یکدست‌سازی به نام اصلاحطلبی در کهگیلویه و بویراحمد

به گزارش عصر دنا، در فضای سیاسی و اجرایی استان، روندی آشکار اما نگران‌کننده در حال وقوع است؛ گروهی خاص با شعارهایی همچون شایسته‌سالاری، اصلاح امور و هم‌سویی با دولت، تلاش دارند تا تمام عرصه‌های مدیریتی را به تسلط خود درآورند. این جریان که در ظاهر خود را حامی شفافیت و کارآمدی معرفی می‌کند، در عمل چیزی جز یک برنامه‌ریزی هدفمند برای قبضه کردن قدرت و کنار زدن سایر نیروها از میدان نیست. این افراد که همواره دم از عدالت و مردم‌سالاری می‌زنند، نه‌تنها فضای رقابتی را از بین برده‌اند، بلکه به یک تصفیه گسترده روی آورده‌اند که نتیجه آن حذف بخش وسیعی از نیروهای اجرایی و کارشناسی در استان بوده است.

در دوره‌های گذشته، نقد به برخی انتصابات و عملکردها امری طبیعی و قابل‌قبول بود. اما آنچه امروز شاهد آن هستیم، نه نقد منصفانه و نه اصلاح منطقی، بلکه یک پاکسازی شدید و گسترده است که بسیاری از مدیران و کارشناسانی که در دولت گذشته مسئولیتی داشتند را به حاشیه رانده و از کوچک‌ترین نقش‌آفرینی در ساختار اجرایی ساقط کرده است. این وضعیت به‌گونه‌ای رقم خورده که حتی افرادی که سال‌ها تجربه و تخصص در حوزه‌های مدیریتی داشته‌اند نیز قربانی این موج حذف و جایگزین‌سازی شده‌اند. در چنین فضایی، دیگر شایستگی ملاک انتصاب و ابقا نیست، بلکه تنها ملاک، وابستگی به جریان خاصی است که خود را متولی همه چیز می‌داند.

این گروه که همواره از خطر انحصارگرایی در دولت‌های گذشته سخن می‌گفتند، اکنون به شکلی گسترده‌تر همان مسیر را در پیش گرفته‌اند. حذف نیروهای مستقل، بستن راه بر هرگونه دیدگاه متفاوت و تلاش برای تحمیل گزینه‌های موردنظر خود به دولت، نشان می‌دهد که هدف اصلی آن‌ها نه اصلاح، بلکه انحصار قدرت در دست خودشان است. این سیاست اگرچه ممکن است در کوتاه‌مدت برای گروهی خاص منافعی به همراه داشته باشد، اما در بلندمدت نتیجه‌ای جز ناکارآمدی سیستم اجرایی و کاهش سطح خدمات به مردم نخواهد داشت.

مسئله اساسی اینجاست که این جریان نه‌تنها به حذف رقبا بسنده نکرده، بلکه در تلاش است تا در تمام سطوح، افراد وابسته به خود را جایگزین کند. این اقدام اگرچه ممکن است برای مدتی به آنان امکان کنترل کامل اوضاع را بدهد، اما سرانجام آن چیزی جز تضعیف بدنه اجرایی، ایجاد نارضایتی عمومی و کاهش اعتماد اجتماعی نخواهد بود. تجربه ثابت کرده است که هر جا انحصار قدرت شکل گرفته، فساد و ناکارآمدی نیز به دنبال آن آمده است. وقتی ملاک انتخاب افراد، نه تخصص و تعهد، بلکه صرفاً وابستگی جناحی و سیاسی باشد، دیگر نمی‌توان انتظار یک سیستم اجرایی کارآمد و پاسخگو را داشت.

سوال اساسی اینجاست که آیا چنین سیاست‌هایی به نفع مردم است؟ آیا حذف گسترده مدیران و کارشناسانی که سال‌ها تجربه اندوخته‌اند، موجب بهبود امور خواهد شد؟ یا اینکه تنها یک بازی قدرت است که در آن، منافع مردم قربانی تسویه‌حساب‌های سیاسی و جناحی می‌شود؟ آنچه واضح است، این است که این سیاست‌گذاری‌ها نه به صلاح استان است و نه در جهت منافع عمومی. اگر قرار باشد هر دولتی که بر سر کار می‌آید، با پاکسازی گسترده به جای اصلاح امور، تمام نیروهای قبلی را کنار بزند و تنها حلقه‌ای بسته از افراد همسو را جایگزین کند، نتیجه‌ای جز عقب‌ماندگی و عدم ثبات مدیریتی حاصل نخواهد شد.

این وضعیت، زنگ خطری است که باید آن را جدی گرفت. استان بیش از آنکه نیازمند بازی‌های سیاسی و رقابت‌های جناحی باشد، به مدیران متخصص، دلسوز و کارآمد نیاز دارد. انحصارطلبی در هر شکلی که باشد، چه به نام اصلاح‌طلبی، چه به نام اصول‌گرایی و چه با هر عنوان دیگری، در نهایت چیزی جز تضعیف بنیان‌های مدیریتی و اجرایی استان را به دنبال نخواهد داشت. امروز زمان آن رسیده است که این روند نگران‌کننده متوقف شود و به‌جای تسویه‌حساب‌های سیاسی، به فکر بهبود اوضاع استان و رفع مشکلات اساسی مردم باشیم.