هدایتالله خادمی نماینده مردم شریف ایذه و باغملک در مجلس دهم شورای اسلامی در گفتگویی مفصل با «عصر دنا» درباره موضوعاتی همچون آتشسوزی های گسترده در زاگرس، عملکرد فراکسیون زاگرسنشینان در مجلس، لیست نمایندگانی که از وزارت نفت حقوق میگیرند و عملکرد نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس دهم توضیحاتی ارائه کرد.
خادمی که پیش از نمایندگی در مجلس دهم به مدت 6 سال مدیرعامل شرکت ملی حفاری شمال بوده و در جایگاه نائب رئیس کمیسیون انرژی مجلس قرار گرفته بود، درباره بیژن زنگنه وزیر نفت میگوید: زنگنه پشت تریبون مجلس در پاسخ به من گفت اگر نمایندگان را در وزارت نفت استخدام نکنم مفسده به وجود میآید.
متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:
عصر دنا: ریشه آتشسوزیهای اخیر زاگرس را در چه میبینید؟ چه اشکالاتی وجود دارد که منجر به چنین اتفاقاتی میشود و برای مهار این آتشسوزیها چه باید کرد؟
خادمی: ما میزبان این جنگلها، طبیعت و محیطزیست هستیم . بلوط، هویت و اعتماد به نفس ما لرها در منطقه زاگرس است. جدا از بار هویتی، بار تغذیهای هم برای ما داشته و در سالهای قحطی با محصولات بلوط توانستهایم زندگیهایمان را اداره کنیم. درخت بلوط از سیلاب و فرسایش خاک جلوگیری میکند و در متعادل کردن درجه حرارت منطقه زاگرس بسیار تاثیرگذار است. بلوط درخت نجیب، سرافراز، کم مصرف و با ارزشی است و با باران طبیعی حیاتش را ادامه میدهد ضمن اینکه به زمان زیادی برای رشد نیاز دارد. درخت بلوط یک نعمت خدادادی برای کشور و منطقه ماست، بنابراین در وهله اول مردم باید بدانند که این بلوطها مانند فرزندان آنهاست و لازم است در حفظ آنها تلاش کنند. ما در دل طبیعت زاگرس بزرگ شدیم و این طبیعت حق زیادی بر گردن ما دارد ولی متاسفانه بعضی از مردم در نگهداری بلوطها سهلانگاری میکنند.
موضوع دیگر این است که دولت باید مطالعه درست و بررسی دقیقی داشته باشد. دولت در سالهای گذشته ناهماهنگیهای عجیبی را بهوجود آورده و مردم زاگرسنشین را در امر نگهداری منابع طبیعی مقابل خود قرار داده است. برای مثال بسیاری از قسمتهای زاگرس را منابع طبیعی اعلام کرده است، به نحوی که دامداران حق ندارند، دامهای خود را برای چرا به این مناطق ببرند.
در برخی روستاها که زاد و ولد وجود دارد، حتی اجازه ساخت یک اتاق را هم به مردم نمیدهد. مردم هم به این نتیجه رسیدهاند که گویی سهمی از طبیعت ندارند و هرچه تخریب بکنند بهتر است. چرا که دولت این مناطق را مصادره و از مردم محلی گرفته و به این شکل ضدیتی با مردم ایجاد کرده است، از اینرو اعتماد مردم به دولت در بحث منابع طبیعی از دست رفته است.
از طرف دیگر سیاست دولت در بحث قرق اصلا درست نیست، وقتی منطقهای را قرق میکنند، موجب خشک شدن علفهای آنجا میشوند که با کوچکترین جرقهای این علفهای خشک شده شعلهور و آتشسوزیهای گسترده را ایجاد میکنند. سیاستهای نادرست دولت در بحث قرق و نادیده گرفتن حق مردم محلی در سالیان گذشته باعث شده که بسیاری از بلوطها و جنگلهای زاگرس از بین برود.
