتابخانهای نبود.
در همین سال ها به دلیل هوش سرشار عقلی به مبارزات دوران انقلاب، به همراه رفیق و همرزمش شهید امرالله تقوی اولین شعارنویسیها را انجام دادند که به بازداشت در زندان گچساران و حکم اعدام ایشان ختم شد ولی با پا در میانی عالم مجاهد و سفیر صلح غزوان پرهیز با ضمانت ایشان خودش و رفیق شهیدش آزاد شدند.
شور انقلابی آن که دال بر ظلم و بیعدالتی دوران شاهنشاهی بر طبقه محروم سوق و کهگیلویه بود، آرام و قرار را از آن گرفته بود این دفعه به همراه شهید تقوی نقشهای بسیار جسورانه گرفتند و رخداد تنگه مجاهدین را رقم زدند و عملا سرلشکر همپای سرپرست استانداری خوزستان در سال پنجاه و هفت را از شهر سوق فراری دادند.
تمایلات و استعداد ناب او را وادار به نوحهسرایی و سرودن اشعار حماسی آیینی در دستگاه امام حسین کرد. همچنین در تمام مسائل فرهنگی اجتماعی سیاسی از شعر نو و قصیده و غزل و دوبیتی و بدیههسرایی گرفته تا شرکت در جشنوارههای بینالمللیی یکهتازی می کرد و دنبال هیچ اسم و رسمی نبود.
محمدعلی حاجپور در یکی از اشعارش که «شعر مرگ» نام دارد اینچنین سراییده بود:
از همه میطلبم عفو و حلالیت ومهر
این سخن را به نهان و دل و جانم دیدم
همه گویند که حق است در این گلشن، مرگ
حق رسید و گل این گلشن زیبا چیدم