عصر دنا- یادداشت دریافتی-ایراندخت:
به نام یزدان پاک، نگهبان کوهها و ریشههای سرزمین لر
⚠ هشداری فوری و بیپرده، صادقانه و دردآلود از زبانی زنانه، به مردمان شریف بویراحمد و دنا ⚠
زخمنامهای از زبان دختری لر، برای آب، برای خاک، برای ناموس، برای ریشه و برای بیداری قومم
جوانان غیرتمند، پهلوانان اصیل، خاندانهای نجیبزاده و خانواده های متدین انقلابی میراثدار خون شهدا و حافظان شرف این خاکند.
من، دختری از دل همین خاکم؛ نه سیاستمدارم، نه اهل غوغا.سلاح من قلمیست که از درد مینویسد، و پشتوانهام ایمانیست که از شما مردان قومم آموختهام.
اگر امروز لب به گلایه میگشایم، از سر جسارت نیست؛درد است که امان بریده، و غیرت شماست که امید بستهام به بیداریاش.
برادران بزرگوارم،پدران شریف و جوانان نجیب،شما ستونهای این قومید، و ما زنان، سایهسار شرفتان.اگر امروز دختری از قوم لر، صدایش را به گوش شما میرساند،بهخاطر آن است که خاک و آب و ناموس این دیار در معرض فراموشی و بیعدالتیست؛و چه کسی جز شما، باید دوباره قامت راست کند و علم را بردارد؟این نوشته، فقط یک متن نیست؛ فریادیست از جنس زخم،زخمی که سالها زیر خاکستر سکوت پنهان شده،و امروز از آتشِ دردهای انباشته، شعلهور شده است.
میدانم که هنوز هم در رگهای شما خون داغِ مردانگی جاریست،همان خون پاکی که تاریخ قوم لر را با شرافت و آزادگی نوشته است.پس از شما میخواهم، نه برای من، که برای خودتان، برای ریشهتان، برای فرزندانتان این صدا را نادیده نگیرید.
اگر این نوشته در گروهها و حلقههای ایلیاتی شما دست به دست شود،یعنی غیرت هنوز زنده است.اگر به گوش بزرگترها و تصمیمگیران برسد، یعنی هنوز امید هست.و اگر نشنیده بماند...یعنی ما با دستان خود، چراغ هویتمان را خاموش کردهایم.
دو گروه امروز به این درد پشت کردهاند:
۱. آنانکه در قدرتاند وهمه چیز را میدانند، اما منافع شخصی را بر حق مردم ترجیح میدهند.
۲. و آنانی که با وجود آگاهی، برای سهمی کوچک، با فساد همصدا شدهاند.اینجاست که مرز میان اصالت و فرصتطلبی روشن میشود.
نمیخواهم کسی را برنجانم،اما سکوت، دردیست که از خیانت خطرناکتر است.و من، دختری از قوم لر،دیگر نمیتوانم ساکت بمانم
✨ برادران، بزرگان، نجیبان قومم،
پیشاپیش از اطاله کلام پوزش میطلبم؛ اما در این ایام که زخمهای کهنه تازهتر از همیشهاند، سکوت دیگر روا نیست.آنچه در این بیانیه میخوانید، تنها چند سطر نوشته نیست؛روایت تلخ سالهاییست که ما را ندیدند، صداهایمان را نشنیدند، و هویتمان را به حراج گذاشتند.
من، دختری از این سرزمین، سالها در سایه پژوهش، جویای حقیقت بودم؛نه به طمع قدرت، نه برای جلب توجه، بلکه برای درک دردهای پنهان قومم.
دریغ که ریشه بسیاری از زخمها، نه در دشمنی بیرونی، بلکه در سیاستهای طایفه گرایانه، سردرگم و بیعدالت داخلیست.
نه اهل سیاست بودم، نه دنبالش رفتم؛اما زمانی که دیدم غرورم، حرمت زنان سرزمینم، و غیرت مردانم به بازی گرفته شده،سکوت دیگر برایم حرام شد.
از سال ۱۳۹۷ چشم به راه بودم؛ نه برای معجزه، بلکه برای بیداری.انتظار یک صدای بلند، یک خروش مردانه، یک واکنش مسئولانه...
و امروز، این بیانیه را نه از سر انتخاب، که بهعنوان یک تکلیف شرعی، قومی و وجدانی مینویسم.
❗ هشدار جدی درباره نحوه بازنشر این بیانیه
برادران عزیزم،پیش از آنکه به مسائل اصلی بپردازم، ضروریست بر نکتهای مهم تأکید کنم:
همهی موارد مطرحشده در این بیانیه، بهجز سه موضوع: "خاک"، "ناموس" و "جشن اتحاد"، باید صرفاً در حلقههای درونی و محافل ایلیاتی طرح شوند.
🔴 رسانهایکردن بخشهای دیگر، نه تنها بیثمر، بلکه آبریختن در آسیاب دشمنانیست که سالهاست در خاموشی نقشه کشیدهاند.
رسانهای که ندانسته، مطالب حساس را عمومی میکند، درک بحران ندارد و ناخواسته به آتش فتنه دامن میزند.
✅ ما باید با هوشیاری قومی و بلوغ رسانهای، این دردها را در جمع اهلش بگوییم، جایی که شنونده، نه ناظر که دلسوز باشد.
دشمن در سایه حرکت میکند؛ ما هم با سکوتی هوشمندانه، با صدایی درونی، و با وحدتی آهنین، نقشهاش را به خاک خواهیم سپرد.
🔥 موضوعاتی که در این بیانیه بررسی میشوند:
(⚠ بازنشر عمومی این موارد غیرمجاز است، بهجز موارد مشخصشده)
🔹 سیاست قبیلهای و تحقیر قوم لر
🔹 جنگ نوامیس و حمله به بافت ارزشی خانواده
🔹 ترویج سیستماتیک فحشا و تضعیف زنان اصیل
🔹 پروژه خطرناک ترکهای تجزیهطلب علیه ایران و قوم لر
🔹 عملکرد ناکارآمد استاندار فعلی
🔹 گرفتن عنوان «پایتخت طبیعت ایران» از یاسوج و اعطای آن به شهری ترکزبان
🔹 رشد عمدی و هدایتشده بیماری HIV
🔹 بحرانسازی ساختگی در مسئله آب و گندم
🔹 زلزله بویراحمد و دنا و بیتوجهی به گسل فعال دنا
🔹 پروژه سد ماندگان، سمبل بیتدبیری و خیانت
🔹 تفرقه داخلی برنامهریزیشده میان طوایف اصیل
🔹 ظلم نهاد آموزشوپرورش به مردم مناطق لرنشین
🔹 شورش اصفهانیها علیه لرها با طراحی اتاق فکر ضدایرانی مجلس
🔹 زمینخواریهای سیستماتیک توسط ادارات بویراحمد
🔹 پیامی از دختران خانوادههای اصیل لر به ملیجکهای مجازی و سخنی با پلیس فتا
🔹 جشن بزرگ همدلی و اتحاد بین بویراحمد علیا، سفلی و دنا (قابل رسانهای شدن و بسیار حیاتی)
🔹دعوت از نمایندگان پیشین و کنونی بویراحمد و دنا
✅ نکته پایانی: مخاطب اصلی من، نه حاکمیت، بلکه شما مردان، زنان و بزرگان قومم هستید.