از طرفی دولت در بحث قرق بین مردم اختلاف ایجاد کرده است. از یک سو فردی با وجود اینکه دامدار نیست اما منطقهای به عنوان قرق در اختیار او قرار میگیرد و از دیگر سو از چرای دام فرد دامدار جلوگیری میشود، در نتیجه او باید برای چرای دامهای خود هزینه کند. در چنین شرایطی اکثر دامداران خیلی هم خوشحال میشوند از اینکه جنگلها آتش بگیرند. مرتع دست فرد دیگری است و دامدار مجبور است برای استفاده دام خود پول بپردازد، مواردی از این قبیل موجب بروز مشکلاتی میشود.
تغییرات آبوهوایی و افزایش بارندگی هم امکان بروز آتشسوزی را بیشتر میکند. در دو سه سال اخیر آتشسوزی مزارع بیشتر شده است. دولت باید چنین حوادثی را پیش بینی کرده و تجهیزات لازم را در اختیار مردم و سازمانها قرار دهد. چرا باید خانمها برای مهار آتش به کوه بروند؟ مگر آتشسوزی گسترده را مردم با دستان خالی می توانند خاموش کنند؟ برای مهار چنین آتشسوزیهایی امکاناتی مانند بالگرد آبپاش لازم است.
عصر دنا: کارشناسان محیطزیست هم با توجه به گستردگی آتشسوزیهای اخیر زاگرس معتقدند؛ حجم آتش به حدی بوده که برای مهار آن به تجهیزات خاصی مثل دمنده و بالگرد آبپاش نیاز بود، نظر شما در اینباره چیست؟
ما وسعت آتشسوزی را در فیلم میدیدیم و مشخص است، مهار این حجم از آتش کار مردم نبود. نیاز به بالگرد آبپاش و ماشینآلات مختلفی حس میشود. من حتی چند نمونه از این تجهیزات را به مسئولان نشان دادم. تجهیزات موثری وجود دارد که قیمت آن چیزی در حدود 100 هزار دلار است. دستگاه بنز آلمانی با گنجایش 4000 لیتر آب و فوم از کوه بالا میرود و میتواند در خاموش کردن آتش بسیار موثر باشد. دولت باید این تجهیزات را خریداری و در اختیار مردم قرار دهد. بالاخره این همه اختلاس میشود، صد دستگاه هم از این ماشینها را خریداری میکردند و در اختیار مدیریت بحران و سازمانها قرار میدادند.
اتفاقی که در زاگرس افتاد، حتی اگر یک تیم تخصصی قوی هم برای ترمیم آن بگذاریم، باز هم در طول 60 تا 70 سال آینده جبران نخواهد شد. یک قرن نیاز است که این جنگل های سوخته را برگردانیم. از طرف دیگر فرسایش خاک و سیلابها را داریم و آبهای زیرزمینی هم کم خواهند شد، اینها صدمات اساسی هستند. یکسری ضررهای پنهان هم داریم که دیده نمیشوند و فقط آتش سوزی را می بینیم. گویی دولت در این خصوص کار را رها کرده و سازمان پر طمطراق مدیریت بحران مشخص نیست به چه کاری مشغول است. اگر همین سازمان را تعطیل و هزینههای آن را به خرید دستگاه اختصاص دهند، مشکل حل خواهد شد. من نمیدانم پدافند غیرعامل چه کار میکند؟ مگر پیش بینی بحران از وظایف آنها نیست؟ من واقعا نمیدانم اینها به چه کاری مشغول هستند؟
عصر دنا: سالانه چندین آتش سوزی در کهگیلویه و بویراحمد و منطقه زاگرس خوزستان داریم، چرا سازمان مدیریت بحران در اینباره منفعل عمل میکند؟
خادمی: یک دلیل آن مشکلی است که بقیه سازمانها هم گرفتارش هستند. به واقع هیچکدام از سازمانهای ما خوب عمل نمیکنند. حدود 8 درصد منابع جهان و یک درصد جمعیت جهان را داریم اما متاسفانه بسیاری از متولدین دهه شصت و هفتاد بیکار هستند، یازده میلیون حاشیهنشین داریم، چندین میلیون نفر تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد هستند و چندین میلیون نفر معتاد در جامعه داریم، اکر مجموع این افراد را بهدست آوریم و از 80 میلیون نفر جمعیت کشور کم کنیم، دیگر کسی نمیماند، بنابراین باید گفت که همه جا در کشور بد عمل میکنند. مسئولان کشور گویی در این مملکت میهمان هستند و فقط میخواهند، کت و شلواری پوشیده و کاری برای اطرافیان و فامیل بکنند و بروند.
