یادداشت دریافتی: آقای استاندار ، این دروغ سیزده را تکذیب کن بعضی ها شایعه کردند که: سرنوشت این مردم در بعضی از حوزه های انتخاباتیِ استان را کسانی رقم زدند که دُنبه را خوردند فرادُنبه را بُردند با حضور در گیشه بانک و عابر بانک! با دادن کارت های هدیه، دستی در دیگ، سری در روغنِ خیگ! لب وُ لوچه شان را چرب کردند رأی مردم را در پول *ضرب کردند* و ناظرانِ انتخابات را چند روز عاطِل کردند و چندین صندوق رأی را هم باطل کردند! راسته یا دروغ سیزده؟ اگه دروغه! تکذیب کن جناب استاندار!
آقای استاندار، نگارنده ی این متن همان معلمی هست که دو سال قبل اشکهایت را در دیشموک، ستود، اما امروز متوجه شده که آن گریه ها اگر هم *واقعی و حقیقی بود!* اما از جنسِ گریه هایِ ............ بود!
می دونی چرا؟ چون:
شایعه می کنند که در این دوره از انتخابات در استانِ شما تعدادی از پولداران در مناطقی از استان گشته اند و *مرغ محلی و کبابِ کبگ* و *غذای غازشان* را با *چِندرغازشان* بِرشته اند و آراء شان را هم به نام کاندیدشان نوشته اند و در آخر هم، دستی به شکم خویش *مالیدند* و بر غرور خود *بالیدند* و به ریش مردم هم *خندیدند*!
حتی کلیپی منتشر شده که بعضی از کاربران، شیوه هایِ مختلفِ تخلف را بصورتِ حرفه ای *بررسی* و انتخابات را از همونجا *مهندسی* کرده اند! اگه شما هم این کلیپ را دیدی و اقدامی نکردی و گریه ای هم نکردی بدان که اون اَشکها بخاطر مَشکها نبود! بلکه نوعی دروغ ۱۳ بود، پس تکذیبشان کن جناب استاندار!
جناب احمد زاده نقل کرده اند که عده ای با قورمه ی قیمه و قابلمه ی قارچ و قلیه ی قوچ وُ قهوه قجری و قُلَک زیر قبایشان! با همایش پول و نمایشِ پُلو! و پیمایشِ پاترول! نه پُلی و نه پاساژی و نه پروژه ای برای پایمردان پارسا پیشه در این استان نه پائیدند و نه پیمودند!
شما هم با فرماندارانِ کار آگاهتان مناطق استان را خوب بپا و بپیما و ببین اگه دروغ سیزده هست، تکذیب کن، جناب استاندار!
البته بعضی هم شایعه کرده اند که تعدادی از مجریان شما در حوزه های انتخاباتی، در (wc) رأی می نوشتند و دل می بِرشتند و سرنوشت می سرشتند! و یا بصورت تلفنی کد ملی میگرفتند!
حتی بعضی ها می گویند که مجریانِ انتخابات، ابتدا، تعرفه ها را در پستوها مُهر می زدند! و بعد هم به پیشانی، نشانِ نمازِ ظُهر می زدند؟!
اگر همه اینها دروغ هست! تکذیب کن جناب استاندار!
می گویند جوانانی از استان شما رفتند و در گرمای عسلویه سوختند و ساختند و قافیه ی زندگی را هم بیشترشون باختند! اما جماعتی از استانهای همجوار با شاسی بلندها تاختند و بجای آنها رأی در صندوق ها انداختند و کارشان را ساختند تا انتخابات را باختند؟!
اینو دیگه اصلا باور نکن و بگو دروغ سیزده هست! جناب استاندار!