دولتمردان ناآگاه، بهویژه برخی از اهل بهارستان، شاید ندانند ما چه رنجهایی را پشت لبخندمان پنهان کردهایم.
اما اگر ما با همدلی ایلی، اتحاد قومی و همراهی با نخبگان دلسوز و مردمی برخیزیم،نیمی از این راه سخت، پیموده خواهد شد.
✦ خطاب به بزرگان و مردان غیرتمند قوم لر
من باور دارم که هنوز میتوان به مردان این دیار تکیه کرد؛
و هنوز هم دختران این قوم، با امید به غیرت شما مینویسند، نه با ناامیدی از شما.
امروز، پس از گذشت چند دهه، به روشنی میتوان دید که انقلاب اسلامی، در ذات خود حرکتی مردمی، اصیل و تحولخواه بود. اما متأسفانه، در ادامه مسیر، جریانهایی با ظاهر انقلابی و باطنی فرصتطلب، مانع از تحقق کامل اهداف آن شدند. ترور شخصیتهای بزرگی چون شهیدان بهشتی، رجایی و باهنر، اقدامی هدفمند بود برای جلوگیری از شکلگیری ساختارهای اصیل و مردمی در نظام قانونگذاری و اجرایی کشور. به همین دلیل، انقلاب در برخی حوزهها نیمهتمام ماند و مجلسی که باید نماد اراده ملت باشد، هرگز آنگونه که شایسته است تشکیل نشد.
در این شرایط، کشور با دوگانگی آشکار در حوزه قانونگذاری و اجرا روبرو شد؛ از یک سو، ارادهای انقلابی در برخی نهادها وجود داشت و از سوی دیگر، نهادهایی که یا نخواستند یا نتوانستند همراه شوند. این وضعیت بهویژه در مناطقی مانند بویراحمد بهدلیل عدم آگاهی کافی بخشی از جامعه و سوءاستفاده برخی افراد از احساسات انتخاباتی مردم، بیش از پیش تداوم یافت.
این دوگانگی نه تنها فشار مضاعف بر مردم وارد کرد، بلکه هویت فرهنگی و روان جمعی آنان را نیز آسیبپذیر ساخت. باید صادقانه بپذیریم که ما مردم نیز در این وضعیت بیتقصیر نیستیم و سهمی قابل توجه در این نابسامانی بر دوش خودمان است.
برای درک بهتر موضوع، کافی است نگاهی به روند تصویب قوانین در مجلس شورای اسلامی بیاندازید. بسیاری از طرحها و پیشنهادهای مردمی که از سوی دولتهای مردمی برای اصلاح وضع موجود ارائه شدهاند، بدون بررسی و رسیدگی، بایگانی شدهاند.طبیعی است که در ساختارهای آلوده به منافع جناحی و شخصی، افرادی مجال رشد مییابند که منافع عمومی را فدای قدرتطلبی شخصی میکنند.
اکنون نگاهی دقیقتر به عملکرد چهرههای لرزبان در مجلس در چند دهه اخیر و دلایل تحریک قوم لر توسط برخی عناصر خائن در بدنه قانونگذاری و اجرایی ضروری است. قوم لر، بهویژه در خارج از مرزهای ایران، بهعنوان قوم اصیل و وفادار شناخته شده است؛ همین اصالت، موجب شده برخی جریانها، چه داخلی و چه خارجی، به مقابله با این قوم برخیزند.
جریانهای تجزیهطلب خارجنشین و همچنین شبکههای بانفوذ ترکزبان که نفوذ قابلتوجهی در نهادهای اجرایی و تصمیمگیری دارند، با اتکا به جمعیت گسترده و دسترسی به منابع قدرت، تمایل چندانی به تقسیم قدرت با دیگر اقوام از جمله قوم لر ندارند. این گروهها با بهرهگیری از همزبانان داخلی و سوءاستفاده از نقاط ضعف فرهنگی و اجتماعی، در تلاشاند قوم لر را به حاشیه برانند و از نقشآفرینی واقعی آنان جلوگیری کنند.
در ادامه این سیاست، قوم لر از قدرت واقعی محروم میمانند؛ چرا که اصالت، غیرت و توانمندیهای این قوم برای وضع موجود تهدید به شمار میآید. در عین حال، با بهرهگیری از ترفندهای رسانهای و فضای مجازی، موضوعات مرتبط با قوم لر به شکلی گسترده مطرح میشود تا از این هیجانات و تنشها برای تحقیر فرهنگی و تضعیف انسجام اجتماعی آنان بهرهبرداری شود.
از سوی دیگر، قوم لر که از حضور در قدرت سیاسی محروم شدهاند، ناگهان در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی به عنوان موضوعی پرطرفدار ظاهر میشوند که با تصاویری چون سنگپرانی، رقصهای افراطی، نزاع و تمرکز بیمورد بر مسائل شکم و خوراک همراه است. این روند، که ناشی از ضعف سواد رسانهای و کمتوجهی به پیچیدگیهای فضای اطلاعرسانی است، باعث شکلگیری تصویری نادرست و تحریفشده از قوم لر در افکار عمومی میشود.
پس از این مرحله، سریالی مانند «سووشون» که به طور هدفمند طراحی شده، این کلیشههای منفی را به شکل گستردهتر و رسمیتر تثبیت میکند و قوم لر را مردمی بیثبات، بی فرهنگ معرفی مینماید.هدف این جریانها کاهش جایگاه فرهنگی و اجتماعی قوم لر و ایجاد تفرقه و تضعیف پیوندهای اجتماعی آنان به سود گروه های تجزیهطلب و نفوذی است که قصد دارند هویت و اقتدار این قوم اصیل را خدشهدار کنند.
بدون شک، این نقشهها در بستر ناآگاهی عمومی و ضعف سواد رسانهای آسانتر اجرا میشوند، و بنابراین ضروری است که با آگاهی و تحلیل دقیق، از تفرقهافکنی و تحقیر فرهنگی جلوگیری کنیم.متأسفانه در این مسیر، برخی افراد داخلی نیز چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، در زمین دشمنان قوم خود بازی کردهاند و به روند تضعیف ما دامن زدهاند.
مثال بارز: مجلس شورای اسلامی
امروز در ساختار فعلی، شرط ورود و ماندگاری بسیاری از چهرهها در حوزههای قانونگذاری و اجرایی، کنار گذاشتن غیرت، همبستگی قومی و حس مسئولیت اجتماعی است.نگاهی به عملکرد نمایندگان مناطق لرنشین از ابتدای انقلاب تاکنون نشان میدهد که حتی یک باراز ظرفیت آرای نمایندگان همقوم برای حمایت از منافع مردم لر استفاده نشده است. برعکس، رقابتهای جناحی و تخریبی، تنها به تضعیف انسجام قومی انجامیده است.(به جای برادری و اتحاد،در تاریکی نشستند و عیب های همدیگر را نشانه گرفتند) زمان آن رسیده است که با درک درست گذشته، مسیر آینده را با آگاهی، عزت و همبستگی دوباره ترسیم کنیم.