مدیریت بحران چه کار موثری کرده؟ پدافند غیرعامل چه چیزی را پیش بینی کرده؟ اگر پدافند غیرعامل موفق نشد، ما به واقع هیچی نداریم. تا زمانی که بالگرد آبپاش و تجهیزات نداشته باشیم، نمیشود کاری کرد. حداکثر کاری هم که مدیران میکنند، این است که در منطقه آتشسوزی حاضر میشوند تا دودی به تنشان خورده، تعدادی عکس بگیرند و بعد هم بگویند ما آنجا حاضر بودیم. حتی کار آن خانمی که بالای کوه مشغول خاموش کردن آتش است را هم هیچ یک از مدیران ما نمیتوانند، انجام دهند.
باید امکانات باشد اما چرا امکانات نمیدهند؟ چون مدیر فکر میکند من آمدهام اینجا بنشینم و بعد هم بروم. درخواست امکانات نمیکنند. مدیر کل مدیریت بحران استان کهگیلویه و بویراحمد به من میگفت از جیب خود خرج کردم ولی استانداری پول مرا نمیدهد.
عصر دنا: معاون سیاسی استاندار گفته که چند تن از مسئولان از جمله استاندار با مدیر کل مدیریت بحران استان تماس گرفتهاند و او گفته آتش خودش خاموش خواهد شد، اینکه امکانات نیست خود بحث مهمی است اما آیا نباید تلاشی برای خاموش کردن آتش صورت میگرفت؟
خادمی: استاندار نماینده دولت است وقتی استاندار در استان به دنبال مدیرکلها میگردد، دیگر به درد استاندار بودن نمیخورد. شبیه برره شدهایم، هنوز تصمیم نگرفتهایم میخواهیم چه کاری انجام دهیم. همین موضوع را در یک توییت مطرح کردم، مدیرکل گفت اینطور نیست و بحثهای دیگری را مطرح کرد.
آلمان کشوری است که به لحاظ منابع طبیعی چیزی ندارد ولی به غول صنعتی دنیا تبدیل شدهاند از آن طرف ما با 8 درصد منابع جهان چنین وضعیتی داریم. آنها سالی 20 کتاب میخوانند و ما نمیخوانیم، آنها در کار جدی هستند و ما نیستیم، آنها کار تیمی هستند و ما اینطور نیستیم. موضوعات مختلفی وجود دارد، ما میخواهیم یک شبه پولدار بشویم، دستهای ما توی جیب همدیگر هست و فسادی که در مملکت وجود دارد متاسفانه همه چیز را نابود کرده است.
عصر دنا: آقای خادمی، بحث مجلس و فراکسیون زاگرس نشینان مطرح هست. شما عضو این فراکسیون بودین؟
خادمی: قبل از اینکه مجلس دهم افتتاح شود، نمایندگان منطقه زاگرس دور هم جمع شدند ولی هیچ بحثی که هماهنگ باشند و به مردم زاگرس نشین کمک شود، وجود نداشت. صرفا جمع شدند، بگویند ما زاگرسی هستیم و رای جمع کنند و در حد استفادههای شخصی بود. ما میتوانستیم با استفاده از این ظرفیت امکانات بگیریم ولی واقعا هیچ کاری نشد. مانند سایرین میتوانستیم یکدست باشیم و امکانات بگیریم ولی متاسفانه فراکسیون زاگرسنشینان هیچ کمکی به مردم خود نکرد.
