به گزارش عصر دنا، فریدون هاشمی نیا یکی از افرادی که اسمش در نامه لیست یازده نفره مهدی روشنفکر برای اشتغال در هلدینگ ها بوده جوابیه ای برای عصر دنا ارسال کرده که به شرح زیر است:
با سلام و احترام
از آنجا که بر خلاف قوانین و حقوق مصرح شهروندی، بدون تحقیق و پرسش از واقعیت امر، در مطلب «سفارش روشنفکر برای استخدام ۱۱ نورچشمی» از اینجانب نیز نام آورده شده است، خواهشمند است این نوشته را به نحو مناسب و در همان سطح مطلب مذکور منتشر نمایید.
احمد شاملو در شعری گفت:
یک لحظه می‌توانستم ای کاش
بر شانه‌های خود بنشانم
این خلقِ بی‌شمار را
گرد حباب خاک بگردانم
تا با دو چشم خویش ببینند که
خورشیدشان کجاست؟!
اینچنین بر طبل تهی کوبیدن و فریاد افشاگری برآوردن که انگار به خزاین نامکشوف و بی نمونه ای دست یافته اند، برای یک نامه عجیب و بی مبنا، جای شگفتی دارد.
باور نداشتم که برای چنین موضوع پیش پا افتاده ای نیاز به توضیح باشد. اما انگار این شوخی، جدی است! و کم شعوری نهادینه شده در سطوح رسانه ها هم به گونه آسیب زننده ای فراگیر شده است.
بناچار این چند خط را نوشتم جهت اطلاع اهل فهم ولاغیر!
۱. بی گمان فاحشگی ذهنی از تن فروشی جسمی دهشتناک تر است و مزه مزه کردن تهمت و شادی از آسیب به دیگران جز اسارت محض در عالم حیوانی و دست و پا زدن در منجلاب بی شرفی مفهومی ندارد. اشتهای برخی افراد برای تخریب و چنگ انداختن به صورت انسانها شگفت انگیز است.
۲. اینجانب «فریدون هاشمی» هیچگونه ارتباط معنادار حضوری یا تلفنی با هیچ نماینده ای ندارم و نورچشمی هیچ فرد سیاسی نیستم و همیشه در مقام نقد وضعیت موجود نوشته ام و در این راه تاوان بسیار داده ام که برای بسیاری از دوستان واضح و مبرهن است.
۳. اگر نماینده بویراحمد واقعا چنین نامه ای نوشته، خودش باید پاسخگو باشد و نتیجه نامه اش را هم به مردم اعلام کند. اینجانب هرگز از این مساله خبر نداشته و آنرا توهین به خود می دانم.
۴. عاقلان می دانند که اگر قرار باشد نماینده در سطح برخی افراد مذکور در این نامه جایی لابی کند، اینکار را با یک نامه معمولی خطاب به قالیباف برای بکارگیری در هلدینگها (که ارتباطش با رییس مجلس مشخص نیست) انجام نمی دهد و این کارها روش و مدل رفتاری دیگری دارد.
۵. تصور اینکه مخاطبان فکر کنند امثال اینجانب بعد از چهل و پنج سال سن و مدارک علمی و رزومه کاری در سطوح مختلف، هنوز محتاج یک نامه برای اشتغال در هلدینگها! هستیم نشانه دردی نهادینه شده یا وجود جریانی کثیف برای تخریب آگاهانه است و بی شک نیازمند تحلیل روانشناختی و بررسی جامعه شناسی عمیق است.
۶. اکثر این اسامی افراد شناخته شده و صاحب ارتباطات و نفوذ هستند که یا بازنشسته شده و ممنوعیت اشتغال مجدد دارند و یا خود در جایگاه های معتبر شاغلند و منطق و دلیلی برای درخواست اشتغال برای آنها وجود ندارد.
۷. اگر کسی واقعا به واقعیت این نامه و منافعش می اندیشد، هر امتیاز یا منفعتی از این رهگذر که فکر می کند به من رسیده باشد با صمیم دل و رغبت تقدیم ایشان می کنم!
(ای هیچ! برای هیچ، در هیچ مپیچ!)
باور کردنی نیست که برخی رسانه ها و مخاطبان، تا این اندازه ناآگاه باشند که امثال این حقیر را نشناسند که دهه ها برای همین مردم و همین سرزمین، شعر نوشتیم و نقد کردیم و تاوان دادیم و برغم همه داشته ها و توانایی ها، آسیب دیدیم در حالی که رقابت برای زر و زور و تزویر کالای رایج بازار این روزهاست.
امثال هجیر تشکری، فروشی نیستند. اینها فارغ از عقده و حسادت و کینه برخی دوستان ناآگاه کم معرفت، اگر در سیستمی سالم، صادق و انسانی بودند حتما در سطحی مناسب در هرم سیاسی و اجتماعی قرار داشتند. اما امروزه نام شان در یک نامه معمولی برای «اشتغال» آورده شده است و همین مردم بجای آنکه غمگین باشند و به شرافتشان پی ببرند، بگونه ای رفتار می کنند که انگار اینها چیزی را غارت و پستی را به ناحق اشغال کرده اند.