در چهل سال گذشته باید به این سؤال اساسی پاسخ دهیم:کدام صنعت بزرگ دولتی به این استان وارد شده است؟کدام پروژه ملی، زیرساخت حیاتی یا مرکز تصمیمگیری اقتصادی در این دیار ایجاد شده که نشان از اراده جدی برای توسعه باشد؟ هیچ. اگر نماینده ای صرفا در حوزه انتخاباتی خود فعالیت چشمگیر داشته باشد،باز هم کمبود ها و عقب ماندگی ها جبران نمی شود
اگر امروز اندک پیشرفتی میبینیم، آن هم از دل نهادهای مردمی و تلاش بخش خصوصی است، نه نتیجه برنامهریزیهای کلان یا اراده ملی.
بله، ما در بازی قدرت تجزیهطلبان شرکت نکردیم — مگر معدودی از قدرتطلبان فریبخورده —اما یک اصل را هرگز فراموش نکردیم و زیر پا نگذاشتیم:
❌بر سر خاک و ناموسمان، نه اهل معاملهایم و نه اهل سکوت❌
با توجه به اینکه دستاورد نمایندگان ترکزبان و حتی نمایندگان اصفهان، از بسیاری از رجال سیاسی صاحب منصب و با مرتبه مهم، بسیار چشمگیرتر بوده است. همهی این موارد گواهی بر حقیقت بازی سیاست است
🔸بار دیگر تأکید میکنم که دیگر لقب بزرگمردان عدالتخواه و ظلمستیز قوم لر را به نمایندگان فعلی نسبت ندهید؛ زیرا این عمل خیانت و توهین به شعور مردم است.قوم لر زمانی به نماینده خود افتخار خواهد کرد که آن فرد، قدرت وغیرت را در کنار هم داشته باشد. اگر تنها قدرتی به ما داده شود که در اجرای وظایف محدود باشد، این نه افتخار بلکه نشانهای از خفت و ذلت است. پس فریب ظاهر کار را نخورید.و برخی هم مدعیاند که فلان نماینده اقدامات اقتصادی انجام داده و سزاوار تقدیر است. این ها همان مردمان هستند که در زمان ریاست آقای احمدینژاد، هر یک با نامهای درخواست وام یا کار برای خود یا فرزندشان داشتند و این سادگی و بیخبری، زمینه سوءاستفاده را فراهم کرد. اما سهم کلان مردم از توسعه، به فراموشی سپرده شده است.(نگاه جمعی قربانی نگاههای فردی شد)
استاندار فعلی
ما خواستار بررسی دقیق عملکرد استاندار فعلی استان هستیم. مطالبه ما، انتصاب فردی انقلابی، دلسوز، و کارآمد است که وابسته به هیچ جناح سیاسی یا منافع قبیلهای نباشد.در این مسیر، لازم است بهروشنی بررسی شود که آیا تصمیمات اتخاذشده توسط ایشان، به نفع عموم مردم استان بوده یا منافع یک قوم یا جریان خاص را تأمین کرده است. قومیت و جهتگیریهای قومی و قبیلهای در مسئولان، در شرایط حساس کنونی نباید زمینهساز بیعدالتی یا بیاعتمادی عمومی شود.
سیاست قومگرایانه ما را از درون فرسوده کرده است
سیاستی که به جای عدالت و توسعه، از شکافهای قومی و وفاداری قبیلهای سوءاستفاده کرده است. به جای شایستهسالاری، بازی خطرناکی پیش برده که اسمش تقسیم قدرت است، نه توزیع عدالت ⚖. فلان طایفه سهمش را بگیرد، فلانی فرماندار شود، فلانی پیمانکار شود. اینگونه بیاعتمادی نهادینه شده و مردم فقط به طایفه خودشان اعتماد دارند. هر طایفه، طایفه دیگر را تهدید میبیند. این همان پارانویا جمعی است که ما را به جان هم انداخته است. اخلاق قربانی بقای طایفهها شده است. بله، شهر ما به جای خانه امید، به میدان جنگ قدرت میان طوایف تبدیل شده است.
⚜ ما زنان لر، وارثان اصالت، غیرت و شرافت سرزمینمان هستیم.
ما دختران این قوم، زخم تفرقه را نه در کتابها، بلکه با پوست و استخوان خود لمس کردهایم.
💢 اگر روزی برنویی در دستان ما باشد، سر برنوهای ما برای مردان بویراحمد و دنا رو به بالاست،و برای مردان لرِ دیگر نقاط کشور، بهنشانه احترام و اعتماد و برادری، رو به پایین خواهد بود 💢
این جمله نه توهین است، نه اعلان دشمنی با بزرگان قوم؛بلکه فریادیست از عمق رنجهایی که بر ما تحمیل شده.
این خفت و ننگ،ثمرهی سیاستیست که جنگ نوامیس را بهجای وحدت، و رقابتهای قومی و قبیلهای را بهجای شایستهسالاری، در دل جامعه ما کاشت.
سیاستی که برادری را قربانی قدرتطلبی کرد، و طایفه را ابزار کنترل ساخت.
ما نه با تفنگ، که با حقیقت سخن میگوییم.اما اگر قرار باشد صدای دختران لر در هیاهوی تفرقه خفه شود، ما خود صدا خواهیم شد؛صدایی برای بیداری، نه برای جنگ.
تاریخ آفریقای جنوبی، آیینهای روشن از آیندهای است که ممکن است در انتظار ما باشد
تاریخ بارها و بارها تکرار میشود، اما تنها وقتی که از درسهای گذشته غفلت کنیم
آنچه امروز بر سر یاسوج آمده، سالها پیش در آفریقای جنوبی رخ داد؛ سیستمی قبیلهای و نژادی که مردم را در مقابل هم قرار داد و خشونت و تجاوز را به امری عادی بدل کرد. در آن جامعه، ظلم، مدرن بودن تلقی میشد، مقاومت به عنوان جنایت شناخته میشد و نژادپرستی به عنوان حقیقت پذیرفته شده بود.
مردم در چنین فضای آلوده به ترس مزمن، بیاعتمادی و خشم فروخورده گرفتار شدند. امروز اما، بحران هویت بزرگترین چالش ماست؛ بحرانی که در آن بسیاری به جای شناخت درست هویت فردی و جمعی، خود را تنها بر اساس نسبتهای قومی یا خانوادگی تعریف میکنند؛ «من دختر فلانی هستم»، «من پسر فلانیام» یا «من دکتر فلانی». این پدیده در جوامع جهان سوم که آموزشهای تاریخی و اجتماعی کافی نیست، بیشتر دیده میشود و آسیبهای عمیقی به بافت اجتماعی و فرهنگی ما وارد میکند.