شما مجلس کنونی را ببینید، رئیس، نایبرئیس و اعضا هیأت رئیسه هیچکدام زاگرسنشین نیستند. البته در مجلس قبل کمی بهتر عمل کردیم، من وقتی ادعای ریاست مجلس کردم مجبور شدند یکسری امتیاز به ما بدهند تا کنار برویم. ضمن اینکه این ادعای ما بیثمر نبود و آقای وکیلی جای خوبی رفتند و عضو هیئت رئیسه شد، آقایان تاجگردون و حسنوند هم جای خوبی رفتند .آقای حسنوند رئیس کمیسیون شد و من نایبرئیس شدم، بالاخره توانستیم کلی سمت و پست بگیریم، الان وضعیت برای مناطق ما بدتر میشود.
مجلس دهم در سطحی بود که میشد خیلی بهتر عمل کرد. در مجلس فعلی آدمهای قوی مثل لاریجانی، مطهری، پزشکیان و عارف نیستند. ما در مجلس ادعایی را مطرح میکردیم بعد میآمدند و میگفتند رایها خراب میشود این کار را نکنید و به این شکل میتوانستیم برای سایر بخشهای ریاستی، پستهای خوبی بگیریم. مثلا برای ریاست مجلس وقتی لاریجانی و حاجی بابایی کاندیدا شدند، ما هم گفتیم نامزد میشویم. اگر کاندیدا میشدیم به هرحال رایگیری به دور دوم میرفت و ما که در اقلیت بودیم، در دور دوم رایمان تعیین کننده میشد.
در پیش انتخابات؛ عارف اول، حاجیبابایی دوم و لاریجانی سوم شد. لاریجانی دید ریاست را از دست میدهد و اینطور شد که تعیین اینکه چه کسی رئیس مجلس شود به دست ما افتاد. اینجا ما توانستیم بگوییم چه کسی کنار برود و بابت این مسئله توانستیم چند نفر از زاگرسنشینان را عضو هیئت رئیسه کنیم و جاهای دیگر را بگیریم. در نهایت به حاجیبابایی گفتیم کنار برود.
عصر دنا: با توجه به وزنی که زاگرسنشینان داشتند چقدر توانستید برای مردم امکانات تهیه کنید و چقدر مردم زاگرس از این فراکسیون و تصمیمات این فراکسیون منتفع شدند؟
خادمی: حقیقتا از فراکسیون زاگرسنشینان چیزی برای مردم و به نفع آنها تغییر نکرد. همه در مجلس از مردم خود دفاع میکنند ولی اینکه در آن فراکسیون تصمیمی گرفته شود که مردم منتفع شوند؛ خیر، چنین اتفاقی نیفتاده است. البته گاهی که بحث انتقال آب به اصفهان بود در این موقع زاگرسنشینان یکدست میشدند و سعی میکردیم این طرح را متوقف کنیم. رای زاگرس نشینان با ما بود و مشکلی نبود از طرف دیگر رای بعضی از نمایندگان دیگر استانها مثل گلستان و گیلان را هم میگرفتیم. به نمایندگان این استانها میگفتیم اگر آب بین حوزه ای اجرایی شود ممکن است آب خزر را هم به دامغان و سمنان انتقال دهند. با این حرکت نمایندگان گلستان و گیلان هم با ما همراه میشدند.
عصر دنا: به صورت موردی طرحی وجود داشت که زاگرس نشینان بتوانند جلوی اجرایش را بگیرند؟
خادمی: زاگرسنشینان از قوم لر هستند و ما لرها در طول تاریخ هماهنگ نبودهایم. اگر یک برادر خوب داشته باشیم، میخواهیم او را زمین بزنیم و بکشیم. در تاریخ لر چنین برادرکشیهایی فراوان است. در زمان قاجار و رضاشاه اگر فردی خوبی بین لرها بود خود لرها او را لو میدادند و او را به کام مرگ میکشاندند. این مشکل بزرگی بین ما لرهاست. نگاههای عجیب و غریبی دارند و اینها باعث شده لرها از گرفتن حق خود عقب بیافتد. کمتر پیش آمده لرها هوای هم را داشته باشند و این بحث کلان و ریشهایست. به واقع ما هر وقت خواستیم جلوی طرحی را بگیریم توسط برادران خودمان زمین خوردیم.
