تمرکز صرف بر موضوع اصلی جستجو یعنی متخصص گوارش خانم در کرمانشاه، در ساختار تحلیلی و مطالبهگرانه باید از یک معرفی ساده فراتر رفته و به کالبدشکافی عمیقتر یک بحران منطقهای بپردازد. این بحران ریشه در ناترازی فاحش توزیع پزشک متخصص و درهمتنیدگی عوامل ساختاری، جغرافیایی و فرهنگی دارد.
این گزارش با رویکردی مستند و مبتنی بر شواهد کمی، تلاش میکند پرده از این معضل حیاتی بردارد و ضرورت عدالت در سلامت را به عنوان یک مطالبه عمومی و حیاتی مطرح نماید. در حالی که شهروندان استانهایی نظیر کهگیلویه و بویراحمد برای دسترسی به خدمات پایهای درمانی مجبور به طی مسافتهای طولانی و تحمل مشقات سفر به مراکزی چون کرمانشاه هستند، پرسش اصلی اینجاست که نظام سلامت کشور با تکیه بر کدام راهبرد توانسته این نابرابری را به عنوان یک واقعیت پذیرفته شده در سطح استانهای کمبرخوردار تثبیت کند؟
برای شهروندانی که در حال حاضر مجبور به ارجاع اجباری به کرمانشاه هستند، آگاهی از کادر متخصص و نحوه دسترسی به ایشان، یک خدمترسانی ثانویه ضروری است. در شهر کرمانشاه، مصادیق عینی متخصصان زن فوق تخصص گوارش و کبد وجود دارند که به بیماران، بهویژه زنان، این امکان را میدهند تا بدون ملاحظات فرهنگی، به درمان خود بپردازند.
دکتر ژاله دیناری به عنوان یک فوق تخصص گوارش و کبد با سابقه، در این استان فعالیت میکنند. محل فعالیت ایشان در میدان فردوسی کرمانشاه (ساختمان پزشکان فردوسی) است و همچنین در مناطق دیگری از شهر نیز ممکن است خدمات ارائه دهند. فوق تخصصان گوارش در کرمانشاه، بر تشخیص و درمان طیف وسیعی از بیماریها شامل مشکلات کبد و مجاری صفراوی، پانکراس، سرطانهای گوارشی و بیماریهایی مانند زخم معده و سندروم روده تحریکپذیر (IBS) تمرکز دارند.
علاوه بر فوق تخصصان، برخی از متخصصان داخلی (که گوارش و کبد یکی از حوزههای کاری ایشان است) نیز در کرمانشاه فعالیت میکنند:
نکته حائز اهمیت برای دسترسی، استفاده از نوبتدهی آنلاین است. اگرچه این روش ارائه خدمات را تسهیل میکند، اما بیماران باید به زمان انتظار طولانی که در نظرات مردمی برای متخصصان مطرح شده است توجه نمایند و برنامهریزی دقیقی برای سفر و درمان خود داشته باشند. آدرس مطب، شماره تماس و امکان نوبتدهی آنلاین اطلاعاتی هستند که دسترسی بیمار به پزشک را مشخص میکنند. این اطلاعات درگاهی را فراهم میآورد تا بیمار بتواند سوابق، نظرات بیماران پیشین و تخصصهای اصلی پزشک را بررسی کرده و با آگاهی کامل برای درمان خود اقدام کند.
تخصص اصلی این پزشکان شامل تشخیص و درمان بیماریهای کبد و گوارش با استفاده از متدهای پیشرفته غیرجراحی است. جستجوی هدفمند برای یک متخصص گوارش زن با سابقه در شهر کرمانشاه، گام نخست برای بیمارانی است که به دنبال راهکاری سریع و مناسب برای مشکلات گوارشی خود میگردند. برای کسب اطلاعات تکمیلی و مشاوره تخصصی در خصوص بیماریهای کبد، گوارش و مجاری صفراوی، میتوانید به منابع معتبر حوزه پزشکی مراجعه نمایید.
جستجوی نام متخصصان فوق تخصص گوارش زن کرمانشاه، اطلاعات تماس و محل دقیق مطب ایشان را به طور کامل در اختیارتان قرار خواهد داد. با مراجعه به سامانههای نوبتدهی و مشاوره پزشکی، میتوانید از جزئیات بیشتر فعالیت متخصصان مطلع شوید. این اقدام عملی، ضمن کمک به رفع سریعتر نیاز درمانی، فشار ناشی از کمبود متخصص در مناطق محروم را برای بیماران کاهش میدهد. این نابرابری درمانی، حاشیه سوداگری را برای برخی دلالان و سودجویان ایجاد میکند.
