خبر فوری: سرانجام اعضاء کابینه پیشنهادی دولت چهاردهم اعلام شدند و اتفاقی که بسیاری از تحلیلگران انتظار داشتند بعد از یک یا دو سال به وقوع بپیوندد، خیلی زودتر رخ داد.
جبهه اصلاح طلبان طرفدار پزشکیان منتقد شدید اعضاء کابینه شده و از پزشکیان خواستند که خیلی زود لیست داده شده به مجلس را پس بگیرد. در شب اعلام اعضاء کابینه پیشنهادی، مهم ترین ترکش به قلب تیم پزشکیان وارد شد. محمدجواد ظریف، رئیس شورای راهبری و مهم ترین عضو کارگروه های تعیین اعضاء کابینه با انتشار پیامی گلایه آمیز از عضویت در دولت استعفاء داد.
پس از انتشار پیام ظریف، سیلی از پیام ها و توییت ها منتشر شد. بسیاری از اصلاح طلبان و اعضاء دولت حسن روحانی از جمله محمد جواد آذری جهرمی از ظریف حمایت کردند و گروهی از جناح دسته راست پزشکیان نیز به انتقاد از او پرداختند. گروهی از اصلاح طلبان معتدل تر و حزبی نیز تلاش کردند که میان ظریف و پزشکیان واسطه شده و وزیر امور خارجه اسبق ایران را به ماندن در دولت پزشکیان راضی کنند.
با وجود تمام تلاش ها و واکنش ها، بر کسی پوشیده نیست که اولین شکاف ها در قلب دولت چهاردهم خیلی زود به وجود آمدند. از قبل نیز مشخص بود که اتفاق رخ داده برای دولت روحانی خیلی زودتر برای پزشکیان رخ خواهد داد اما شکاف میان اصلاح طلبان و پزشکیان و طرد این جناح از دولت بسیار سریعتر از تصور رخ داد.
حالا اصلاح طلبان بار دیگر با طرد از قدرت روبه رو هستند. آنها یک بار در زمان تشکیل دولت روحانی، تلاش کردند وارد ساختار قدرت شوند اما تا حد زیادی از دولت طرد شدند. در آن زمان، اصلاح طلبان گمان داشتند که بیشترین سهم را در به قدرت رسیدن روحانی دارند و به همین دلیل، توقع داشتند که بیشترین سهم را هم از کیک قدرت داشته باشند اما این اتفاق رخ نداد و روحانی هرگز حاضر نشد که مرعوب اصلاحات شده و قدرت خود را به این حزب یا جریان و سیاست هایش گره بزند. این اتفاق در سال 1403 هم به وقوع پیوست. این بار هم اصلاحات و هم جریان سیاسی اعتدالگرایی (طرفداران حسن روحانی و نزدیکانش) از بدنه دولت کنار گذاشته شدند.
طبق لیست وزرای پیشنهادی، تنها 5 وزیر پیشنهادی سابقه حضور در دولت حسن روحانی را داشته و 3 نفر از وزرای پیشنهادی، از اعضاء کابینه شهید رئیسی هستند. اصلاح طلبان بیش از هر چیز منتقد افراد پیشنهادی برای وزارت کشور و وزارت اطلاعات هستند.
اسکندر مومنی به عنوان گزینه پیشنهادی برای وزارت کشور، فردی نظامی است و بسیاری را به یاد وحیدی (وزیر کشور دولت شهید رئیسی) می اندازد که او نیز نظامی بود و با رویکرد امنیتی اش مشکلات زیادی را برای اصلاح طلبان به وجود آورد. اصلاح طلبان معتقدند اجرای برخی طرح ها و سیاست های وعده داده شده توسط پزشکیان از قبیل لغو طرح نور با حضور یک وزیر کشور نظامی امکان پذیر نیست.
همچنین، حضور اسماعیل خطیب در راس وزارت اطلاعات می تواند جوی امنیتی در دولت و کشور ایجاد کند. خطیب در زمان شهید رئیسی نیز سکان وزارت اطلاعات را در دست داشت و با رویکرد امنیتی اش فضای سختی را برای منتقدان ایجاد نمود. حضور خطیب در دولت چهاردهم می تواند به تداوم فضای امنیتی کمک کرده و اجرای وعده های اصلاح طلبانه پزشکیان در رابطه با لغو فیلترینگ و ایجاد فضای باز سیاسی و اجتماعی را ناممکن سازد.
یکی دیگر از انتقادات اصلاح طلبان به پزشکیان و لیست کابینه پیشنهادی اش، عدم به کارگیری درست کارگروه های انتخاب اعضاء کابینه است. بسیاری از اصلاح طلبان با وعده اجماع ملی و غلبه نگاه نخبگانی و تخصصی بر نگاه سیاسی و امنیتی به پزشکیان رای دادند. همچنین، پزشکیان وعده داد که قدرت را با اقلیت های دینی و قومی و حزبی شریک شود. او وعده حضور زنان و اهل سنت در دولت را داد اما در کابینه اش تنها نام یک زن دیده می شود و خبری هم از حضور اهل سنت نیست.
