جمعه شب #حامی –روحانی- ام در توییتر ترند شد؛ یعنی عبارت «حامی روحانیام»، به دلیل کثرت استفاده در توییتر، بر صدر اخبار داغ این شبکه خبری مجازی نشست، اما مدیریت شبکه توییتر این ترند را دقایقی بعد به یک باره و به کلی حذف کرد، چرا؟ چون کاشف به عمل آمد که رباتهای مجازی (یعنی کاربرانی که وجود خارجی ندارند) حامی روحانی بودهاند و با بازنشر این هشتگ روحانی را بر صدر نشاندهاند! این افتضاح مجازی، اما چند نکته درخور توجه دارد.
تخلف از وزارت کشور تا سانفرانسیسکو !
درست است که آقای روحانی، رئیس محترم جمهور همه ایرانیان هستند، اما ظاهراً سوای دنیای واقعی، دنیای مجازی هم محلی برای جولان «تخلف» و «تقلب» حامیان و اطرافیان ایشان شده است. یک بار در عالم واقع سخنگوی شورای نگهبان گفته است که تخلفات وسیع انتخاباتی مدیران دولتی به قوه قضائیه ارسال شده (و همه منتظر اعلام نتیجه برخورد با مدیران متخلف دولتی توسط قوهقضائیه هستند)، حالا هم مدیران توییتر به تقلب حامیان روحانی در فضای مجازی پی بردهاند و این حامیان را از صدر اخبار حذف کردهاند: تخلف از ستاد انتخابات وزارت کشور تا ساختمان مدیران توییتر در سانفرانسیسکو، تخلف از ایران تا امریکا !
فقط حاشیه !
دولت یازدهم بارها ثابت کرده است که متخصص و متبحر در حاشیهسازی و سناریوپیچی است؛ چه آن زمانی که افتضاح نقض برجام را با شوی کنسرت میپوشاند و چه وقتی که برملا شدن دریافتهای میلیاردی مدیران دولتی را با طرح مسئله خلاف واقع املاک نجومی به حاشیه هل میدهد. شعار دادن ده، بیست نفر به مدت دو، سه دقیقه در روز عظیم قدس با جمعیت میلیونی، یکی دیگر از همین حاشیهها است. این اقدام ناپسند، اصلاً و ابداً در حد و اندازهای نبود که با این همه خبرسازی همراه باشد، اما تیم رسانهای دولت بلافاصله به میدان آمدند و حاشیه جدیدی را با سناریوسازی به متن تبدیل کردند. دستکم 10 نفر از اعضای دولت – در سطح وزیر و معاون - وارد میدان شدند و راجع به این موضوع کماهمیت اظهارنظر کردند و برای داغ شدن آن دمیدند، چرا؟ واضح است، چون تا مدتی اذهان ایرانیان درگیر یک موضوع حاشیهای بیخود باشد و مدتی برای رسانههای زنجیرهای خوراک و ملات درست شود تا دولت با خیال راحت از پاسخگویی راجع به مسائل اصلی و روز کشور فرار کند. مرور تیترهای دیروز رسانههای زنجیرهای مؤید همین برداشت است، یعنی یک حاشیهسازی جدید و آخرین نسخه فرار از پاسخگویی به دلیل ناکارآمدی کلید خورد ! کاربران مجازی به این موضوع هم توجه ویژه داشتهاند، قربانی با توییتی جالب در این رابطه گفته است: در شرایطی که نه رهبر، نه احمدینژاد، نه قالیباف، نه جلیلی نه دلواپسا، نه ابر، نه باد، نه مه، نه خورشید، نه فلک باشند به نظرتون تقصیرو میندازن گردن کی؟
منافقین هم به کمک آمدند
از طرفی در خبرها آمده بود که رباتهای وابسته به گروهک تروریستی منافقین باعث ترند شدن هشتگ «حامی روحانیام» شدهاند. فارغ از صحت و سقم این خبر - که تا لحظه تنظیم این گزارش صدق یا کذب این موضوع محرز نشده است – صرف همین خبر که «منافقین پای کار ترند شدن حامیان روحانی آمدهاند» دل آدم را به درد میآورد. ای کاش این خبر هیچگاه تأیید نشود و ای کاش این خبر اصلاً منتشر نمیشد و از این دو مهمتر ای کاش لااقل همین حامیان روحانی در فضای مجازی نسبت به این موضوع موضع بگیرند و صراحتاً اعلام کنند حسابشان از منافقین کوردل جداست و حاضر نیستند با گروهک منافقین عجین و مشهور شوند. در همین زمینه عکسهای متفاوتی از کاربران فضای مجازی منتشر شده است که رباتهایی را در پای کامپیوترها در حال هشتگ زدن نشان میدهند، کاربران و هشتگهایی که اساساً وجود خارجی ندارند.