آقای استاندار ، به اندازه ی نیمی از عُمری که برای تعویض مدیران و نیروهای همسو با تفکراتِ خودتان وقت گذاشتی، اما ای کاش برای دو چیز هم کمی وقت می گذاشتی: یکی حق آب و دیگری حق انتخاب، چقدر حق آبه از رودهای استان برداشتی؟ و چرا حق انتخابِ این مردم را نادیده انگاشتی؟
جناب آقای استاندار، گریه های دو سال قبلِ شما به ما آموخت که این را در ذهن خود حَک کنیم که به جنسِ اشکهایت همانند اشکهای یکی از مسئولان شَک کنیم!
*شاید او امضایش را جعل کردند در زمین اما تو امضایت را جعل کردند در زمان!
او زمین را باخت و تو زمان را
می دونی چرا زمان را؟ چون زمان به آیندگان برای ثبت در تاریخ خواهد گفت که: ای اُف بر انتخاباتی که تعیینِ سرنوشتش با *رأی روحِ مُردگان و کد ملیِ کودکان و جلویِ چشم زندگان با شماره های ملیِ زِر جِلی* با اقدامی مهندسی آن هم در دبلیو سی رقم بخورد!
ای اُف بر سرنوشت شومی که با پلاکهای غیر بومی رقم بخورد! ای وآی از این سرنوشت و صد وآی از این سرگذشت!
آقای احمد زاده آیا هیچ می دانی که سرنوشت این مردم، اسیر بعضی مجریانِ بی جنبه شد و رشته امیدهای جمع کثیری از مردم به انقلاب و به دین! هم پنبه شد؟
بله جناب استاندار ضمن تبریک سال نو، بدان و آگاه باش که این مردم:
حقِ صندوقهایِ کَلات و قَلات را از جمیعِ جهات روی پل صراط از مجریانِ انتخابات، خواهند گرفت!
اما در دوران حضور شما در این استان دو تا آمار بالا بود:
اول آمارِ زنان و دخترانی که از شدتِ گوجه چینی و غمِ سیب زمینی و بختِ بدِ طالع بینی و از غصه ی *مرگِ این و آن و غمِ خالیِ نان و عُقده ی عَقدِ عروسانِ دمِ بختِ بی رخت و تخت ، دست از زندگی شُستند و خودشان را کُشتند!
و دوم آمار مشارکت در انتخابات!
راست میگن که آمارِ خودکشی و مشارکت هر دو در استانِ شما بالاست؟ یا دروغه؟ اگه دروغه! حداقل اولی را تکذیب کن جناب استاندار!
چون دومی یعنی مشارکت بالای این مردم بعلت اعتقادات آنها از غزوه خندق تا پد خندقدر عرصه ی دفاع از حریم و حرم بود که به پای همه ی صندوق ها آمدند، و شاید عملکردِ تیمِ شما باعث شد که آن 40 درصدی که نیامدند به نوعی تنگه رها شده ی اُحُد را در سدِ تنگ تکاب! رها کنند! و بفکر کوثرهای سد کوثر باشند
اما باز هم، صدر دیدند، قدر دیدند و با چاشنی تعصب و غیرت قبیله ای آمار مشارکت را بالا بردند و نقش شما در این مشارکت را بسی کمرنگ دیدند!
پس نتیجه می گیریم که:
مردم، مشارکت را بردند اما تو انتخابات را باختی!
این یکی را دیگه باور کن جناب استاندار که دروغ سیزده نیست جناب استاندار و خداحافظ جناب استاندار!!!
همان حسین بویراحمدی اصل- فرهنگی از کهگیلویه
این یادداشت ارسالی از مخاطبان پایگاه خبری عصر دنا است که این سایت آن را تایید یا تکذیب نمی کند.
این پایگاه خبری آماده دریافت و انتشار هر گونه جوابیه در رابطه با این گزارش یا یادداشت می باشد.
ایکاش اشاره هم می کردی که چقدر همه مجریان دست بدست هم دادند تا ککات را در بویراحمد برنده کنند ولی خدا نخواست چه خوش گفتی هنرمندانه. درود 