مطالعات و اظهارات رسمی متولیان امر نشان میدهد که بحران درمانی در استان کهگیلویه و بویراحمد نه یک تصور ذهنی، بلکه یک واقعیت مستند با شواهد کمی قاطع است. دانشگاه علوم پزشکی یاسوج به عنوان متولی ارائه خدمات درمانی در این منطقه، صراحتاً اعلام کرده است که استان در حال حاضر تنها با ۴۰۰ پزشک متخصص در حال فعالیت است. در مقابل این تعداد موجود، نیاز استاندارد استان بر اساس شاخصهای جمعیتی و پراکندگی جغرافیایی، فعالیت ۸۰۰ پزشک متخصص را الزامی میسازد. این ارقام نشاندهنده یک کمبود دقیقاً ۵۰ درصدی متخصص است. این ناترازی توزیع در سطح کلان توسط وزارت بهداشت، بهطور مستقیم به محرومیت مناطق محلی از دسترسی به متخصص گوارش زن یا مرد و سایر تخصصهای ضروری منجر میشود.
این کمبود تخصصی، زنجیرهای از پیامدهای نامطلوب را به دنبال دارد که اصلیترین آن، شکلگیری پدیدهای به نام ارجاع اجباری است. بیمارانی که در استان مبدأ (کهگیلویه و بویراحمد) نمیتوانند نوبت یا دسترسی مناسب به متخصصان مورد نیاز، خصوصاً در رشتههای فوق تخصصی مانند گوارش و کبد پیدا کنند، چارهای جز مهاجرت درمانی به استانهای همجوار قویتر، مانند کرمانشاه، ندارند. این مسیر پرمشقت و هزینهبر، به معنای تحمیل فشار اقتصادی مضاعف بر شهروندان است و اصل عدالت در سلامت را به وضوح نقض میکند. آیا میتوان این ناترازی توزیع را صرفاً یک مشکل منطقهای دانست، یا باید آن را نتیجه مستقیم یک خطمشی معیوب در تخصیص منابع دانست؟ این مسئله یک سؤال رتوریک و چالشی است که باید توسط نهادهای نظارتی پاسخ داده شود.
یکی از موانع ساختاری عمیق در این استان، مسئله بدهیهای میلیاردی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج است که عملاً هرگونه برنامه جذب نیروی متخصص را مختل میکند. آمارها نشان میدهد که میزان بدهی این دانشگاه در بخش دارو به ۳۸۴ میلیارد تومان و در بخش پرسنل به ۳۳۸ میلیارد تومان میرسد. این حجم عظیم بدهی، نه تنها انگیزه و رضایتمندی نیروی انسانی موجود را کاهش میدهد، بلکه به صورت یک سد نامرئی، مانع اصلی در مسیر جذب ۴۰۰ پزشک متخصص دیگر مورد نیاز استان میشود و چرخه معیوب کمبود متخصص را تداوم میبخشد. از طرفی، وجود این حجم از بدهی که به عنوان مانعی برای جذب متخصصان عمل میکند، مستلزم بررسی و پاسخگویی دستگاههای ذیربط است. چرا نهادهای ناظر مانند سازمان بازرسی در برابر این ساختار مالی متورم و غیرشفاف سکوت اختیار کردهاند؟
در نقطه مقابل، استان کرمانشاه به واسطه تمرکز زیرساختها و کادرهای درمانی در طول دهههای گذشته، به عنوان یک کانون تخصصی درمانی غرب کشور تثبیت شده است. این تمرکز، موجب شده است که خدمات تخصصی و فوق تخصصی با چگالی بالا در این استان فراهم باشند. در حالی که استانهای کمبرخوردار در جستجوی یک متخصص گوارش ساده هستند، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه دارای چندین فوق تخصص گوارش زن با سابقه و شهرت مناسب است که خدمات گستردهای را به بیماران ارائه میدهند. این تعدد متخصصان، نه تنها نیازهای درمانی شهروندان کرمانشاه، بلکه حجم وسیعی از ارجاعات اجباری از استانهای همجوار را نیز پوشش میدهد.
