یادداشت دریافتی-هادی محمدپور: منتظریان به مثابه پرچم است، باری به هر جهت حرکت می کند و مسیر و جهتش شفاف نیست، دم از جناحی میزند و وقتی احتمال می دهد ممکن است جایی رایی به دست اورد فراموش می کند جناح بندی ها را! البته مسئله اینجا نکوهش جناح ها نیست. مسئله دو رویی و پیروی از باد به جای اصول مشخص است! خودش را اصولگرا و انقلابی میداند اما به سمت اصلاح طلب ها چرخیده و در آن فضا به دنبال راهی برای به دست اوردن رای است.
این پرچم حتی میله هم ندارد، یا شاید داشته و گم شده در هیاهوی انتخابات! ریشه اش را گم کرده انگار، فراموش کرده که خودش و حامیانش در طول سال هنجره میدرند برای اثبات انقلابی بودن خودشان و البته صیانت از دایره ی خیلی تنگی که برای انقلابی بودن طراحی کرده اند! نتیجه شده جلسه با این یکی گروه و ان یکی قشر و البته طلب رای و مدیون خواهید بود اگر فکر کنید برای این رای جمع کردن ها ذره ای قول و قرار منعقد میشود، همه جیز بر مدار حق و باطل است و انها همیشه حق اند و مخالفین، فریب خوردگان باطل! و این چه حق بودنی است که در حضور ایشان دیگر کاندیدا ها تخریب میشوند و ایشان سکوت می کنند؟ بهتر نیست به جای انکه وقت خودتان و طرفدارنتان را برای تخریب دیگر رقبا هدر دهید توضیح بدهید که آیا درست است که مسئولین را برای انتصاب افراد مد نظرتان تحت فشار قرار میدهید؟ وقتی بدون اینکه نمایندهی مجلس باشید اینگونه رفتار می کنید آنوقت که به صندلی بهارستان تکیه زدید چه اهمیتی برای دستور صریح رهبر انقلاب برای عدم دخالت نمایندگان در انتصابات قائل خواهید بود؟
به هر حال جناب منتظریان حتی اگر نمی توانند پرچم نباشد بهتر است فکری برای میلهی پرچم کنند، شاید بتوانند از چوب هایی که همین یکی دو سال پیش در مراسم عروسیِ فرزند دلبندش برای چوب بازی استفاده شده بود بهره ببرند. ما که حتی از چند کیلومتریِ این همه تبرج هم نمی توانیم رد شویم، که اگر شویم تا چند روز حالت تهوع خواهیم داشت.