هویت واقعی هر فرد فراتر از میراث خانوادگی است؛ هویتی که باید بر اساس شناخت عمیق از خود و جامعه شکل بگیرد. تجربههای سالهای اخیر ثابت کرده که برتری یا توانمندی افراد صرفاً ریشه در اصل و نسب ندارد، بلکه محصول تلاش، شخصیت و شایستگیهای فردی است.
شکی نیست که سالهاست مردم ما گرفتار این معضل هستند؛ ریشه این بحران در کمبود آموزش تاریخی، اجتماعی و فقدان آگاهی انتقادی نسبت به مسائل قومیتی و هویتی است. بخشی از جامعه ما در این بحران گرفتار شدهاند و این وضعیت دامنزننده به نزاعهای قومی و تفرقههای داخلی است.
متأسفانه، مردم ما در بازیهای قومگرایانه و طایفهای اسیر شدهاند. کسانی که این سیاستهای تفرقهافکن را پیش میبرند، مردم را در دام رقابتهای بیثمر قومی گرفتار کردهاند تا دشمن یکدیگر شوند. این روند سبب شده که حتی تعرض به خاک و هویت قوم لر به امری عادی بدل شود و در نهایت ما تبدیل به موضوع تمسخر و ریشخند جریانهای قدرتطلب شویم.
اگر به جای همبستگی و عبرت گرفتن از تاریخ، گرفتار این تفرقهها و بازیهای سیاسی شویم، دقیقاً همان راهی را خواهیم رفت که آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید پیمود؛ دورهای که مردم علیه یکدیگر شوریدند و در نهایت چیزی جز از بین رفتن اعتماد و امنیت اجتماعی نصیبشان نشد.
مطالبه گری از نیروهای امنیتی و انتظامی
دیماه ۱۳۹۷رهبر معظم انقلاب در دیدار با نیروی انتظامی تأکید کردند:«کاری کنید نیروی انتظامی در چشم مردم مقتدر، عادل و هوشیار باشد.»
و این نهاد را در معرض قضاوت عمومی قرار دادند.
✅ ضمن قدردانی از تلاشهای نیروی انتظامی، نکاتی مهم قابل تأمل است:
📅 سال ۱۳۹۷ یاسوج به عنوان مهاجرپذیرترین شهر کشور معرفی شد.
اما سؤال اصلی این است که هدف از این مهاجرت گسترده چه بوده؟ آیا فرصتهای شغلی متناسب و زیرساختهای لازم برای جذب این جمعیت فراهم شده است؟
❗ موج تهاجم فرهنگی اوایل دهه نود همراه با بحران هویت و مهاجرتهای وسیع، آسیبهای جدی اجتماعی و فرهنگی ایجاد کرده است.
سؤالاتی که باید پاسخ داده شود:
چرا شهری با ساختار قومی و قبیلهای با رشد فزاینده آسیبهای اجتماعی مواجه است؟
چرا آمار پروندههای خانوادگی دادسرا رو به افزایش ونگران کننده است؟
چرا حضور زنان در مشاغل و فعالیتهایی که حرمت و کرامت آن ها را خدشه دار،آن هم در شهر ناموس پرست قوم لر به شدت افزایش یافته؟و افزایش آن چه توجیهی دارد
چرا اقدامات مؤثر برای مقابله با این چالشها تاکنون صورت نگرفته است؟
از سال ۱۳۹۷ که رهبر معظم انقلاب در دیدار با نیروی انتظامی بر ضرورت اقتدار، عدالت و هوشیاری این نهاد تأکید کردد، انتظار میرود که نیروی انتظامی با رویکردی فراتر از اقدامات امنیتی سطحی، به ریشهیابی علل این تغییرات ساختاری در شهر بپردازد. این موضوع نیازمند همکاری علمی و مستمر با کارشناسان حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است تا بتوان آسیبهای بالقوه و بالفعل را شناسایی و راهکارهای عملی و مؤثر ارائه کرد.
مهاجرت گسترده و بحران هویت فرهنگی که همزمان با این رشد اتفاق افتاده، شرایط را بغرنجتر کرده است. وقتی نیروی انتظامی و سایر نهادهای امنیتی با این مسائل برخوردی تخصصی نداشته باشند، آسیبها عمق مییابد و اعتماد عمومی تضعیف میشود.
از مسئولان امنیتی انتظار میرود شفاف و پاسخگو باشند، با
نهادهای تخصصی و جامعه مدنی در تعامل باشند و با اتخاذ سیاستهای پیشگیرانه و آموزشی، ضمن حفظ نظم، زمینههای توسعه فرهنگی و اجتماعی سالم را فراهم آورند. تنها در این صورت است که میتوان چشماندازی امیدوارکننده برای ارتقای امنیت و آرامش در یاسوج متصور شد.
خانوادههای معزز شهدا:
شهدا و ایثارگران ما جوانی و جان خود را فدای خاک و ناموس این سرزمین کردند.آنها رفتند تا امنیت و آرامش ما حفظ شود، نه صرفاً برای اینکه نامشان روی خیابانها، بولوارها یا مجتمعها نصب شود.واقعیت این است که جوانیشان را نثار کردند تا امروز ما در برابر تهدیدهای جدی نسبت به نوامیس خود، کرامت و شرافتمان، سرافکنده نباشیم.
اما امروز وضعیت نوامیس و امنیت خانوادهها در بویراحمد و دنا نگرانکننده است؛امیدواریم خانوادههای شهدا، جوانان و نخبگان مطالبهگر جدی از نهادهای مسئول در حفظ آرمان شهدا و صیانت از ناموس باشند.
بزرگان و شیرمردان بویراحمد و دنا:
شما پاسداران هویت و فرهنگ این سرزمینید.چرا در برابر گسترش فساد اجتماعی و تهدیدهای جدی به خانوادهها و جامعه سکوت کردهاید؟ناموس خط قرمز شماست؛ باید صدای اعتراض خود را بلند و خواستار برخورد قاطع باشید.سکوت امروز، خسارتهای فردا را رقم میزند.
و سایرارگانهای دولتی :
اگر هنوز فکر می کنید که زمین خواری های شخصی و جناحی به نام ارگان های دولتی می تواند بهانه ای برای ادامه ی بی توجهی به وظایف اصلی باشد،سخت در اشتباهید. اکنون زمان آن فرارسیده است که مسئولیت اصلی خود که همان حفظ سلامت، امنیت و کرامت مردم این سرزمین است، بهطور جدی و بدون تعلل پیگیری کنید.
هر نهاد دولتی، فارغ از حوزه کاریاش، وظیفهای غیرقابل چشمپوشی دارد:شناسایی دقیق آسیبها و تهدیدات اجتماعی، بهداشتی و زیستمحیطی که جان و روان شهروندان را نشانه گرفتهاند.
