عصردنا/شهرستان محروم از صنعت کهگیلویه جوانان جویای کار و زنان را کارگر دیگر استانها کرده است؛ این در حالی است که ظرفیتهای بخش کشاورزی اگر با تدبیر شکوفا شود زمینه اشتغال بسیاری از بیکاران فراهم میشود پای اقتصاد این شهرستان اما همچنان میلنگد چون فکری و راهکار عملی برای نجات به خود ندیده است.
وجود ظرفیتهای خوب در حوزه کشاورزی از جمله آب و زمینهای مستعد فرصتی برای رونق این بخش است تا علاوه بر کمک به رشد تولید اشتغالزایی قابل وصفی برای جویندگان کار و فعالان این عرصه ایجاد شود.
با این حال دلایل بسیاری وجود دارد که باعث شده کشاورزی آنطور که سزاوار است رشد و توسعه نکند و دشتهای حاصلخیز به سمت کویر شدن سوق داده شوند.
این شهرستان به لطف ظرفیت عظیم خدادادی آبهای خروشان و دشتهای حاصلخیز و طبیعت بکر به شهرستانهای همجوار سرمایه میبخشد و خود سهمی ندارد، آبهای خروشان رودخانهها به پایین دست سرازیر میشود تا با آبادانی مزارع صیفیجات،زنان کهگیلویه کارگر فصلی و روزمزد آنها شوند.
حاصل آبهای جاری مارون و کوثر که اجازه برداشت برای مصارف کشاورزی به شهرستان داده نمیشود میراثی ماندگار از کارگری زنان در دشتهای آبادی است که به برکت مارون قطب کشاورزی شدهاند.
تشنه در سرچشمه؛ روایت زنانی است که برای کسب درآمد به گوجهچینی در مزارع استان خوزستان روی میآورند زنان کارگر دهدشت و روستاهای اطراف صبحها خروس خوان از خانه خارج میشوند قاعده کار این است که سرکارگرهایی دارند آنها را فراخوان می دهد محل گوجه چینی را مشخص میکند و با مینیبوسها و عدهای با تاکسی دربست خود را به مزارع لیشتر و اسلام آباد میرسانند تا کارگر روزمزد مزارعی شوند که به برکت آب مارون خروشان چنین محصول به بار میدهند.
دشتهای تشنه قصه پرغصه هزاران هکتار از زمینهای قابل کشت در کلاچو است که با وجود آبهای فراوان در بی تدبیری به کویر می مانند.
این در حالی است که مسؤولان، نمایندگان ادوار گوناگون و همه کسانی که سالهاست بر صندلیهای مدیریتی تکیه زدهاند اگر برای آبیاری دشتهای تشنه کاری میکردند زنان کارگر به جای گوجهچینی در اسلامآباد و لیشتر و …در صحرای کلاچو و دشتهای دهدشت به کار مشغول میشدند.
رودخانه پرآب مارون و آبهای جاری دیشموک در حالی می خروشند و از شهرستان خارج میشود که زمین های این دیار در انتظار آب تشنه تدبیر مسؤولان گذشته و فعلی هستند.موضوعی که خشکسالی تنها نقش آفرین آن نبوده و کم کاری همه مسؤولان از دیرباز تاکنون جلوهگری بی آبی را دو چندان کرده است.
زنان گوجهچین چند سالی میشود کلیدواژه سخنرانی منصبداران شده است این اصطلاح در تبلیغات نامزدهای انتخابات مجلس بیش از هر زمان دیگری پررنگ میشود بعد از انتخابات اما رنگ میبازد و آرزوهای دختران و زنان در مزارع گوجه گم میشود.
قصه پر غصه زنانی که برای تهیه لقمه نانی راهی شهرستانها میشوند موضوعی نیست که مسئولان از آن بیخبر باشند خود بهتر از همه میدانند که چه ظلمی در حق مردم کهگیلویه شده و تضییع حقابه مارون چه بلایی بر سر زنان این دیار آورده است.
زنانی که مردانه ایستادهاند تا چرخ روزگارشان بچرخد خستگی و پیری زودرسی که قامت تکیده آنها را نشانه رفته تا چهرهشان بیشتر از سن واقعیشان جلوه دهد تنها بخشی از معضلاتی است که متوجه این قشر است.آسیبهای روحی که آنها را گرفتار میکند،حرفهای بسیار دارد.
نانآوری زنان کهگیلویه به قیمت جانشان تمام میشود. گوجهچینی در دشتهای سوزان همسایه و مسافتی که باید طی کنند تا برای امرار معاش کمر خم کنند و بیش از 12 ساعت بیوقفه کار کنند در حالی که نه بیمه دارند و نه حمایت ازکارافتادگی دستگیرشان میشود.