محمد دهریزی درباره اینکه با آمدن کتاب های صوتی، الکترونیکی و پادکست ها، گرایش به کتاب کاغذی کم شده است، گفت: «به هر حال از هر امکانی برای توسعه خواندن و گسترش دانایی باید استفاده کرد. خیلیها آدمهای شنیداری هستند و شرایط کاریشان طوری است که بیشتر گوش میدهند و کمتر میخوانند. پادکستها و کتابهای صوتی برای این گروه عالی هستند و از حیث اقتصادی به صرفه نیز هستند. کتابهای الکترونیک نیز طرفداران خودش را دارند و معمولا حسن کتابهای الکترونیک زیاد است. برای مثال ارزان هستند، حجمی را اشغال نمیکنند و نشر آنها به محیط زیست آسیب نمیزند.»
وی به اینکه کتابهای الکترونیکی را به کودکان توصیه نمیکند اشاره کرد و توضیح داد: «خواندن کتابهای الکترونیکی را به دلایل متعدد به کودکان توصیه نمیکنم اولا حضور بیش از اندازه کودکان در فضای مجازی آسیبزا است و علاوه بر دامنزدن به چاقی و آسیبزدن به ستون فقرات آنها، وابستگی ذهنی به فضاهای الکترونیک برایشان ایجاد میشود و همچنین لمس کردن کتابهای کاغذی برای کودک صمیمیت خاصی ایجاد میکند.»
این شاعر و نویسنده کودک اضافه کرد: «راجع به بوی کتاب و تاثیر آن بر تخیل کودکان، حرفهای زیادی میتوان زد همچنین مسئله تصویر در کتابهای کودکان عنصری اصلی است و به اندازه متن اهمیت دارد چراکه حس تصویر در کتابهای الکترونیک به درستی به بچهها انتقال نمییابد. نکته دیگری هم که مهم است و بیشتر در مورد نوجوانان صدق میکند، شخصیتیاست که کتاب دستگرفتن به آنها میدهد، نوجوانان معمولا این تجربه را دوست دارند.»
محمد دهریزی در پاسخ به اینکه وضعیت کتابخوانی در کودکان را چگونه ارزیابی میکند، گفت:«در رابطه با کتابخوانی ما با سه گروه کودک سر و کار داریم، گروه اول کتابخورها هستند. کودکان و نوجوانهایی که عاشق کتابند و از سر و روی کتاب بالا میروند، با کتاب میخوابند و با کتاب بیدار میشوند و حتی سر سفره کنار بشقابشان کتاب حاضر است این گروه از افراد زیاد نیستند و قرار نیست برای جذب آنها به کتاب کار خاصی انجام دهیم چراکه خودشان از زیر سنگ هم که شده کتابهای خوب را پیدا میکنند و میخوانند.»
وی ادامه داد: «گروه دوم، کتاب خوانها هستند؛ گروهی که اگر از کتاب خوششان بیاید آن را میخوانند وگرنه نمیخوانند. در کل کتاب دغدغه جدی آن ها نیست؛ اما گاهی در سبد علاقه آنها کتابی هم پیدا میشود که این گروه از افراد زیادند. طرحهای فراگیر کتابخوانی در آموزش و پرورش و خارج از آموزش و پرورش به ترویج و توسعه کتابخوانی در این گروه کمک میکند»
مهریزی اضافه کرد: «گروه سوم، کتاب گریزها هستند. این گروه اصلا میانه خوبی با کتاب ندارند، نه تنها حس خاصی ندارند، حتی گاهی از آن بیزارند. خوشبختانه این گروه از افراد زیاد نیستند و به دلایل فرهنگی مختلف از خردسالی با کتاب انسی نگرفتهاند یا در معرض کتابهای برجسته و جذاب نبودهاند. یکی از بهترین راهها برای جذب این گروه از افزاد به کتاب، واردشدن از روزنه علاقه آنهاست، برای مثال برای بچههایی که عاشق فوتبال است، خریدن کتاب «جام جهانی در جوادیه» ، «زندگی رونالدو» و «حجازی» بهترین گزینه است.»
وی در پایان گفت: «وزارت آموزش و پرورش در توسعه و ترویج کتابخوانی و همچنین کمک به افزایش شمارگان کتابهای کودک میتواند نقش اساسی ایفا کند. سالهاست دغدغهمندان فرهنگی راجع به احیای زنگ کتابخوانی در برنامه درسی دبستان و احیای پست کتابدار در مدارس مینویسند، حرف میزنند و نقد میکنند، اما گوش شنوایی نیست و ظاهراً این موضوع اصلا برای آموزش و پرورش اولویت ندارد و امیدوارم که شرایط هر روز بهتر از گذشته شود.»