مصداق عینی این وضعیت، حضور متخصصانی مانند دکتر ژاله دیناری است که به عنوان یک متخصص فوق تخصص گوارش و کبد با تجربه، در این استان فعالیت میکنند. این متخصصان، خدمات اصلی مورد نیاز در حوزه گاستروانترولوژی را با استفاده از آندوسکوپی و کولونوسکوپی دقیق انجام میدهند. این دو روش، از متدهای تشخیصی کلیدی در ارزیابی و تشخیص بیماریهای دستگاه گوارش فوقانی و تحتانی هستند. آندوسکوپی به پزشک فوق تخصص گوارش امکان میدهد تا دستگاه گوارش فوقانی (مری، معده و دوازدهه) را بررسی کند، در حالی که کولونوسکوپی برای بررسی روده بزرگ و تشخیص بهموقع بیماریها یا پولیپهای منجر به سرطان کولون به کار میرود. دسترسی آسان به این روشهای تشخیصی حیاتی در کرمانشاه، در تقابل کامل با چالشهای دسترسی در کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد.
به عنوان مثال، بیمارستان امام رضا (ع) در کرمانشاه یکی از مراکز کلیدی تخصصی منطقه به شمار میآید که این سطح از خدمات را ارائه میکند. همچنین، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه با انجام بیش از ۱۳۰۰ بازدید نظارتی از مراکز درمانی در یک دوره مشخص، نشان داده است که حداقل در بخش نظارت بر کیفیت خدمات، رویکرد فعالتری نسبت به مناطق کمبرخوردار دارد. این نهاد از طریق تأمین خدمات و فراهم آوردن بستر مناسب برای فعالیت متخصصان، به یک قطب درمانی تبدیل شده است. این تفاوت در حوزه نفوذ درمانی و سطح ارائه خدمات، یک سؤال اساسی را مطرح میکند: چرا برنامهریزیهای ملی در نظام سلامت نتوانسته است این تمرکززدایی را بهدرستی مدیریت و منابع را عادلانهتر توزیع کند؟ آیا این فقط یک مشکل مدیریتی است یا نشاندهنده شکست استراتژیهای کلان وزارت بهداشت در تحقق عدالت در سلامت؟
چرا تقاضا برای متخصص گوارش "خانم" یک مطالبه حیاتی است؟
در کنار چالشهای ساختاری، تقاضای مشخص برای متخصص گوارش زن یک ضرورت اخلاقی و فرهنگی است که نباید نادیده گرفته شود. این مطالبه، بهویژه در استانهای با بافت سنتی قوی مانند کهگیلویه و بویراحمد، اهمیت بالایی دارد. بسیاری از زنان بیمار برای انجام معاینات و به ویژه پروسیجرهای تشخیصی تهاجمی مانند آندوسکوپی و کولونوسکوپی، به دلیل ملاحظات فرهنگی و راحتی بیشتر، ترجیح میدهند به متخصص گوارش خانم مراجعه کنند.
عدم تأمین کافی این نیاز، یک مانع دسترسی جدی برای زنان ایجاد میکند و آنها را از خدمات حیاتی مانند غربالگری سرطان روده بزرگ یا سایر بیماریهای گوارشی دور میسازد. از منظر ارزشهای اخلاقی در حوزه سلامت، وظیفه نظام سلامت است که خدمات را منطبق با فرهنگ اصیل و ملاحظات اجتماعی جامعه هدف ارائه دهد. تأخیر در تشخیص بیماریهای دستگاه گوارش، از جمله ریفلاکس معده (GERD)، بیماری التهابی روده (IBD)، و مشکلات هپاتولوژی (شامل بیماریهای کبد، کیسه صفرا و پانکراس) میتواند منجر به پیشرفت بیماری و کاهش شدید کیفیت زندگی بیماران شود.
این موضوع مستقیماً بر مسئولیتپذیری نظام سلامت در قبال زنان بیمار تأکید میکند. برای یافتن متخصصان زن، بیماران باید از روشهای دسترسی مدرن مانند سیستمهای نوبتدهی آنلاین برای مشاهده لیست کامل و سوابق متخصصان در شهرهای مقصد استفاده کنند. جستجوی دقیق برای یک متخصص گوارش با تمرکز بر جنسیت، اولین گام در غلبه بر این مانع فرهنگی-اجتماعی است.
نقش متخصصان زن در غربالگری بهموقعو پایش ابتلا به سرطان معده
یکی از حوزههایی که نقش متخصص گوارش زن در آن حیاتی است، مدیریت و پیشگیری از بیماریهای با پیشآگهی بد مانند سرطان معده است. نتایج یک مطالعه که بر اساس دادههای آماری استخراج شده بود، نشان داد که سرطان معده معمولاً در مراحل پیشرفته تشخیص داده میشود و تشخیص زودهنگام آن برای درمان موفقیتآمیز، امری ضروری است. این بیماری، که در دسته بیماریهای دستگاه گوارش قرار میگیرد، به واسطه عوامل متعددی ایجاد میشود. متخصصان بر این نکته تأکید میکنند که اصلیترین عامل بیماری، میکروبی به نام هلیکوباکتر پیلوری است که میتواند سالها در معده لانه گزینی کرده و به مرور زمان تغییرات پیشسرطانی را ایجاد کند.