عصر دنا: لیستی از نمایندگان منتشر شده که گفته میشود این نمایندگان از شرکت نفت حقوق میگیرند، اسم شما هم در این لیست آمده است، آیا چنین چیزی حقیقت دارد؟
خادمی: متاسفانه حرف حق زدن در این مملکت بها دارد، زمانی که بیژن زنگنه برای وزارت نفت پیشنهاد شد و به دنبال رای اعتماد بود، من گفتم زنگنه مجلسیها را وارد وزارت نفت میکند، به طور مثال نمایندهای که کارمند آموزش و پرورش است و حقوق سه میلیونی دارد را به وزارت نفت انتقال میدهد و حقوق او 20 میلیون میشود. از جمله این افراد جلیل مختار نماینده آبادان بود که از بهزیستی به وزارت نفت انتقال داده شد. من به عنوان مخالف وزارت زنگنه این موضوع را مطرح کردم و گفتم این رانت دوطرفه است یعنی نماینده هم در عوض مجبور است سکوت کند و هیچ نظارتی روی وزیر نداشته باشد. آقای لاریجانی گفت: «آقای خادمی اینطور نیست» ولی وقتی زنگنه پشت تریبون رفت و گفت: «چرا همینطور است، اگر نمایندگان را استخدام نکنیم مفسده بوجود میآید.» این موضوع که بین من و زنگنه مطرح شد، سر و صدای زیادی به پا کرد و گفتیم نماینده هرجا هست همانجا بماند.
من کارمند وزارت نفت بودم که توانستم به مجلس راه پیدا کنم و حقوقم را میتوانستم از مجلس یا از وزارت نفت بگیرم که من هم از وزارت نفت حقوق میگرفتم، البته گاهی اوقات هشت ماه طول میکشید و حقوق نمیدادند. من اصلا در فکر حقوق نبودم و برایم مهم نبود در صورتی که کارمند وزارت نفت بوده و هستم. مردم عادی تصور میکنند، که خادمی هم از مجلس و هم از وزارت نفت حقوق میگرفت و این شیطنتی بود که زنگنه و دوستانش علیه من عنوان کردند. مردم هم چیزی را بررسی نمیکنند و فقط این ظور مسائل را برای هم در شبکههای اجتماعی ارسال میکنند، این درحالی است که من بالاترین رتبه توی نفت را دارم و همیشه کارمند نفت بودهام.
عصر دنا: آقایان تاجگردون، هاشمیپور و زارع نمایندگان استان ما در مجلس دهم هم دوره شما بودند، کدامیک بیشترین همکاری را داشتهاند و عملکرد آنها رو چطور ارزیابی میکنید؟
ما با هر سه نفر ارتباط داشتیم ولی با آقایان هاشمیپور و تاجگردون قبل از دوره نمایندگی رفت و آمد داشتیم و دوست بودیم و با آقای زارع در حد سلام علیک باهم ارتباط داشتیم. آقای تاجگردون به دلیل اینکه رئیس کمیسیون بود و دوره قبل هم در مجلس حضور داشت و دولت هم دولت اصلاح طلب بود، بهتر می توانست امکانات بگیرد در مواقعی هم امکانات زیادی گرفت. آقای عدل هاشمی هم بسیار تلاش میکرد ولی از آقای زارع زیاد خبر ندارم. در بحث موضوعات شخصی هم وارد نمیشوم.