به عنوان نمونه:
آیا کارشناسان دانشکده علوم پزشکی نسبت به بحران فاضلاب روباز در مرکز شهر واکنش جدی نشان دادهاند؟
چرا این معضل عمیق که تهدیدی آشکار برای سلامت جسم مردم است، همچنان به حال خود رها شده؟
چرا هیچ اقدام ساختاری برای ساماندهی و سرپوشیده کردن فاضلاب صورت نگرفته است؟
آیا سایر ارگانها تاکنون در برابر زشتیهای فزاینده آلودگی محیط زیست، رشد قارچگونه حاشیهنشینی و افزایش ناامنیهای اجتماعی واکنشی ملموس داشتهاند؟
آیا جلسات تخصصی برای واکاوی علل و پیامدهای وخامت وضعیت آب و فاضلاب در قلب «پایتخت طبیعت» برگزار شده است؟
واقعیت تلخ این است که سلامت جسم، روان مردم،کمترین اولویت و توجه را در این شهر دارد.
اکنون زمان آن است که هر نهاد دولتی،با تمام توان و وجدان کاری،فراتر از بازیهای سیاسی و منافع جناحی،در جهت حفظ امنیت، سلامت و عزت مردم عمل کند.
خانوادههای محترم و متدین شهدا، پهلوانان زاگرس نشین و تمامی بزرگان این خطه
برای بار دوم عرض میکنم:پهلوانان و جوانان با غیرت ما،که در هشت سال دفاع مقدس جان و دل خود را فدای خاک و ناموس این سرزمین کردند،امروز میبینیم همان خاک و ناموس به سادگی مورد تهدید قرار گرفته است؛اما دریغ که حتی یک بیانیهی صادقانه و مردمی برای پاسداشت آن رشادتها صادر نمیشود.
آقایان مسئول، مردم عزیز، آیا این شیرمردان رفتند تا تنها نامشان روی بلوارها، کوچهها و مجتمعها حک شود؟
آرمان والای آنها چیزی جز حفظ بیکم و کاست خاک و ناموس این وطن نبود،که باید با تمام وجود پاس داشته شود.
امروز بار سنگینی بر دوش خانوادههای شهدا و همهی ماست؛باید اجازه ندهیم یاد و راه آنان در بازیهای قدرتطلبان به حراج گذاشته شود،
و این میراث مقدس را با تمام توان حفظ کنیم،چون حرمت آن، حرمت جان و آبروی این ملت است.
تحلیلی بر سناریوی جنگ داخلی میان شهرها و قبایل 🔥
آنچه امروز بهظاهر «اعتراض به سدسازی» و خلاف منافع کشور خوانده میشود، در واقع بخشی از یک نقشهی کلان و از پیشطراحیشده است؛ سناریویی که هدف آن، مهار و کنترل مطالبهگری بهحق مردم، از طریق ایجاد شکافهای قومی و شهری است.
صحنهگردانان اصلی، با هوشمندی سیاسی، مردم مناطق مختلف را درگیر تضاد منافع ساختگی میکنند تا بهجای پاسخگویی به اصل مطالبه، آن را به نزاعی داخلی تقلیل دهند و خود در حاشیه امن باقی بمانند.
🌿 با بهانهی سبز کردن بیابانهای اصفهان و با تحریک احساسات و طمعِ منابع آبی، مردم آن منطقه را نیز ناخواسته وارد یک بازی خطرناک کردهاند؛
تا در سایهی این جدال، طرحهای بیپشتوانهشان را به پیش ببرند.
💧 اما حقیقت انکارناپذیر است:اگر سرچشمه خشک شود، دیگر هیچ شالیزار و هیچ کشاورزی در اصفهان و سایر نقاط باقی نخواهد ماند.
⚠ مردم اصفهان باید بدانند که آبی که امروز با فشار سیاسی مطالبه میشود، اگر به قیمت نابودی یک حوزهی آبخیز به دست آید، فردا برای خودشان هم نیست؛آینده این سرزمین را فدای منافع
کوتاهمدت نکنیم.
سیاستگذاران همیشه از طمع بهعنوان ابزار بهرهبرداری استفاده کردهاند:طمع آب، طمع قدرت، طمع تسلط بر منابع، یا پیروزی در بازیهای سیاسی قبیلهای.
و اما خطاب به دختران تشنه دیده شدن به بهانه استقلال مالی
شما که تلاش میکنید با نمایش و جلب توجه، خود را مطرح کنید، بدانید که اصالت و نجابت با خودنمایی همراه نیست.استقلال مالی ارزشمند است، اما وقتی بهانهای برای شکستن چارچوبهای فرهنگی و نابودی هویت شود، نتیجهاش جز بیهویتی و سردرگمی نخواهد بود.
ما از سرزمین بویراحمد و دنا هستیم؛جایی که غرور و عزت مردانش از نجیبزادگی زنانش برمیخیزد،و عزت و وقار زنانش از غیرت و اصالت مردانش.ما از خانوادههایی آمدهایم که داراییشان نجابت بود، نه نمایش؛نه دنبال دیده شدن بودیم، نه تشنه تأیید.
آن خاطراتی که امروز با هیجان عکس و فیلم از آنها منتشر میکنید،همان خاطرات ساکت دهه هفتاد و هشتاد ماست؛که بیصدا در رفاه و آسایش بزرگ شدیم، نه در سکوت، بلکه در اصالت. بله در واقع آرزوهای پرهیاهوی شما،خاطرات ساکت دختران بویراحمد است
باید یادآوری کنیم که «خویشتنداری» یعنی کنترل رفتار در چارچوبهای فرهنگی و اجتماعی،بخشی از اصالت و نجابت ماست.آزاد گذاشتن خود بدون رعایت این چارچوبها،میتواند به جلفنمایی و تضعیف هویت ما منجر شود.
یک نکته مهم: هر کسی توان نمایندگی فرهنگ لر را ندارد.چرا دختری که هیچ تعهد اخلاقی به ارزشهای قوم ندارد،طرفدار ازدواج سفید شده یا رفتارهای ناپسند دیگر دارد،باید نماینده ما شود؟
خیلیها را خودتان بهتر میشناسید که نام خوبی ندارند،پس چرا باید الگوی دختران آینده ما باشند؟
اما حرف ما با آن دسته از دخترانی است که در کشورهای مختلف لباس محلی میپوشند و میرقصند،نه برای احترام به فرهنگ، بلکه فقط برای دیده شدن و جلب توجه.خانمی که میخواهی دیده شوی،چرا با حمله به اصالت یک قوم خودت را نشان میدهی؟
ما که ملیجک نیستیم!
کجای ایران دیدهای یک توریست چینی، روس یا عرب لباس محلی کشور خود را بپوشد و برقصد؟این رفتارها ما را به قهقرا میبرد.
از این به بعد اجازه نمیدهیم هیچکس با غرور و اصالت ما بازی کند.ما خواستار برخورد قاطع و جدی پلیس فتا با این عوامل هستیم
بدانید فاصلهها با ادعا پر نمیشود.اصالت فقط لباس و ادا نیست، رفتار و تربیت است.
