این استاد دانشگاه و عضو پیوسته شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی در یادداشتی در پی درگذشت احمد سمیعی گیلانی، مترجم، ویراستار و مدیر گروه ادبیات معاصر فرهنگستان در سایت فرهنگستان نوشته است:
«که جز مرگ کس را ز مادر نزاد»
استاد احمد سمیعی (گیلانی) سالها برای ویرایش، ترجمه، و درستنویسی فارسی پدری کرد و مخصوصاً ویرایش را از آبوگل کشید، سروسامان داد و راهی بازار کرد. میزان درد فقدان او را از فرانکلین، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، مرکز نشر دانشگاهی و «نامه» فرهنگستان باید پرسید که سالهای سال در کانون هرکدام حضوری محسوس داشت. اگر او اجازه میداد که نامش را در شناسنامه کتابهایی که با ویرایش وی تشخص یافته و راهی بازار شده، قید کنند، امروز چههمه کتابهایی که به نام او مزیّن نبود! یا اگر نام ویراستاران و خبرگانی که مستقیم از کلاسها و جلسات، یا غیرمستقیم از کتابها و آثار او بهره بردهاند در دفتری ثبت میشد، آن دفتر اینک کتابی کرامند شده بود که کمتر صاحب نامی را در عرصۀ ویرایش، ترجمه و نویسندگی آکادمیک فارسی میتوانستی یافت که به بودن نامش در این کتاب مفتخر نباشد؛ امّا، احمد سمیعی مرد خودنمایی نبود هرچند که اگر هم میبود حقّش بود.
این سالهای آخر بیشترین حضورش در فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود، همیشه حتّی زمانی که در جلسات رسمی هم شرکت میکرد، مقالهای، مطلبی یا کتابی زیر دستش بود و قلمی که هر دم و لحظه روی کاغذ میلغزید و کلمهای و جملهای را جابجا میکرد یا نقطهای، علامت سئوالی پایان یا در میانه جمله میگذاشت. بیشک کمتر کسی به اندازه او حرص کار داشت و از دم و لحظه حیات به نیکی بهره برمیداشت. مراکز و نهادهای ویراستاری یا نه همه ویراستاران امروز ناباورانه به سایه او بالای سر کتابها خیره ماندهاند و از خود میپرسند: چه کسی جای خالی احمد سمیعی را پر خواهد کرد؟
یک پایش همیشه در گیلان بود و با ابرام نسبت «گیلانی» را همواره پشت نام خود میگذاشت، اما با این حال او به مشهد و نهادهای پژوهشی خراسان هم عنایتی داشت. به برنامههای دیگر او کاری ندارم. در ارتباط با بزرگداشت سالانه فردوسی که من در میانه کارش بود، عرض میکنم در سال ۱۳۸۹ با هیئت علمی فرهنگستان در برنامه بزرگداشت فردوسی هم سخنرانی کرد و هم در میزگرد ویژه زبان فارسی اظهارنظرهای عالمانه داشت. اوّلین نشان فردوسی را در سال ۱۳۹۳ بهعنوان خادم زبان فارسی در مشهد به او دادیم و نام چه کسی زیبندهتر از او به این عنوان میتوانست باشد؟ در سال ۱۳۹۷ یک بار دیگر از سوی فرهنگستان برای شرکت در برنامه بزرگداشت هفتادسالگی صاحب این قلم به مشهد آمد و یقین دارم اگر میبود باز هم میآمد.
سمیعی زبان فارسی را محکم و پیراسته و آزادوار مینوشت. ترجمههای جانانه او میزان ترجمه موفق و کامیاب بود. خدماتش به زبان فارسی، چه در کسوت ویراستار و چه بهعنوان مترجم و مؤلف زبانزد و نامبردار است. زبان فارسی اگر در این روزگار ده نفر محکم کار و دلسوز و معتدلنویس از قبیل او میداشت نباید هیچ بیمی به خود راه میداد. با رفتن او یکی از ستونهای استوار زبان فارسی فرو ریخت و معلوم نیست نثر فارسی بتواند جای خالی او را در عالم استوار کاری به این زودیها پر کند.
فقدان استاد احمد سمیعی گیلانی را به جامعه ادبی ایران و بهویژه دنیای ویراستاری و مهمتر از همه فرهنگستان زبان و ادب فارسی تسلیت میگویم.»
انتهای پیام/