عصر دنا: الان بحث اعتبارنامه آقای تاجگردون مطرح است و برخی نمایندگان مجلس یازدهم به اعتبارنامه تاجگردون اعتراض کردهاند. به نظر شما تایید یا رد اعتبارنامه تاجگردون کدامیک به نفع مردم است؟
اگر سندی وجود دارد که نمایندهای دچار فساد شده خب آن فرد دیگر واقعا نباید نماینده باشد، البته همه را باید به یک چشم دید. زمانی که تعداد زیادی از افراد درگیر فساد شدهاند، اگر با برخی کاری نداشته باشند، نمیتوان یقه برخی دیگر را گرفت. ما اینجا به حرف امیرکبیر میرسیم که گفت: «اگر دزدی شود، اکثر مسئولان دزد میشوند و همه هم دنبال دزد میگردند و دزدی هم پیدا نمیکنند، چون کسی که میخواهد دزد را پیدا کند خود هم دزد است»
وضعیت فساد اقتصادی و مالی آنقدر در کشور ما ریشه دوانده که باید چراغ قوه برداشت و یک آدم سالم پیدا کرد. مقام معظم رهبری هم فرمود؛ فساد اقتصادی مانند بیماری بسیار واگیردار است و اگر جلوی آن را نگرفتیم به همه جا سرایت میکند. حقیقت اینست که جلوی فساد را نگرفتیم و به همه جا نفوز کرده است. با دستمال کثیف نمیشود، آیینه را تمیز کرد.
اگر شما توانستید بین دولتمردان از رئیسجمهور گرفته تا مقامات پایینتر یک نفر را پیدا کنید که مشکل نداشته باشد. یا بچههای آنها خارج از کشور و آمریکا حضور دارند، یا برادران و پسران آنها دزدی کردهاند. شما ببینید بچههای کدام مسئول خارج از کشور نیست؟ بچه های رئیسجمهور، رئیس مجلس و بقیه را ببینید، خارج از کشور هستند یا نه؟
از آن طرف ببینید کاخهایی که در لواسان ساخته شده متعلق به چه کسانی است. متاسفانه فساد عادی شده و گرنه چرا فردی با مدرک کارشناسی ارشد باید به دنبال کارگری باشد؟ ما نمیخواهیم با فساد مبارزه کنیم وگرنه همان کاری که چین میکند، ما هم میتوانستیم بکنیم. در چین اگر کسی دچار فساد شود اعدامش میکنند و در ژاپن اگر کسی مرتکب فساد شود خود را اعدام میکند.
اعتبارنامه تاجگردون به مدارک معترضین بستگی دارد، همچنین به آقای تاجگردون بستگی دارد که ببینیم آیا روی اعتبارنامه دیگران اعتراض میکند یا نه؟ این احتمال هست که در این موضوع مسالحه شود ولی فکر میکنم که مساله تاجگردون برای آنها حیثیتی شده و دنبال رد کردن اعتبارنامه او باشند. قالیباف و گروه اطراف او خیلی جدی برای رد اعتبار نامه تاجگردون وارد شدهاند. آقای تاجگردون هم تمام تلاش خود را در فضای مجازی میکند.
عصر دنا: درباره عملکرد آقای موحد در دوره های گذشته و این دوره چه نظری دارید؟ آیا موحد می تواند برای منطقه موثر باشد؟
خادمی: آقای موحد رفیق ما بود و او را میشناسم، زمانی که من در شرکت حفاری شمال بودم، میآمد پیش ما و کلی هم در شرکت حفاری شمال برای او استخدام کردیم. بچه ها رو میآورد و مینشست و تا ما آنها را استخدام نمیکردیم موضوع را رها نمیکرد. موحد در این موضوعات با نفوذ است. در هر صورت وقتی فرد نماینده مردم در مجلس میشود، نباید چیزی جز منافع مردم و کشور برای او اهمیت داشته باشد. اگر اینطور باشد، میتواند برای مردم کار کند و اگر غیر از این عمل کند قطعا به جایی نخواهد رسید. به عنوان مثال دوتا از نمایندگان آبادان استخدام نفت شدند؛ خب این نماینده دیگر نمیتواند برای مردم کار کند چون نمیتواند نظارت داشته باشد. آقای موحد با توجه به قدرت لابیگری و سخنوری خود می تواند کارکرد بهتری داشته باشد.