همانطور که شب و روز هرگز همزمان در کنار هم قرار نمیگیرند،
امکان ندارد کسی هم ملکه باشد و هم به رفتار ملیجک گونه تن دهد.
هرگز ندیدهام ملکهای که وقار و احترام خود را حفظ کند
و در عین حال حاضر باشد جلوی چشم مردم به رفتاری تحقیرآمیز دست بزند.
بله، به لطف فضای مجازی تازهبهدورانرسیدهها،بیغیرتها و بیاصل و نسبها را بهتر شناختیم.
ما سکوت کردیم، نه از ترس، بلکه از نجابت.اما امروز، برای دفاع از عزت و ریشهمان،صدایمان را آرام اما محکم بلند میکنیم:
ما هنوز هستیم، بینیاز از نمایش، پر از اصالت.
آدم اصیل راهش را بر اساس ریشه و شرافت انتخاب میکند، نه پول و سود زودگذر
پایتخت طبیعت؛ عنوانی بیحمایت و در معرض حذف هویتی هدفمند
در دهه ۱۳۹۰، نخستین زمزمهها از سوی جریانهای تجزیهطلب برای معرفی شهر اردبیل بهعنوان «پایتخت طبیعت» مطرح شد. در همان زمان، این اخبار بهسرعت از رسانهها حذف گردید؛ با این حال، تلاشی سازمانیافته از سوی برخی رسانهها برای جا انداختن این عنوان آغاز شد. نکته تأسفبرانگیز آن است که علیرغم جایگاه بیبدیل یاسوج بهعنوان «پایتخت طبیعت ایران»، هیچگونه حمایت ساختاری، رسانهای و بودجهای از سوی مسئولان صورت نگرفت.
یاسوج، بهعنوان نگین طبیعت ایران، سالهاست که بدون پشتوانه در مسیر توسعه رها شده، در حالی که شهرهایی مانند اردبیل با صرف بودجههای کلان در حال آمادهسازی برای تصاحب این عنوان هستند. این امر نشان میدهد که پروژه حذف تدریجی عنوان «پایتخت طبیعت» از یاسوج، نه اتفاقی و مقطعی، بلکه فرآیندی حسابشده و چندینساله است.
متأسفانه زمانیکه معیارهای توزیع قدرت، نه بر اساس شایستگی، بلکه بر مبنای وابستگیهای قومی و منطقهای شکل میگیرد، عدالت قربانی سهمخواهی میشود و پیامد آن، عقبماندگی، حاشیهنشینی و حذف تدریجی هویت اصیل مناطقی چون کهگیلویه و بویراحمد است.
از سوی دیگر، مهاجرت بیرویه به یاسوج، بدون وجود زیرساختهای توسعهای مناسب، نه تنها به بهبود اقتصادی منجر نشده، بلکه به تشدید بحرانهای زیستمحیطی، اجتماعی و فرهنگی دامن زده است. این روند همسو با پروژههای حذف تدریجی هویت تاریخی و طبیعی منطقه است.
اگرچه عنوان «پایتخت طبیعت» تاکنون بهصورت رسمی ثبت نشده، اما همانگونه که سایر شهرهای مهم کشور نظیر تهران، اصفهان و مشهد، عناوینی چون «پایتخت سیاسی»، «پایتخت فرهنگی» و «پایتخت مذهبی» را به خود اختصاص دادهاند و مسیر توسعه آنها نیز متناسب با همین جایگاهها ترسیم شده، یاسوج نیز شایستگی برخورداری از عنوان «پایتخت طبیعت ایران» را دارد؛ عنوانی که نه از روی تبلیغ، بلکه بر پایه واقعیتهای جغرافیایی، زیستمحیطی و بومشناختی به آن اطلاق شده است.
باید بهصراحت گفت: این یک رقابت سالم نیست؛ بلکه حذف هویتی آرام، و هدفمند است.یاسوج پایتخت طبیعت ایران است؛ این حقیقت، نه قابل مصادره است و نه قابل معامله. سکوت در برابر این روند، خیانت به هویت یک قوم است
سوال از دستگاههای مربوطه و درخواست پاسخگویی و شفاف سازی:
۱. چرا طی سالهای اخیر از همین عنوان"پایتخت طبیعت" برای جذب بودجه، سرمایهگذاری و توسعه متوازن بهرهای نبردهاید؟
چه چیزی مانع شما بوده؟ نبود اراده یا ملاحظات پشتپرده؟
۲. چرا با وجود مستندات علمی و هویتی، یاسوج از بودجه و حمایت لازم برای تثبیت عنوان «پایتخت طبیعت» محروم است؟
۳. چه سازوکارهایی اجازه میدهد پروژه حذف تدریجی این عنوان بدون واکنش مسئولان ادامه یابد؟
۴_ چگونه مهاجرت بیضابطه به شهری بدون زیرساخت کافی توجیه میشود، در حالی که به تضعیف هویت و کیفیت زندگی منجر شده است؟
۵. آیا این روند صرفاً ناشی از کمکاری است یا بخشی از سیاستهای کلان برای تغییر ترکیب جمعیتی و فرهنگی منطقه؟
۶. راهکارهای عملی برای بازگرداندن جایگاه یاسوج در توسعه پایدار و حفظ هویت طبیعی و فرهنگی چیست؟
🔥 زلزله بزرگ یاسوج! 🔥
داده های مربوط
وجود گسل بزرگ و فعال دنا و کاهش شدید بارش باران در چند سال اخیر. با وجود این خطرات جدی و حتی بدون داشتن مجوز رسمی، چند برابر بودن بودجه سد ماندگان نسبت به کل بودجه استان کهگیلویه و بویراحمد
مردم حق دارند و میتوانند به خاطر خطر زلزله فعال گسل دنا، پیگیری قانونی کنند تا جلوی یک فاجعه بزرگ را بگیرند!
⚠ اگر سد ماندگان ساخته شود و بعد از آن زلزله بزرگی در یاسوج بیاید، واقعیت پشت این پروژهها آشکار خواهد شد؛ ومشخص خواهد شد که وهدف اصلی جریان آب نبوده و ما درگیر یک جنگ داخلی با کسانی هستیم که به منافع ما خیانت میکنند.
بحران اجتماعی؛ سونامی HIV و پیامدهای آن
فقر، نابرابری، حاشیه نشینی وبحران هویت و درگیریهای خانوادگی، همراه با ضعف نظام سلامت و نبود زیرساختهای لازم، مهمترین عواملی خواهند بود که این بیماری را گسترش میدهند.همان دهه نود که گفته شد این استان مهاجرپذیرترین است، باید پیشبینی میشد که چنین بحرانهایی رخ خواهد داد و ضرورت برنامهریزی برای مواجهه با بحران هویت، ارتقای زیرساختها و تقویت نظام سلامت احساس خواهد شد.
