عصر دنا- یادداشت دریافتی: شایسته است خدمتگزاریِ مفتخرانهی برادران توانمند و ارزشمند هاشمی (آقایان دکتر سید ضیا و سید ستار هاشمی) در جایگاه ملی به میهن اسلامی را مورد تحسین قرار دهیم، ارج نهیم و البته اذعان نماییم موفقیت این عزیزان یقیناً مصداق، اُلگو و بهترین فرصت برای اُمیدبخشی به نسلهای جوان در استان کهگیلویه و بویراحمد و حتی در بین عشایر و دامنههای زاگرسِ مملو از منابع انسانی و طبیعی اما محروم از برخی فرصتهای رشد و زیرساختهای توسعه است. در واقع میتوان گفت توفیق فرزندان کهگیلویه و بویراحمد در جهت رسیدن به سطح اول مدیریت کشوری مایهی فخر و مسرت و البته عامل افزایش خودباوری جوانان در مسیر تلاش برای برای به منصه ظهور رساندن استعدادها و تواناییهای خویش است.
بنابراین انتظار میرود و پیشنهاد میگردد همهی ما و علیالخصوص رسانههای محلی و فعالان در فضاهای مجازی این فرصت زیبا و ارزشمند که از برکات نظام مقدس جمهوری اسلامی است را قدردان باشیم و دقت نماییم خدای ناکرده نقد ما به تخریب منجر نگردد و یا سبب نشود عدهای نقد را به حسادت نسبت به فرزندان موفق استان کهگیلویه و بویراحمد تعبیر نمایند. بنابراین توقع این است که خبرنگاران شریف و رسانههای حرفهای از انتشار مطالب و حرف و حدیثهایی که سبب گمراهی افراد غیر مطلع و کماطلاع گردد، پرهیز نمایند. بیشک نقد منطقی و خیرخواهانه جزو رسالت رسانه است اما ارزیابی و انتقادی که عمدتاً نوک پیکان آن سمت فرزندان موفق و بیحاشیه و البته خانوادههای موفق و شاخص بویراحمد نشانهگیری میشود، بوی کملطفی و شاید حسادت میدهد. گرچه قابل انکار و توجیه نیست که همهی مردم و بویژه نخبگان، جوانان و اصحاب رسانه به حق انتظار دارند فرزندان موفق استان که صاحب جایگاههای بزرگ و موثر در سطح کلان و کشوری هستند نسبت به رشد سایر فرزندان دیار کهگیلویه و بویراحمد اعم از گرمسیری و سردسیری و حتی برای توسعه مناطق مختلف استان تلاش و کوشش بیشتری نمایند تا دایره و دنیای آنها محدود به شبکههای خانوادگی و رفاقتی نگردد و یا تصمیمگیری و رویکرد آنها آمیخته یا آغشته به تفکرات قومیتی، جغرافیایی و یا حتی فامیلی نشود.
با این حال این مرقومه بهانهای میباشد که یادآوری نماییم جناب دکتر سید ضیا هاشمی و خانواده محترم ایشان یک نمونه موفق و یک الگوی قابل ارائه برای معرفی به مردم است. دکتر سید ضیا هاشمی یک خطیب توانمند، نویسندهای زبردست و استادی برجسته و با وسعت دید فراوان است که تحصیل در حوزه و دانشگاه را با هم آموخته و در هم آمیخته و با کسب کرسی تدریس برای سالیان متمادی در دانشگاه ممتاز و با عظمت علامه طباطبایی تهران، مسبب و منشأ خدمات اثربخش و کلیدی در جایگاه معاونت فرهنگی وزارت علوم گردید و پس از آن در جایگاه سرپرستی وزارت علوم سرچشمه و سرآغاز تحول و ارائه خدمات آبرومندی شد که حقیقتاً از لابیگری و تندروی به دور بود و شایستهی مقام عالی رسمی وزارت پس از دوران سرپرستی بود. البته بعد از سرپرستی وزارت علوم، به جهت بهرهمندی از روح بلند و افقهای نیکو در مسیر خدمتگزاری، ترجیح دادند که در ایرنا (خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران) منشأ خدمت فراوان شوند که همینطور هم بود و عامل رشد جوانان متعددی در خبرگزاری معتبر ایرنا گردیدند. ایشان پس از ایرنا، خدمات فرهنگی گستردهای در جایگاه رایزن فرهنگی در تعدادی از کشورهای توسعه یافته از خود به یادگار گذاشتند. بنابراین آیا چنین فرد متدین، بیحاشیه، بااخلاق، اندیشمند، آگاه، نوعدوست و خودساخته که حتی از بانیان و پایهگذاران هیات جوانان حسینی شهر یاسوج که محل جذب و رشد صدها جوان ارزشمند، مستعد، تحولگرا و متعهد در این شهر میباشد، نباید شایسته اعتماد مطلوب نظام جمهوری اسلامی باشد؟! بهتر نیست چنین اشخاص و خانوادههای با تراز بالای علمی، اخلاقی و فرهنگی به جامعه معرفی شوند؟!
بهتر است رسم و عادت زیانبار نخبهکشی و تخریب چهرههای موفق و شاخص را کنار بگذاریم و اجازه دهیم جامعه در مسیر شناخت الگوهای موفق نه تنها دچار گمراهی نشود، بلکه به جامعه و نسلهای جدید برای شناخت امثال سید ستار هاشمی و سید ضیا هاشمی کمک نماییم و با لحن و ادبیات شایسته از آنان جهت توسعه استان مطالبهگری نماییم.
قطعاً اگر حوصله و صبوری پیشه گردد و کم لطفیها باعث دلسردی نشود، یقیناً از مسیر توسعه استان و حمایت از جوانان تحصیلکرده، توانمند و باانگیزه استان نیز غافل نخواهند بود؛ البته شاید مصلحت به پرداختن و رسانهای کردن آنها نباشد.