این یک واقعیتی است که با توجه به وضعیت کشور اگر توانستید کار صد نفر را راه بیندازید، مردم به سراغ شما خواهند آمد، موحد هم اینطور است. بخش اعظم افرادی که به سراغ نمایندهها میآیند، مسئله شخصی دارند. اگر بتوانیم بخشی از اشتغال را اینطور حل کرد به نظر من اشکالی ندارد و مردم هم به سراغ شما خواهند آمد. اگر یک جوانی در انتخابات حضور پیدا میکند، بخش زیادی از انگیزه او منافع شخصی است. امیرکبیر نشست و گریه کرد و گفت: « باید دست مردم را بست و برای آنها کار کرد. بالاخره نیازی به ابزار یا امیدی هست که برخی مردم به سراغ شما بیایند. برخی رای خود را به یک مرغ می فروشند و برخی هم ممکن است وابسته به افکار طایفهگرایی باشند و براین اساس رای دهند. زمانی هست عدهای پیمانکار، دلال و خلافکار به سراغ شما می آیند و زمانی هم هست جوانان بیکار، با استعداد، مشتاق و توانمند سراغ شما را میگیرند و فرد وقتی وارد مجلس که میشود، به دید خود او بستگی دارد. در هر صورت نماینده دارای اختیارات وسیعی است و مصونیت قضایی و سیاسی دارد و حتی میتواند رئیسجمهور را استیضاح کند. دست نماینده برای خدمت به مردم خیلی باز است.
عصر دنا: نظر شما در مورد عملکرد آقای عدل هاشمی پور در دوره نمایندگی ایشان در مجلس دهم چیست؟
خادمی: آقای هاشمیپور خیلی تلاش میکرد و به سهم خود سعی میکرد با وزرا برای گرفتن امکانات تعامل داشته باشد، ضمن اینکه توانست امکانات خوبی هم بگیرد. ما با هم یک نامه به وزیر نفت نوشتیم که برای پل و جاده تنگ چویل به زیدون باغملک بودجه بگیریم که توانستیم با کمک هم حدود 6 الی 7 میلیارد پول بگیریم و ساخت جاده شروع شود. هاشمی تمام تلاش خود را میکرد ولی متاسفانه زمانی نماینده بود که وضعیت مالی کشور خیلی خراب بود و در حال حاضر هم هست.
بالاخره تا از همه چیز نگذری نمیتوانی چیزی هم بگیری. من اگر توانستم امکانات زیرساختی برای منطقه خود بگیرم، خود را به آب و آتش زدم؛ داخل مجلس اجازه صحبت به رئیسجمهور ندادم، رئیس جمهور برای تحویل بودجه آمد و من نگذاشتم داخل مجلس شود، حتی نگذاشتم از درب اصلی مجلس بیرون برود. کسی به چنین کارهایی دست نمیزند. روز افتتاحیه مجلس که با لباس بختیاری رفتم، لباسم را درآوردم، نزد رئیسجمهور رفتم و گفتم چرا میخواهید آب را ببرید؟ رئیسجمهور هم گفت حالا اجازه دهید حداقل افتتاحیه تمام شود.