طنز تلخ ماجرا !
«حرامزاده»، «رمال» و بسیاری دیگر از ناسزاها، نثار رئیس دولتهای نهم و دهم شد. لفظ حرامزاده را یک به اصطلاح آیتالله هم به احمدینژاد نسبت داد، اما همین عده که دو روز گذشته به هر دستاویزی و با دوز و کلک سعی در بر صدر نشاندن «حامی روحانیام» به بهانه توهین به آقای روحانی در روز قدس داشتند، در قبال فحشهایی که رئیسجمهور قبل میخورد، سوت و کف میزدند. سال 88 و قبلتر از آن عکس رئیسجمهور وقت را جلوی چشمش آتش زند، همین حامیان روحانی برای این اقدام سوت و کف هم زدند؛ کانه فحش و ناسزا اگر به روحانی باشد، بد است و مستلزم تقبیح، بوق و کرنا کردن و وامصیبتا گفتن، ولی اگر همین فحش و ناسزا خطاب به یک رئیسجمهور دیگر باشد، نهتنها خوب است، بلکه سوت و کف زدن هم دارد! مرحوم هاشمی سال 88 نامه مینویسد و رئیس جمهور وقت را با بنیصدر مقایسه میکند اما آن تهمت نیست، حال بهیکباره این مقایسه تهمت میشود. چنین رویهای اگر اسمش نفاق نیست، پس چیست؟ ای کاش لااقل برای حفظ ظاهر قضیه هم که شده اینقدر تابلو و بیمنطق هشتگ نمیزدند. فقط به عنوان یک نمونه آذرپیک، از خبرنگاران رسانههای زنجیرهای در توییتی نوشته است: «اینکه خشمتون از صندوق رأی رو در قالب فحش به کف خیابون میآورید، یعنی هنوز فاصله زیادی با دموکراسی و جامعه مدنی دارید ما به شما یاد میدهیم»! به قول یکی دیگر از همین کاربران فضای مجازی که در جواب آذرپیک گفته است: «ظاهراً ایشان از یاد بردهاند که وقتی کف خیابون و خشم از صندوق رأی مد نبود، چند ماه کف خیابون فحش میدادی و ناسزا میگفتید و زبالهدان آتش میزدید، حالا ادعای دموکراسی و جامعه مدنی دارید و.... سیدرضی هم یکی دیگر از کاربران مجازی در جواب آذرپیک گفته است: شمایی که از دموکراسی و جامعه مدنی فقط اردوکشی خیابانی و سطل آشغال و اتوبوس و مسجد آتیش زدن رو فهمیدید لطفاً تا اطلاع ثانوی سکوت کنید!
ما بیشماریم ولی فیک !
حامیان روحانی گویا از بیدغدغهمندانند! اگر حقیقتاً حامیان روحانی «بیشمار»ند و ترند اول دنیا، خب در راهپیمایی روز قدس حضور به هم میرساندند و با ایجاد حلقههای چند لایه بر گرداگرد رئیسجمهور محترم، مانع از این میشدند که عده قلیلی ندانمکار برای دو، سه دقیقه شعار سر دهند. علت وقوع حادثه روز قدس، از این سه حالت خارج نیست: یا روحانی آنقدر حامی ندارد که بتوانند در اجتماعات به صورت مردمی از وی حمایت کنند، یا حامیان روحانی اعتقادی به روز قدس ندارند و جمعه در خانههایشان به سر میبردهاند یا اینکه آقای روحانی به اندازه کافی حامی دارد و این حامیان هم اعتقاد به روز قدس دارند، ولی خواستهاند که حادثه جمعه رقم بخورد تا از آب گلآلود آن ماهی خود را بگیرند.
منبع: روزنامه جوان