این در حالی است که کارگروه های تعیین اعضاء کابینه برای این تشکیل شدند که فرصتی برابر برای همه گروه ها ایجاد کرده و هر کسی با هر فرهنگ، قوم و مذهب و جنسیتی شانس حضور در کابینه را داشته باشد. با این وجود، لیست نهایی اعضاء کابینه پیشنهادی تمام تلاش کارگروه ها را که توسط طرفداران اصلاح طلب پزشکیان تشکیل شده و در راس آن، محمدجواد ظریف فعالیت می کرد، نقش بر آب کرد. لیست نهایی کابینه پیشنهادی پر از چهره های قدیمی عرصه سیاست بود که میانگین سنی بالایی داشتند، به جز یک نفر، مابقی مرد بوند و غالبا تخصص لازم در زمینه پیشنهادی را هم نداشتند.
بلایی که بر سر اصلاح طلبان و اعتدالگرایان در دولت پزشکیان نازل شده و خواهد شد بیش از هرچیز معلول ساختار عقیم حزبی در ایران است. این ساختار ابتر و عقیم بیش از هر چیز به جریان اصلاحات ضربه زده است. اصلاح طلبان از زمان انتخابات 1388 تا کنون از هسته سخت و مرکزی قدرت کنار گذاشته شده اند. آنها قدرت اجرایی زیادی ندارند و در ارکان و نهادهای دیگر قدرت از جمله قوه قضائیه، مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، صدا و سیما و ... نیز صاحب نفوذ نیستند.
این در حالی است که «قدرت»، صفت ذاتی یک حزب و جریان سیاسی است. احزاب سیاسی از طریق انتخابات یا لابی وارد ساختار قدرت می شوند و از طریق این قدرت، توان سیاسی خود را بالا می برند. این «دور» می تواند به حیات یک حزب سیاسی کمک کند و آن را فعال نگه دارد.
این در حالی است که اصلاح طلبان توان ورود به ساختار قدرت و کسب آن را از دست داده اند. به همین دلیل، مجبور بوده و هستند که برای بقای خود با افراد غیراصلاح طلب ائتلاف کنند و برای این ائتلاف نیز هیچ شرطی نمی گذارند. فرد منتخب نیز بعد از کسب قدرت، اصلاح طلبان را کنار می زند، چرا که می داند با یک حزب منسجم قدرتمند روبه رو نیست. شرط انسجام حزبی «قدرت» است و اصلاح طلبان قدرت مستقیم ندارند و به همین دلیل، به راحتی توسط دولت تشکیل شده کنار گذاشته می شوند. این فرآیند در دولت روحانی اتفاق افتاد و در زمان پزشکیان عینا تکرار شد و بعید نیست که در دولت های بعدی نیز تکرار شود.
باید هر دو منحل شوند و فقط ولایت مداری تشکیل شود و همه مطیع فرمان رهبر باشیم
همه خسته شدیم از اینهمه دروغ و نفاق و انواع فساد یقه سفیدها
همه خسته شدند احساس بدبینی و نارضایتی همه جا موج میزنه برخی مدیران فاسد هم خانواده های شهدا و ایثارگران را هدف گرفته و بسیار ازرده اند ارتشای نوین با ظهور شهرام جزایریهای جدید کشور را فراگرفته و مردم روز به روز ناراضی تر می شوند
باید مدیران فاسد سریعا مجازات شوند و اعتماد سازی صورت گیرد و الا نظام دچار چالش خواهد شد
مدیران دانشگاهی هستند که روز به روز بر ظلم و ستم خود می افزایند و هر روز حقوق تعداد بیشتری را قطع می کنند سیستمهای نظارتی و بازرسی هم الوده شده یا گول دو واحد تدریس در دانشگاه را می خورند یا خود را ارزان می فروشند با کادوهای گرانقیمت قانع میشوند
هم اکنون حقوق دهها تن از اساتید و کارمندان برخی دانشگاهها قطع هست و هیچ کس اقدامی نمی کند
دستور وزیر وزارت اجرا نمی شد و مدیران فاسد احساس خدایی می کنند
در کشوری که دستور وزیر به عنوان عالیرتبه ترین فرد وزارتی مورد توجه مدیران زیر دست قرار نگیردوهمینطور دستورات وزارتی و به قانون تمکین نگردد و فقط منافع برخی مد نظر باشد که فساد را به عرش رسانیده اند فاتحه اون کشور خوانده است