عصر دنا: آقای خادمی چرا شما الان توی مجلس یازدهم نیستید؟
خادمی: جهل، حسادت، تنگ نظری و متاسفانه هماهنگی دولت و بعضی از آقایان؛ من شبانهروز کارم را میکردم. از یک طرف آدم ولایی هستم ولی از آن طرف هم تاریخ را مطالعه کردهام، رشته تحصیلی من مهندسی مکانیک است، دنیا را دیدهام و در کشورهای آمریکا و کانادا مدیرعامل بودم. در چند مورد ائمه جمعه با من بد شدند و بگیر و ببند راه انداختند. در یک مورد من تندیس سرباز پارتی و گلیمایی را که مقام معظم رهبری هم از آن بازدید کرده بود را وسط فلکه ایذه گذاشتم. و با همین مسئله برای ما مشکلاتی درست کردند. برخی از افراد دیگر هم میگفتند ما را پیش فلان وزیر ببر و برای ما بودجه بگیر، من اگر این کارها را میکردم که نمیتوانستم از وزیر انتقاد کنم. آقایان ربیعی و کرباسیان را من یک تنه از وزارت انداختم، آقای زنگنه را هم داشتیم از وزارت مینداختیم که آقای تاجگردون آمد و مخالفت کرد، رگهای گردن تاجگردون در حمایت از زنگنه بیرون زده بود. ضمن اینکه مردم لر برعکس سایر اقوام برادر خوب نمیخواهند، چشم دیدن او را هم ندارند. اگر شما آدم خوبی باشی، برادر خودت هم به شما حسادت میکند برای همین هم وضعیت ما اینطور مانده است.
علاوه بر اینها الان متاسفانه فقط به طایفه رای می دهند، زمان ما وضعیت بهتر بود. میگویند اگر یک گوسفند از طایفه ما در مجلس باشد خیلی بهتر است. اگر در کهگیلویه و بویراحمد امکانات بیمارستانی و جاده باشد، همه استفاده میکنند ولی در مناطق ما همه همدیگر را میزنند. از آن طرف به دلیل اینکه بر دولت نظارت داشتم، دولت تمام تلاش خود را کرد که من رای نیاورم. آنجا هم که دولت زورش نمیرسید گروههایی با اسم انقلابی با دولت هماهنگ شدند. ما انقلاب دیدیم ما جنگ دیدیم، اما افرادی آمدهاند که نه جنگ دیدهاند، نه انقلاب و به نام خود را انقلابی میگذارند. یکی از احزاب یکی از نیروها را داخل لیست گذاشت و گفتند باید توی خوزستان، لیست رای بیاورد.
من به طایفههای مخالف خود بیشترین احترام و امکانات را دادم و از نیروهای آنها استفاده کردم، ولی شب آخر انتخابات یکی با دو ریال و دیگری با یک مرغ کنار رفت. ما به برخی مسائل اهمیت نمیدهیم؛ سالهای گذشته تعدادی کارمند کانادایی در شرکت نفت داشتم، روزی درخواست کردند که به صورت فوری به فرودگاه کانادا بروند و برگردند, گفتم برای چه؟ گفتند: میخواهیم برویم رای بدهیم و برگردیم. چنین ملتی توسعه پیدا میکند، پیشرفت و توسعه هم حق آنهاست. تا زمانی که ما میگوییم این عرب است، این لر است، این شوشتری است، این اهوازی است، وضعیت همینی است که اکنون داریم.
عصر دنا: در مورد سوال از زنگنه بیشتر توضیح دهید، چرا شما دنبال سوال از زنگنه بودید و تاجگردون مخالف ؟
خادمی: زمانی که طرح سوال از زنگنه مطرح شد، تاجگردون به نفع او صحبت کرد. زمانی هم که به عنوان وزیر پیشنهاد شد و میخواستیم رایگیری کنیم، من به عنوان مخالف صحبت کردم و آقایان حضرتی و تاجگردون در موافقت صحبت کردند. بحث من این بود که توتال کشور را نابود کرده است، از کرسنت گفتم و اینکه زنگنه اهمیتی به نیروهای انسانی ایرانی نمی دهد، گفتم قرار بود ژنرال بیاورید اما ژنرالها که رفتند هیچ، یک مشت سرباز بیسواد آوردید. از آن طرف آقای تاجگردون همیشه موافق زنگنه بود. اکثر نمایندگان اصلاح طلب و اصولگرا میگفتند بحث زنگنه را رها کن، هرکسی وزیر نفت شود، فرقی به حال مناطق نفتی نمیکند چون قوانین خاص در این زمینه وجود دارد و هرکسی وزیر باشد باید ابتدا به محیط پیرامون برسد. حقیقتا نمیدانم آقای تاجگردون چه منافعی در مورد وزیر نفت داشتند.