مشرق: حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: از زمان وعده صادق ۲ که دهم مهرماه موشکهای سپاه برقآسا بر سر مراکز حساس و پایگاههای مهم رژیم صهیونیستی در «نواتیم»، «هاتسریم» همان پایگاهی که مبدا عملیات ترور شهید سید حسن نصرالله بود و همچنین رادارهای راهبردی و مراکز تجمع تانکها، نفربرها و نفرات رژیم صهیونیستی در منطقه پیرامون غزه، مورد هدف قرار گرفت، تا دیشب که رژیم صهیونیستی با رجزخوانی و لافهای غریبانه ایران اسلامی را تهدید به پاسخ سخت میکرد، ۲۵ روز است که میگذرد. نتانیاهو در همان روزهای اول حملات قهرمانانه سپاه با تقلید از مسئولان جمهوری اسلامی اعلام کرد که پاسخ اسرائیل به ایران سخت و در زمان و مکان مناسب انجام خواهد شد. در فاصله وعده صادق ۱ تا ۲، رژیم صهیونیستی تمام تلاش خود را کرد تا ضعف سامانههای راداری خود از گنبد آهنین گرفته تا فلاخن داود و آرو (پیکان ۱ و ۲)، هاوک، تاد و دهها سامانه پدافندی آمریکا، انگلیس و کشورهای منطقه را برطرف کند تا حتی یک موشک به مراکزی که گفته شد اصابت نکند. اما دیدیم که عملیات ظفرمندانه وعده صادق ۲ چنان بلایی بر سر آنها آورد که با وجود آنکه تقریبا یک ماه از آن تاریخ میگذرد مقامات صهیونیستی ترجیح میدهند جلسات کاری خود را دهها متر زیرزمین در پناهگاههای بتنی برگزار کنند. جبران شکست خفتبار رژیم صهیونیستی در وعده صادق ۲ پس از ۲۵ روز، این رژیم را بر آن داشت تا برای پاسخ به انتقادهای داخلی به ویژه طیف افراطی و جنگطلبش، اقدامی را علیه ایران انجام دهد. این بود که در نیمههای شب ۵ آبان با حمله به برخی مراکز نظامی و سامانههای ایرانی، خساراتی را هرچند اندک به جمهوری اسلامی وارد کرد.
اما با طلوع خورشید در صبح شنبه پنجم آبان ماه مشخص شد که تلآویو بیش از آنکه مرد کارزار نبرد با ایران اسلامی و مقاوم باشد، شیپور بوقی صحنه عملیات روانی است! و حضور نتانیاهو نخستوزیر و گالانت وزیر جنگ این رژیم در پناهگاه زیرزمینی بیش از آنکه نشاندهنده قدرت باشد، نمایش ضعف و ترس مقامات ارشد رژیم اشغالگر قدس از حملات احتمالی تلافیجویانه ایران بود. تا جایی که انتشار تصاویر مقامات بزدل صهیونیستی صدای نیروهای اپوزیسیون رژیم را نیز درآورد و سبب مطرح شدن این سؤال شد که اساسا چرا مقامات اسرائیل باید برای حفظ جان خود در زیرزمین باشند و مسئولان و شهروندان ایرانی که در آماج تهدید و حمله قرار گرفتهاند بدون کمترین احساس ترسی در حال استراحت یا انجام امورات شخصی یا اداری خود آنهم در منزل و محل کار نه در زیرزمین و پناهگاهها هستند.
درباره حمله رژیم صهیونیستی به برخی مراکز نظامی و سامانههای دفاعی کشور در پنجم آبان ماه صرفنظر از میزان خسارت آن که اصلا با اقدام ایران در وعده صادق ۲ قابل قیاس نیست، چند نکته قابل توجه است:
۱- رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه «نصر» صراحتا اعلام کردند که سیاست «صبر استراتژیک» جمهوری اسلامی به پایان رسیده و ایران به هرگونه اقدام تجاوزکارانه دشمن پاسخ قاطع، اما حسابشده و غیرشتاب زده خواهد داد. پیش از این نیز فرماندهان نظامی کشور وعده داده بودندکه به هرگونه اقدام تجاوزکارانه صهیونیستها به شدت پاسخ خواهند داد. با توجه به این هشدارها، شمارش معکوس برای عملیات «وعده صادق ۳» به صدا درآمده است و افکار عمومی بار دیگر انتظار دارد که مقامات مسئول و فرماندهان نظامی با در نظر گرفتن شرایط میدانی و مصلحت کشور به تجاوز اخیر صهیونیستها البته حساب شده و بدون شتابزدگی پاسخ قاطع دهند و افکار عمومی در داخل و جبهه مقاومت این را میداند که پاسخ ندادن ضربالاجل به دشمن صهیونیستی به منزله از دستور خارج شدن اقدام متقابل و البته شدیدتر فرزندان جمهوری اسلامی در سپاه و ارتش نیست.