اما چرا HIV به صورت تعمدی وارد این استان شده است؟
خطاب به انقلابیهای اصیل، نه انقلابینماها
ماه ربیعالاول، ماه نور و رحمت، یادآور ولادت پیامبر عظیمالشان اسلام (ص) و مولای عدالت، امیرالمؤمنین علی (ع) است؛ و درسالروز آغاز ولایت و امامت حضرت مهدی (عج) ، روزی که یادآور امید به ظهور عدالت جهانی و تحقق وعده الهی است.
این ماه مبارک، فرصتی است برای تجدید عهد با ایمان، اتحاد، و ایستادگی در مسیر آرمانهای حقطلبانه و الهی.
در این ماه، خداوند به ما یادآوری میکند که:«لا إله إلا الله، ملک الحق المبین» یعنی تنها او صاحب حقیقی است، و باید حق بر همه چیز حکومت کند.
همچنین فرمان میدهد که در راه حق، پایدار بمانیم،«ولو کره المشرکون» حتی اگر دشمنان و آلودهدلان از آن ناخشنود باشند.
و با آن تعبیر معروف و ریشهدار:«لا فتی إلا علی، لا سیف إلا ذوالفقار» امام علی (ع) را به عنوان معیار شجاعت، غیرت و عدالت معرفی میکند؛ کسی که با شمشیر حقیقت، مسیر حق را گشود.
ما، در این سرزمین، مردمانی غیور، شریف و با سابقهای سربلند هستیم. در دوران هشتساله دفاع مقدس، فرزندان این خاک با پیشانیبندهای «یا حسین»، به جبهه رفتند و از ناموس، وطن، و عزت ایران دفاع کردند. امروز اما، در سکوت رسانهای، شاهد تهدید آشکار به خاک و ناموسمان در بویراحمد و دنا هستیم.
این تهدید، نه فقط یک هشدار، که توهینی است به حافظهی جمعی مردمی که سالها ایستادند تا ایران بماند.
اگر امروز نیز، همچنان برخی دست در دست دشمنان بگذارند و چشم بر واقعیتها ببندند، آنچه به حراج خواهد رفت، غیرت و شرافتمان خواهد بود.
بیایید گذشته پرافتخارمان را نه به عنوان زنجیر تفرقه، بلکه به عنوان چراغ راهی برای اتحاد، مقاومت و عزت به یاد آوریم.
آقایان انقلابی؛
همه ما میدانیم که شما گوش به فرمان رهبر معظم انقلاب هستید وهمه ما برای مواضع ایشان حرمت قائلیم. اما اجازه دهید نکتهای را بیپرده و از سر مسئولیت یادآور شویم
رهبر فرزانه انقلاب در جایی فرمودند:
«مجلس، انقلابی است»
و در جایی دیگر بیان کردند:
«من، مانند مولایم علی (ع)، مظلومم اما قوی»
این جملات، در کنار تأکید بر وحدت، حامل یادآوری تاریخی مهمی نیز هستند: حتی در دوران خلافت امیرالمؤمنین علی (ع)، برخی از وزرای او، خلاف مسیر عدالت حرکت
کردند.
تاریخ، خصوصاً در منابع معتبر شیعه، شهادت میدهد که اگر مردم، تمامقد پشت علی (ع) ایستاده بودند، بسیاری از فتنهها و نفاقها شکل نمیگرفت. انسجام امت اسلامی حفظ میشد و عدالت، زودتر و عمیقتر در جامعه جاری میشد.
قدرت واقعی، همیشه در دستان مردم خواهد بود؛ مشروط به آنکه وحدت خود را حفظ کنند و نگذارند تفرقه، مسیر حق را تضعیف کند.
امروز، بیش از هر زمان دیگری، باید به سخن رهبر انقلاب درباره «اتحاد مقدس» وفادار باشیم؛ اتحادی که ما را در برابر جبهه باطل، مقاوم، یکپارچه و مقتدر نگاه میدارد.
پس با الهام از فریاد «لا فتی إلا علی»، ما نیز دعوت به ایستادگی، شجاعت و عدالت میکنیم.زیر پرچم سرخ سیدالشهدا (ع)، این راه را با ایمان، استقامت و عزت ادامه دهید
برادران انقلابی
زبان مشترک ما با شما نه شعار است و نه بازیهای جناحی.زبان مشترک ما «خاک» است و «ناموس».همان دو مفهومی که نسل ما برای حفظشان جان داده، رنج کشیده و ایستاده است.
اما امروز ما با واقعیتی تلخ روبهرو شدهایم؛
باور کنید که خوب فهمیدهایم تعداد شما، انقلابیهای اصیل، بسیار اندک و مظلوم است. بیش از ۶۰ درصد از کسانی که در صف انقلاب جا خوش کردهاند، در واقع انقلابینما هستند. کسانی که نه تنها وفادار به آرمانهای امام و رهبری نیستند، بلکه در عمل، بیشترین ضربه را به این نظام و به اعتماد مردم وارد کردهاند.
امروز ما تهدیدی برای حاکمیت نیستیم.ما مردمی هستیم که هنوز پای آرمانها ایستادهایم.تهدید واقعی، همین آقایانی هستند که با عنوان انقلابی، با ظاهر حزباللهی، با جایگاههای حساس، اما با نیتهای شخصی و قبیلهای، ریشه اعتماد عمومی را خشکاندهاند.
شما باید در این سالها، ساختار امنیتی کشور را از درون ترمیم میکردید، نه فقط برای مقابله با دشمن بیرونی، بلکه برای پاکسازی دشمن در لباس خودی.آنهایی که برخی حتی اسم «سردار» دارند، اما در عمل، هیچ نسبتی با منش سرداران واقعی این ملت ندارند، نباید هیچ ارتباطی با دفاتر حساس، نهادهای امنیتی و حریم رهبری داشته باشند.این مطالبه، نه از سر تقابل، بلکه از سر دلسوزی و مسئولیتپذیری ملیست.ما امروز آمدهایم دست وحدت بدهیم؛ اما نه با کسانی که در لباس شما علیه شما کار میکنند بلکه با انقلابیهای اصیل، نجیب و وفادار به ملت .
حالا دیگر زمان انتخاب است:یا ما مردم،یا آن انقلابینماهایی که هم به آرمانهای شما خیانت کردهاند و هم به خاک و نوامیس ما تعرض.
ما آمدهایم بایستیم.با شما، نه روبهروی شما.اما مقابل آنهایی که در صف شما ایستادهاند، اما دشمن ما و شما هستند، کوتاه نخواهیم آمد.
ما هم با انقلابینماهایی که صرفاً برای پر کردن جیب و به دست آوردن سهمیههای ریاست آمدهاند، مشکل داریم؛ کسانی که نه دغدغهی مردم دارند، نه پایبند به آرمانهای انقلاب و نه مسئولیتپذیرند.همچنین با افراطیهایی که به تاریخ، فرهنگ و لباس اصیل لر پشت کردهاند، همسویی نداریم.زیرا افراط و تفریط، حتی اگر در لباس دین باشد، قابل قبول و تحمل نیست.
