دهدشت امروز در وضعیتی قرار گرفته که آتش را با امانت خاموش میکند. شهر نه خودروی مجهز دارد و نه ایستگاه آمادهی دوم، اما هر روز در معرض خطر است. در حالی که آتشنشانی باید پشتوانهی ایمنی شهر باشد، این روزها خودش برای ادامهی کار به کمک دیگران وابسته شده است.
طبق قانون خدمات ایمنی، تأمین خودروها، تجهیزات و امکانات امدادی از وظایف مستقیم شهرداری است.این مسئولیت به هیچ نهاد دیگری واگذار نمیشود و عدم اجرای آن، قصور مدیریتی محسوب میشود.
با این حال، آتشنشانی دهدشت امروز دو خودروی اصلی آن برای تعمیر و بازسازی اعزام شدهاند، اما شهرداری و شورای شهر هنوز زمان مشخصی برای بازگشت آنها اعلام نکرده است، در نبود خودروهای عملیاتی، خودروهایی از مناطق اطراف بهصورت امانی در اختیار ایستگاه شهر قرار گرفتهاند؛
اتفاقی که معنایش روشن است: امنیت یک منطقه با گرفتن توان از منطقهی دیگر تأمین میشود.
شهرداری دهدشت بر اساس قانون، موظف به نوسازی و تجهیز ناوگان آتشنشانی است. اما آنچه در عمل دیده میشود، بیتوجهی آشکار به ایمنی شهری است.در حالیکه مدیریت شهری باید پیش از بروز بحران به فکر آمادگی باشد، امروز تنها با وعدهی «در حال تجهیز بودن» پاسخ میدهد؛ بیآنکه هیچ برنامهی اجرایی یا زمانبندی مشخصی برای بازگشت خودروها یا نوسازی تجهیزات اعلام شده باشد.
وابستگی به خودروهای امانی، فقط نشانهی کمبود نیست؛ نشانهی آن است که نظام ایمنی شهر از پایه دچار اختلال مدیریتی شده است. آتشنشانی باید در رأس آمادگی باشد، نه در صف انتظار، اما در دهدشت، این ساختار معکوس شده و شهری که باید تکیهگاه مردم باشد، خود محتاج حمایت دیگر مناطق است. این در حالی است که هر حادثه در شهری بدون امکانات مجهر و کافی ، میتواند به فاجعهای انسانی بدل شود. قانون صریح است: تأمین ایمنی شهروندان وظیفهی شهرداری است؛ اما در دهدشت، این وظیفه در میان وعدهها و ابهامها گرفتار شده است.
در گفتوگوی خبرنگار عصر دنا با شهرداری و شورای شهز ، پاسخها تقریباً مشابه بود:
یکی از خودروهای آتشنشانی در حال تجهیز است و دیگری در مرحلهی تعمیر قرار دارد، اما هیچ زمان مشخصی برای بازگشت آنها اعلام نشده است. مسئولان شهری تأکید کردند تا زمان رفع مشکل، خودروهای امانی از روستاهای اطراف با همکاری بخشداری مرکزی در اختیار نیروهای عملیاتی قرار گرفتهاند تا در مواقع اضطراری مورد استفاده باشند.
اما این پاسخها نه تنها اطمینانبخش نیست، بلکه پرسشهای تازهای را ایجاد میکند.
اگر شهرداری وظیفهی تأمین و آمادهسازی تجهیزات ایمنی شهر را دارد، چرا بحران به نقطهای رسیده که ناوگان آتشنشانی وابسته به خودروهای قرضی باشد؟
و اگر فرمانداری بهعنوان مرجع هماهنگی مدیریت بحران در شهرستان عمل میکند، چرا تاکنون برای جبران این کمبود اقدامی عملی و فوری انجام نشده است؟ فرمانداری نمیتواند در برابر چنین خلأیی صرفاً نقش ناظر داشته باشد؛ وقتی ایمنی یک شهر به امانت وابسته است، سکوت و تأخیر در تصمیمگیری به معنای پذیرش خطر است.
دهدشت امروز بیش از آنکه نیازمند وعدههای بازسازی باشد، به اقدام فوری، برنامهریزی روشن و هماهنگی واقعی میان شهرداری و فرمانداری احتیاج دارد
چرا که در موضوع ایمنی، هر لحظه تأخیر، فاصلهای است میان هشدار و حادثه.