۲- نگاهی به خط خبری رسانههای خارجی به ویژه رسانههای آمریکایی گویای آن است که جو عمومی کشور برای این رسانهها از اهمیت زیادی برخوردار است و مورد توجه آنها قرار دارد به طوری که نیویورک تایمز با تیتر «ایران آرام است» از حال و هوای مردم ایران پس از حمله جمعه شب صهیونیستها به برخی مراکز ایران خبر داد.
از سوی دیگر، رسانههای اسرائیلی با انتقاد شدید از نحوه عملیات علیه ایران، نوشتهاند که مردم ایران این حمله را احساس نکردهاند و اکنون آنها در خواب و ما بیدار هستیم. این رسانهها با طرح این نکته که معلوم نیست ما حمله کردهایم یا ایرانیها، پرسیدهاند چرا نخستوزیر ما اکنون در پناهگاه و زیرزمین است؟
همانگونه که از شواهد خبری و برخی ملاحظات افشاء شده مقامات آمریکایی درخصوص پاسخ این رژیم به ایران از پیش مشخص شده بود، قرار شد ضربهای را فقط بزنند تا در سطحی محدود و ضعیف اما در سطح عالی و قوی آن را در رسانهها برجسته و از آن دستاوردسازی رسانهای بکنند و استفاده از تصاویر حمله ایران به اسرائیل و ادعاهای بدون سند و تصویر و... نشانگانی است بر این گزاره که دست آنها به شدت خالی است.
این خط خبری دشمن نشان از آن دارد که دشمن بیش از تاثیر تخریبی حملات خود، بهدنبال جنگ روانی علیه ملت ایران بوده است با این تصور که با این حملات، شاهد به ریختگی و نظم عمومی جامعه ایران شده و میتواند نوعی شورش و هرج و مرج را در کشور دامن بزند که زندگی عادی مردم در صبح روز شنبه، آب یخی بود بر روی همه این برآوردها که مدتها برای آن سناریوسازی و برنامهریزی کرده بودند.
۳- صرفنظر از اینکه برخی کشورهای منطقه از جمله عربستان و امارات که در گذشته بعضا آسمان خود را در اختیار دشمن قرار میدادند در اعلام محکومیت رژیم صهیونیستی صادق هستند یا نه، همین که بلافاصله با حمله رژیم به مراکز نظامی ایران واکنش نشان میدهند، نشان میدهد کشورهای منطقه از جدی بودن ایران در پاسخ به متجاوزین اطمینان دارند و نگران هستند که با تداوم درگیریها و پاسخ قاطع ایران، شرایط منطقه با تحولات غیرقابل کنترلی مواجه شود. بنابراین محکومیت رژیم صهیونیستی توسط این کشورها در پی اقدام نسنجیده این رژیم از موارد نادری است که یا اصلا شاهد آن تاکنون نبودهایم یا اگر در گذشته اقدام مشابهای صورت گرفته، در این سطح و با این ادبیات صریح انجام نشده است. این اتفاق گویای آن است رژیم صهیونیستی که تا یک سال پیش بهدنبال توافق و عادیسازی با این دولتهای عربی بود، شدیدا دچار تنگنای امنیتی شده و جایگاه خود را در منطقه از دست داده است. از این رو، میتوان گفت؛ رژیم صهیونیستی روزهای سختی را پیش رو دارد و روزهای ذلت این رژیم همچون کرنومتر در حال ثانیه شماری است و بزودی خون کودکان مظلوم غزه و فرماندهان جبهه مقاومت دامان کثیف آن را خواهد گرفت.