شهیدان، بیادعاترین قهرمانان تاریخ این سرزمیناند؛ کسانی که همه هستی خود را فدای عزت و آرامش امروز ما کردند. اما حکایت یکی از این شهیدان، در دهدشت ، به تلخی روایت میشود.
در ششم دیماه ۱۴۰۱، پیکر مطهر یک شهید گمنام در حوزه علمیه خواهران دهدشت به خاک سپرده شد. و اکنون، با گذشت حدود سه سال، مزار شهید نه سنگ قبری دارد و نه بارگاهی. تنها سازهای موقتی و نوارهایی که به دور قبر زده شده، نشانی از حضور اوست؛ آن هم در دل یک مرکز آموزشی که باید نماد احترام به شهدا باشد.
اعتراضات مردمی به این موضوع بارها در فضای مجازی بازتاب زیادی داشته است. و یک سال پیش بنا بر همین اعتراض ها روابط عمومی حوزه علمیه خواهران استان در واکنش به این اعتراضات گفته بود: «اگر منظور برخی از همشهریان گرامی از اسارت این شهید در بیتوجهی به ساخت یادمان است، باید تأکید کرد که این موضوع ارتباطی با حوزه علمیه ندارد و متولی اصلی ساخت، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس است. حوزه علمیه بارها درخواست ساخت یادمان را مطرح کرده اما نهادهای مربوطه تاکنون اجازه اقدام ندادهاند.»
این پاسخ، توپ را به زمین بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس انداخته است. اما پرسش جدی مردم اینجاست: چرا نهادی که وظیفه اصلیاش پاسداشت یاد و نام شهداست، سه سال پس از خاکسپاری شهید، نتوانسته حتی یک سنگ قبر ساده برای او فراهم کند؟ در صورتی که در جای دیگری از شهر امسال برای شهید گمنام جدید مقدمات و ساخت بارگاه در کمتر از چند ماه فراهم شده است.
اکنون که در هفته دفاع مقدس به سر میبریم، تناقض میان شعارهای پرطمطراق درباره تکریم شهدا و واقعیت مزار بیسنگ و بینشانه یک شهید گمنام در قلب شهرستان کهگیلویه، بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است. این سکوت و تعلل، نه تنها بیحرمتی به مقام شهید، بلکه نوعی غفلت از وظیفه تاریخی و فرهنگی است که بر دوش مسئولان گذاشته شده است.
شهدا منتظر بارگاه و یادمان پرزرق و برق نیستند؛ اما آیا نصب یک سنگ قبر ساده، کاری است فراتر از توان دستگاههایی که سالانه بودجه خاص برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت دریافت میکنند؟
مردم دهدشت همچنان چشمانتظارند؛ چشمانتظار روزی که غبار غربت پس از چند سال شاید مزار این شهید گمنام زدوده شود.