آینده سیاسی ندای وحدت در هاله ای از ابهام

عصردنا_یادداشت دریافتی: کمتر از شش ماه دیگر تا انتخابات مجلس شورای اسلامی مانده است. در این بازه زمانی گروه های فشار و نفوذ و جناح ها به صورت غیر مستقیم در مسائل سیاسی به تکاپو افتاده اند تا بتوانند در نزد مردم مقبولیت کسب کنند. بنابراین رقابت بین جناح های سیاسی برای نفوذ در پایگاه های اجتماعی وارد شمارش معکوس شده است. البته مرور این نکته لازم است که گروه های نوظهوری همچو ندای وحدت که از نظر گفتمان و خط مشی، فاقد مرام سیاسی هستند و از نظر حفظ و تداوم، قدرت سیاسی خود را از دست رفته می دانند با تعجیل در این بازه زمانی منتهی به انتحابات، به شدت تمام با رفتارهای پوپولیستی ابراز وجود می کنند و قصد دارند با چنین رویکردی یکباره جبران مافات نمایند! غافل از اینکه پایگاه های اجتماعی و صاحب نظران در عرصه های سیاسی و فرهنگی و رسانه ها و آنچه در محتوای ارتباطات در عصر امروز در استان کهگیلویه و بویراحمد هویداست همگی بیانگر آسیب شناسی دقیق از گفتار و رفتار شبه سیاست بازان ندای وحدت می باشد که عصاره عملکرد آنان فقط در قالب ها و حالت ها و امیدواری های ظاهری و صوری تجلی پیدا می کنند.

بنابراین در یک نگاه کلی، عموم مردم نیک مطلع هستند که ندای وحدت و دست اندرکاران این گروه حرف جدیدی برای ارائه به مردم ندارند. 

در واقع می توان گفت که وقتی آراء و عقاید سیاسی آنها را بررسی می کنیم به چند نکته پی می بریم که در ادامه اشاره می شود:

اول : مهمترین عامل و منشاء این رویدادها و از دست رفتن زمام امور از دست سردار ندای وحدت به مشاوران بی تجربه و ناپخته ایشان در مسائل سیاسی برمی گردد و همچنین بعضی از دفترداران منفعت طلب، که همگی فکر می کردند علامه دهر هستند و درک صحیحی از بایسته های سیاسی و آینده پژوهی دارند.

دوم : تداوم اختلافات و اشتباهات غیر طبیعی عده معدودی از اطرافیان و حامیان دقیقه نودی سردار ندای وحدت که با افکاری بر اساس اوهام و توهم توطئه، به مرور زمان به وجود آوردند و در نهایت باعث شدند تا در هیچ گفتگوی درون گروهی به تناسب و توازن منافع دست پیدا نکنند و خروجی سیاست آنان شد تعارض منافع و پیچیدگی های که در عدم مدیریت درون گروهی ندای وحدت وجود دارد!

سوم: عدم شناخت کافی از مطالبات و خواسته های مردم و ضعف آشکار آنان در ارتباطات با مردم، باعث افت شدید محبوبیت و مقبولیت گروه ندای وحدت شد. بطوری که شهرت و آوازه ندای وحدت نسبت به تبلیغات سال ۱۳۹۸ بطور چشمگیری کاهش پیدا کرد و نکته جالب اینکه اکثرا حامیان مهدی روشنفکر در تحقیقات میدانی این موارد را با صداقت و صراحت کلام تایید می کنند.

چهارم : نداشتن قدرت تحمل در انتقادات و نتیجه گیری در ابهامات، توسط تیم رسانه گروه ندای وحدت، و واکنش های نامتعادل و خارج از عرف سیاسی آنان در مقابل منتقدان یا حتی دلسوزان، سبب افزایش بی اعتمادی جوانان به کار سیاسی و تشکیلاتی در این گروه شده است. البته این مورد از نظر روانشناسی سیاسی، دو علت دارد:

الف : تیم رسانه ندای وحدت، برای عموم گروه ندای وحدت و حامیان و رقبای آنها شناخته شده اند و نقاط ضعف آشکاری دارند. اذهان آنها تحت مستعمره اشخاصی هستند که به راحتی هر دستورالعمل غیر متعارفی را برای تخریب روانی و کلامی در تبلیغات و رسانه ان گروه صادر می کنند.

ب: بسیاری از منشاء این ام المسائل بر می گردد به فرهنگ سیاسی و عدم سواد رسانه ای این گروه، که به شدت علاقه وافری به تخریب شخصیت ها دارند.

 به عنوان نمونه حتی اگر مفاخر و مشاهیر ایل بزرگ تامرادی هم انتقادی به نحوه عملکرد مهدی روشنفکر داشته باشند باز هم مورد هجمه این تیم رسانه قرار می گیرند! نکته خیلی جالب اینکه حتی هم کیشان این تیم رسانه در صورت خروج از گروه ندای وحدت بنا به هر علتی، باز هم از تخریب شخصیت در امان نیستند.

از سوی دیگر آنچه در فضای سیاسی امروز در بین عموم مطرح می شود، دنبال کردن و پیگیری آن شعارهای سال ۱۳۹۸ گروه ندای وحدت است یا به عبارتی دیگر، علتی که واقعا افکار امروز را مشغول معلول ان شعارهای دیروز ندای وحدت کرده آیا چیزی به غیر از تناقض در جهت گیری ها و انگیزش ها و نگرش های این گروه است؟! به عنوان نمونه به حق و انصاف، برای یکبار هم که شده صرف نظر از مسائل قومی و نژادی در مورد ارسال لیست از طرف اقای روشنفکر برای هلدینگ های اقتصادی، که در نهایت با بکارگیری بعضی از آنان در هلدینگ پتروفرهنگ، و تطبیق آن با شعارهای مهدی روشنفکر در سال ۱۳۹۸ بطور عادلانه قضاوت کنید! آیا به غیر از در نظر گرفتن مسائل قومی و فامیلی در این ویژه خواری ها، نتیجه ای عام المنفعه برای عموم مردم در حوزه انتخابیه خود داشته اید؟!