اصالت و تدین دو جزء جدانشدنیاند که باید همزمان پاس داشته شوند تا بتوانند راه درست را روشن نگه دارند.
باور داشته باشید که شمار انقلابیون در استان ما نیز بسیار محدود است و اگر برنخیزید، در حقیقت خیانت به رهبر معظم انقلاب، آرمانهای شهدای والامقام و نیز جایگاه مقدس اهل بیت علیهمالسلام کردهاید.
به حرمت نوامیسمان، ما اتحاد مقدس را رقم میزنیم؛
در این روزگار که دشمنان بیرونی و درونی، در کمین خاک و ناموس ما نشستهاند، حفظ حرمت نوامیس نه تنها یک وظیفه فردی بلکه یک پیمان ملی و مقدس است. ما بر این باوریم که بدون اتحاد و همبستگی، هیچ تهدیدی را نمیتوان دفع کرد و هیچ آرمانی را نمیتوان محقق ساخت. بنابراین، ما امروز دست در دست هم میدهیم تا با پایبندی به اصول اخلاقی، حفظ حرمت خانوادهها و جلوگیری از جنگهای قبیلهای، این سرزمین را از آسیبهای بیشتر محافظت کنیم.
اقدامات فوری و ضروری که میتوان انجام داد:
🔸جشن همدلی تمام ایلات بویراحمد و دنا در روز ۳۰ شهریور، روز جهانی صلح، به عنوان نماد اتحاد، همبستگی و پایان دادن به اختلافات قومی و قبیلهای.
🔸حضور تمام نمایندگان مجلس از گذشته تا حال حاضر در این مراسم و حمایت آشکار از روند وحدت و توسعه استان.
🔸مطرود کردن انتخابات قومی و قبیلهای، زیرا انتخابات باید بر اساس شایستگی، برنامه و خدمات باشد نه وابستگیهای قومی و قبیلهای که باعث تفرقه و ضعف در توسعه میشود.
🔸برگزاری جلسه تمام لرها برای تعیین راهکارهای توسعه پایدار از طریق مجلس و نهادهای تصمیمساز، با تأکید بر کنار گذاشتن هرگونه نگاه قومی-قبیلهای در انتخابات و سیاست.
برای حفظ حرمت نوامیس و جلوگیری از جنگهای قبیلهای
🔹تشکیل شوراهای مردمی و ریشسفیدان جهت میانجیگری در اختلافات و جلوگیری از تبدیل شدن آنها به نزاعهای خونین و ویرانگر.
🔹اجرای برنامههای آموزشی و رسانهای با هدف آگاهسازی نسل جوان نسبت به پیامدهای مخرب جنگهای قبیلهای و اهمیت حفظ حرمت خانوادهها.
🔹تقویت دستگاههای امنیتی و قضایی برای برخورد قاطع و سریع با هرگونه تعرض به نوامیس و حمایت از قربانیان درگیریها.
🔹ایجاد سازوکارهای میانقومی برای ورود سریع و مؤثر در مواقع بروز تنش و استفاده از گفتوگو و مصالحه به جای خشونت.
دعوت از نمایندگان پیشین و کنونی بویراحمد و دنا
در این برهه حساس و تاریخی، به پاس حرمت نوامیس پاک مردم شریفمان، همدست و همصدا دست در دست هم میگذاریم تا وحدتی مقدس و پایدار را رقم بزنیم. بدین وسیله از تمامی نمایندگان گرانقدر و دلسوز استان بویراحمد و دنا، از گذشته تا امروز، دعوت میکنیم که در جشن همدلی تمام ایلات بویراحمد و دنا که در روز ۳۰ شهریور، مصادف با روز جهانی صلح، برگزار خواهد شد حضور یابند.
از جمله بزرگوارانی که حضورشان مایه افتخار است:
جناب آقای سید مسعود حسینی
جناب آقای سید باقر موسوی
جناب آقای ستار هدایتخواه
جناب آقای غلام محمد زارعی
جناب آقای مهدی روشنفکر
جناب آقای محمد بهرامی
از این بزرگان تقاضا داریم در کنار مردم شریف استان، با همدلی بر ضرورت مطرود کردن انتخابات قومی-قبیلهای تأکید ورزند و در جلسه هماندیشی همه لرها برای تحقق توسعه پایدار و عدالت محور شرکت کنند
اتفاقات و مشکلات امروز، نتیجه سیاستها و مدیریتهای نادرست و اشتباه دهههای گذشته است؛ ما هرگز دنبالهرو این راه غلط نیستیم و نمیپذیریم که حاصل این سیاستها، دستاویزی برای جدالهای جناحی و سیاسی شود. آقای بهرامی برادر و همراه ماست و کسی حق ندارد از شرایط کنونی برای منافع شخصی یا گروهی سوءاستفاده کند. همه ما پشت ایشان هستیم و با اتحاد و همدلی، دست در دست هم از لبه پرتگاه هویتی، عبور خواهیم کرد و فردایی روشن، پرافتخار و سرشار از امید برای سرزمینمان رقم خواهیم زد.
جشن همدلی ایلات بویراحمد و دنا
جشن همدلی ایلات بویراحمد و دنا را در روز ۳۰ شهریور، روز جهانی صلح، در منطقهای در مرز بویراحمد علیا و سفلی برگزار کنید. فراموش نکنید که استوری جشن ۳۰ شهریور را در فضای مجازی منتشر و بازنشر دهید تا همگان در جریان این همبستگی بزرگ قرار گیرند.
جشن همدلی، نقطهی امید و وحدت ما دختران و همه مردم بویراحمد است. از شما عزیزان تقاضا داریم که این جشن را به صورت خودجوش و مردمی برگزار کنید و هر ایل به نشانه همدلی و مسئولیتپذیری، بخشی از اجرای جشن را به عهده بگیرد. ما و تاریخمان هرگز فراموش نخواهیم کرد که چه کسانی بانی این حرکت بزرگ و تاریخی در بویراحمد بودند.
ابتدا از بزرگان، ریشسفیدان و خانوادههای معزز شهدا صمیمانه سپاسگزاری میکنیم. شما تنها امید و سرمایه دختران لر هستید و ما به وجودتان افتخار میکنیم.
از شما بزرگواران تقاضا داریم که اجازه ندهید سرزمین عزیز بویراحمد قربانی سهمخواهیهای عدهای خاص و منافع جناحی شود.
اصالت ما گواه آن است که تمدن و تدین ما جداییناپذیر و همزاد یکدیگرند.
باشد که راه شهدای دفاع مقدس و بزرگان حماسی ما، چراغ راه ما باشد.
با توکل به خداوند متعال، همواره پاسدار عزت و شرافت این دیار خواهیم بود.
با احترام ایراندخت
فقط ای دکاش خلاصه نوشته می شد و نه اینقدر طولانی!
و بعد:
ای کاش با هوش مصنوعی نگاشته نمی شد و هرچند غلط غلوط، ولی با زحمات و قلم دستان مبارک نوشته می شد.