علاوه بر عامل میکروبی، عادات غذایی نامناسب و سبک زندگی پرخطر نیز به عنوان علت ریشهای در پیشرفت بیماری عمل میکنند. مصرف غذاهای حاوی مواد نگهدارنده و ترکیباتی مانند نیترات (که در غذاهای کنسرو شده و فستفودها نظیر سوسیس و کالباس یافت میشود)، همچنین استفاده بیش از حد از مواد غذایی نمکسود شده و طبخ با حرارت بالا (مانند نان سوخته و تهدیگ) همگی زمینهساز بروز سرطان معده هستند.
متخصصان گوارش همواره توصیه میکنند از مصرف آب آلوده به نیترات و استعمال سیگار و الکل به دلیل اثرات سوء آنها بر دستگاه گوارش خودداری شود. متخصصان زن میتوانند با تمرکز بر خدمات پیشگیرانه، کمپینهای غربالگری منظم را برای زنان بالای ۵۰ سال به خوبی اجرا کنند؛ چرا که این گروه سنی جزو جمعیت هدف اصلی برای غربالگریهای سرطان کولون و معده به شمار میآیند و متخصصان زن در این حوزه میتوانند با ایجاد حس اعتماد، مشارکت این گروه را در انجام پروسیجرهای تشخیصی افزایش دهند و در نتیجه، مسئولیت اجتماعی خود را در قبال سلامت عمومی به شکلی موثرتر ایفا نمایند.
خطمشی تحویل و تحول: وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی چگونه ناترازی نیروی متخصص را در ۱۴۰۴ جبران میکنند؟
حال که ابعاد ناترازی و ضرورتهای فرهنگی-پزشکی روشن شد، نیاز به یک رویکرد راهکارمحور و قاطع در قبال مسئولان دولتی احساس میشود. مسئله توزیع ناعادلانه متخصصان و کمبود شدید در حوزههایی مانند گوارش، داخلی و جراحی قلب در استانهایی مانند کهگیلویه و بویراحمد، مستلزم ورود مستقیم نهادهای نظارتی است. سوال رتوریک و حیاتی اینجاست: سازمان بازرسی به عنوان نهاد عالی اعمالکننده پاسخگویی، دقیقاً کجای داستان توزیع ناعادلانه متخصصان قرار دارد و چرا تاکنون در قبال ناترازی توزیع در سطح ملی و بدهیهای ساختاری دانشگاهها ورود قاطعانه نکرده است؟
دانشگاه علوم پزشکی یاسوج با توجه به نیاز مبرم به جذب ۴۰۰ پزشک متخصص دیگر، باید یک برنامه «شفافیتمحور و مستند» و عملی برای جذب نیروی انسانی متخصص، خصوصاً متخصصان زن، در سال مالی جاری ارائه دهد. این برنامه باید مبتنی بر دو اصل کلیدی تخصص و تعهد باشد و انتصابها در این مجموعه باید کاملاً به دور از ملاحظات سیاسی، با هدف ارائه خدمات پایدار به مردم صورت پذیرد. این نهاد باید به سؤالات مشخصی پاسخ دهد: چه تدابیر اجرایی برای کاهش بدهیهای میلیاردی دانشگاه اندیشیده شده است که این بدهیها به عنوان مانع ساختاری جذب نیروی متخصص، برداشته شوند؟ همچنین، چرا علیرغم تأکید رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج بر لزوم بازسازی و نوسازی مراکز درمانی فرسوده و تجهیزات اورژانس، این اقدامات زیرساختی که با بحث کمبود متخصص پیوند استراتژیک دارد، به دلیل مشکلات مالی متوقف مانده است؟
وزارت بهداشت در مقام نهاد عالی سیاستگذار، موظف است یک خطمشی تحویل و تحول شفاف در توزیع نیروی متخصص ارائه دهد که ضمانت اجرایی آن در کوتاهمدت، جبران کمبود فاحش در استانهایی مانند کهگیلویه و بویراحمد باشد. فشار نظارتی بر دانشگاههای علوم پزشکی در این مناطق باید افزایش یابد تا آنها از حالت تدافعی خارج شده و بهجای پذیرش ناترازی، رویکرد فعال و مطالبهگرانه در جذب متخصصان داشته باشند. این وضعیت بحرانی به هیچ عنوان توجیه پذیر نیست و باید به عنوان یک تخلف ساختاری در حوزه عدالت درمانی مورد بررسی جدی قرار گیرد.