به گزارش پایگاه خبری عصر دنا به نقل از بولتن نیوز، سید محسن عبدالهی: لطفا قبل از اینکه من چیزی بنویسم تا ذهنتان تحت تأثیر قرار بگیرد، به آمارهای رسمی منتشرشده از سوی وزارت آموزش و پرورش توجه کنید. میانگین کشوری نمرات دانشآموزان در امتحانات نهایی خرداد ۱۴۰۲ در رشته تجربی ۱۱.۲۳، رشته ریاضی ۱۰.۷۹، رشته انسانی ۸.۷۵ و در رشته معارف ۱۰.۵۶ بوده است. اما در سال ۱۴۰۱ میانگین نمرات دانشآموزان برای رشته علوم تجربی ۱۳.۰۲، رشته ریاضی و فیزیک ۱۲.۶۴، رشته ادبیات و علوم انسانی ۱۰.۲۰ و رشته علوم و معارف اسلامی ۱۲.۰۱ بوده است. به نظر شمایی که خواننده این سطور بودید، چه اتفاقی رخ داده که معدل دانش آموزان دبیرستانی دچار شیب نزولی شده است؟!
به گزارش بولتننیوز، احتمالا کهنه بودن دروس، شیوه تدریس قدیمی، امکانات ضعیف علیالخصوص در مدارس دولتی، غیرعملیاتی بودن، ناکارآمدی دروس و منطبق نبودن محتوای آموزشی با نیازهای روز و بازار کار به ذهن شما هم خطور کرده است. بالاخره سالها درجا زدن در یک سری محتوای تکراری بدون توجه به رقیب قدرتمندی مانند اینترنت و در دسترس بودن اطلاعات با شیوههایی جذابتر و دقیقتر، موجب میشود که کمکم از ارزش و اعتبار آموزش مدارس کاسته شود. وقتی به جای کیفیت و هدفمندی، تنها یاد دادن یک سری فرمول و حفظ کردن اسم و تاریخ در خشکترین حالت ممکن ادامه پیدا میکند، باید توقع چنین آمارهایی را داشت.
اما آنچه باعث شده که تمام این مشکلات در حوزه آموزش و پرورش، تدوین کتب آموزشی، شیوههای تدریس و امکانات در طول سالها پابرجا بمانند، فقدان یک برنامه جامع واقعی و مطابق با واقعیتهای جامعه و پیشرفتهای تکنولوژیک است. مدیران ما در سطح آموزش و پرورش و سیاستگذاران در شورای عالی انقلاب فرهنگی باید اول توجیه شوند که نسل جدید، اساسا با این شیوه تدریس و محتوای آموزشی نیازی به مدرسه ندارد. اگر همین مسأله ساده را درک کنند، به دنبال آن میروند که در وضعیت فعلی تغییری ایجاد کنند.
حقیقتش این است که شاید دور نباشد روزی که نه تنها آمار معدلها بدتر شود، بلکه حتی تعداد ترک تحصیلها نیز افزایش پیدا کند. قرار نیست هر سال فقط آمارهای بدتری اعلام شود و هیچ نهادی هم قدمی برای پیدا کردن علت و حل مشکل بر ندارد و توقع داشته باشیم شرایط خود به خود درست شود و سیستم بیمار آموزشی ما خودش را درمان کند. برای جلوگیری از بیشتر فرو رفتن در این وضع بغرنج، باید واقعیتهای موجود پذیرفته شوند و دست از شعاردرمانی بکشیم؛ در غیر این صورت هر خیال دیگری برای اصلاح شرایط موجود، رؤیایی بیتعبیر خواهد بود.