عصردنا/سیدعلی عباس محدث/دکتر مسعود پزشکیان، پزشک صادق و بی ریای تبریزی که به واسطه سلامت در فکر، درک و زمان شناسی اش، همواره در حمایت رهبری فرزانه انقلاب بوده است، متأسفانه خیلی زود در تور کسانی قرار گرفت که نزد این مردم، موجه و آبرومند نیستند. کسانی که در دولتهای یازدهم و دوازدهم و در طول مذاکرات برجام از سال 1392 تا 1400، دهها جاسوس و دلال و کاسب را در برنامه های هسته ای وارد و بر مبادلات اقتصادی مسلط کرده بودند، برای احیای مجدد خود و حداقل بازگشت دوباره به قدرت، هر وسیله ای را دستاویز، هر وعده ای را پیشنهاد و به هر شیوه ای که توانستند، بیانه دادند تا شاید دل مردم ایران را بدست آورند و با ماسک دکتر مسعود پزشکیان، به قدرت بازگردند. وقتی در مناظره ها آقای پزشکیان از ضرورت اجرایی شدن سند چشم انداز می گفتند، تحمل این جمله بسیار سخت و هضم آن طاقت فرسا بود. کسانی که فقط خودشان می دانند که با بی توجهی به سند چشم انداز، چه خیانت بزرگی به این مملکت کرده اند.
سند چشم انداز در سال 1382 به عنوان «چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴ ه. ش» به دولت آقای خاتمی ابلاغ شد. از آنجاییکه همواره دولت اصلاحات درگیر واژه سازیهای موهوم و بی محتوا بوده و با گنده نویسی های امثال حجاریان و سروش و عبدی و ...، فکر می کردند که می توانند نگرش دیگری از اسلام را به مردم تحمیل کنند، از برنامه های راهبردی تدوین شدۀ پنج ساله برای اقتصاد، سند چشم انداز ایران 1404 و حتی قانون اساسی هم بی تفاوت شدند و دربست و سینه چاک به فکر گفتگوی تمدنها افتادند.
در همان سه سال اول، میلیون ها دلار هزینه کردند تا با تخریب بزرگان انقلاب و بدهکار کردن شان، مدیریت نظام را به چالش بکشانند. اولین هدف آنها، مرحوم هاشمی رفسنجانی بود. در دولت آقای خاتمی از هر وسیله ای استفاده شد تا چهرۀ مرحوم هاشمی را تخریب کنند و اصالت سیاسی اش را زیر سوال ببرند. یکی از واژه های مشهور جریانِ واژه ساز برای مرحوم هاشمی،«عالیجناب سرخپوش یا خاکستری» بود که در کتابی تحت عنوان «آسیبشناسی گذار به دولت دموکراتیک توسعه گرا» توسط اکبر گنجی در سال 1378 و در زمان وزارت عطاءالله مهاجرانی نوشته شد و در آن دولت به شخص آقای هاشمی رفسنجانی به تندی نقد می شود.
آنقدر هجمه بر مرحوم هاشمی زیاد شد و خدمات شان را خیانت نوشته بودند که در یکی از خطبه های نماز جمعه تهران به صراحت از متروی تهران و نیشکر خوزستان به عنوان دو طرح بزرگ ملی و ماندگار دولت شان یاد کردند. آنچنان علیه مرحوم هاشمی شانتاژ کردند که رأی ایشان در انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی از افراد بسیار ناشناخته جریان اصلاح طلب هم کمتر شد. تا اینکه «دُم خروس» این جریان از زیر بغل و پشت گوش و زیر چانه و آستین شان بیرون آمد و آتش طمع ورزی، درون جریان اصلاحات شعله ور شد. افراطی ها و تیفوسی های اصلاحات، خاتمی را فردی بزدل خطاب کردند و طرح عبور از خاتمی را کشیدند و سرمایۀ مملکت را هزینۀ دفتر تحکیم و سفسطه بافی های حجاریان و سروش کردند. اینگونه شد که سیدمحمد خاتمی به اصطلاح پابرهنه خدمت هاشمی رسیدند.
از آن روز بود که ماسک اصولگرایانِ محافظه کاری مثل مرحوم هاشمی رفسنجانی، اکبر ناطق نوری و حسن روحانی بر رخسار اصلاح طلبان نشست و تاکنون، هیچگاه به هیچ نسلی از مردمی که همواره در کنار اصلاح طلبان بودند، صداقت نداشته و روراست نبوده اند. چراکه همواره از نقد و مخالفت و اصلاح و تغییر و نگرش نوین و دهها واژه ای که در متن قانون و دین داریم، صحبت می کنند ولی همچنان زیر سایۀ فرزندان هاشمی، اکبر ناطق نوری، حسن روحانی، علی مطهری و ... قدرت و منفعت می گیرند. نتیجه هم این می شود که گاهی ادعای انتخابات مهندسی شده را دارند ولی با تمام عِده و عُده وارد رقابت می شوند. می نویسند که نمی گذارند حضور داشته باشیم ولی از نخبگان اصلاح طلبی می گذرند و زیر عَلَم اصولگریان سنتی و واپسگرا، سینه می زنند. می نویسند که برای تغییر آمده اند، اما دور از چشمِ جوانان و نخبگان و توالی نسل های اصلاح طلب، در کاسۀ سنت گرایان، تیلیت می خورند. و این دروغ همچنان ادامه دارد.
و اکنون کلاه گشادِ زیاده خواهی را بر سر دکتر پزشکیان گذاشته اند. این جماعت خودمحور و وابسته، سعی دارند نخبگان، دانشگاهیان و جوانانِ اصلاح طلب که نه در دولت خاتمی و نه در دولت روحانی به لحاظ مدیریت سنت گرایان، ذره ای از انصاف در حق شان رعایت نشد، به امیدهای واهی فریب داده و دوباره هم کهنسالانِ عامل تحریم و 70 ساله های خشک مغز را به قدرتی شبیه دهه 90 برگردانند. این غول ها و سلطان سازان اقتصادی در تلاش هستند تا به مردمی که پنهانی از این جماعت شنیده بودند قصدِ تغییر ساختارهای اصلی نظام را دارند، ولی حضوری می گویند که برای اقتدار همین ساختار و نظام، ثبت نام کرده اند، پای صندوق های رأی بیاورند. غافل از اینکه این مردم با هر گرایش سیاسی و فکری، از هر قومیت و دارای هر زبان و گویشی برای آرمان های خود هزینه داده و عمری به طول 45 سال را مقاومت کرده اند.
پس این شما عاملان و کاسبانِ تحریمِ مردم هستید که حضور و غیابتان پای صندوق های رأی، همواره به منفعت سیاسی و میزانِ دست درازیتان به قدرت و ثروتِ مملکت، گره خورده است. و متأسفانه این کلاه گشاد بر سر دکتر پزشکیان و دستانِ آلودۀ مفعت طلبان بر گردنِ او قرار گرفته و آینده ای بدتر از دوران مدیریت حسن روحانی را تداعی می کنند.