می دانم که این سرزمین کارش بجایی رسیده که فرزندان خود را قربانی می کند و بر صورت شرافتمندان خاک می پاشد. می دانم که شروه های مادران و ضجه های خواهران ما تکراری است و درد به غریب ترین شکل خود منتشر می شود. اما این خاک روزی گل خواهد داد و اندیشمندان و هنرمندان و آزادگانش منتشر خواهند شد.
در پایان برای سیاسیون و نماینده های محترم، بجای دورویی، عدم شفافیت، آسیب زایی و تخریب، از صمیم دل آرزوی عقلانیت، تدبیر و صداقت و برای خودم و دیگران امید اندیشیدن و شادی فهمیدن بیشتر دارم!
زخم آنچنان بزن که به رستم شغاد زد
زخمی که حیله بر جگر اعتماد زد
فاعتبروا یا اولوالابصار
والسلام
عاقلان دانند
خیانتهای این شخص ضعیف فراموش نخواهد شد و با این گفتار درمانی ها ره به جایی نخواهد برد
کسی فکر نمی کرد ایشان تمام افراد کلاه نمدی و نخبه ایل تامرادی و سفلی را مورد غضب و کینه توزی خود قرار دهد
کسی فکر نمی کرد فقط دنبال کار خاله خورزوهایش و بستگان خودش باشد
کسی فکر نمی کرد که اینقدر.... انجام شود
من ۲۰ سال در سیاست کار کرده ام
چه زارع چه هدایت خواه و چه بهرامی و منتظریان به بد طینتی و حسادت ایشان نیستند و اگر بخواهند باشند نمی توانند
بدنامی که به اسم تامرادی ها با نابخردی و ایجاد نفاق دراین چند سال ایجاد شد باید توسط افراد به درد بخور و فهمیده ایلمان ترمیم شود
البته معتقد هستم که منتخب بویراحمد باید یک بویراحمدی اصیل فارغ از چپ و راست بودنش باشد
یا حق
زخمی که حیله بر جگر اعتماد زد
*پیروزی ندای وحدت و نماینده محترم ؛ برای خرچنگ زنده ای که توی آشپزخونه ی کشتی بود..یه معجزه ی بزرگ بود...*
..*منافع شخصی خرچنگ تامین نشده..*
ارتباطی بین خرچنگ و کشتی تایتانیک و نماینده محترم و ندای وحدت و خودم ندیدم.
منافع هم مبارک شما و کسانی که از نعمت حواله «جو» و ... برخوردارند.
ما که الان داریم می گیم لطف و منفعت را نمی خواهیم!
انشاله که کشتی تان به سلامت به مقصد برسد.
ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان
فریدون‌هاشمی و امثال ایشان افراد بزرگ‌و فهیمی هستند و نگه داشت آنها لیاقت می خواهد
از منظر افراد دون، سطح‌پایین‌و تکل فریدون ها تهدید محسوب می شوند
وافعا سخت است فهماندن مطلبی به کسی که نفعش در نفهمی است
من در تمام عمرم به هیچ نماینده رای نداده ام و نخواهم رای داد!
طلبکار هیچکس هم نیستم و الحمدلله بدهکار هم نیستم.
تصمیمی که به شما مرابط باشد نگرفته ام.
نامه بی مبنا و مضحکی منتشر شده و در سطح رسانه های فراتر از مرزهای این مملکت هم گندش منتشر شده. از رسانه های ملی تا ضد انقلاب و چپ و راست . اصلاحطلب و اصولگرا هم نام ما را علم کردند و به جناب روشنفکر منتسب نمودند.
منتظر پاسخ جناب نماینده بودیم. جواب ندادند.
خودمان چیزی نوشتیم.
اگر شما صلاح نمی دانید بگیم حذفش کنند!
اون خرچنگ هم خودتی جسارتا. من هیچم!
آخ و بخت بندر برماسه
نمی دونم.
کسی هم به من چیزی نسبت نداده.
کسی گیرد خطا بر نظم حافظ
که هیچش لطف در گوهر نباشد
هر وقت کسی با صراحت و با نام مشخص ادعایی داشت من پاسخ می دهم.
درود
چه می نوشتید
ما بیست سال است در هلدینگها!!! کار می کنیم و خودمان مسئولیت داشته ایم.
در کدام هلدینگ باید بکار گرفته شویم؟
ما که بچه هجده ساله نیستیم دنبال کار باشیم.
در آستانه بازنشستگی هستیم و شاغل در هلدینگها
متن بسیار ساده و آسانی است که سریع و صریح نوشتم.
اگر باز هم در فهم مطلب مشکلی وجود دارد، اشکال از من است.
تفکر سیاسی ثابت از منظر علم سیاست نداریم. دوستان ما هم عضو حزب سیاسی خاصی نبودند که در هر شرایطی پایبند به تصمیم آنها باشند.
اگر درست ببینید همه دوستان اصلاحطلب در مواقع مختلف تصمیم متناسب با شرایط خودشان می گیرند. از سیدباقر موسوی بگیر تا بقیه شون. این دوستان هم شرافتمندانه و صریح تصمیم گرفتند و بعد هم کنار روشنفکر نماندند و سهم خواهی هم نکردند.
منفعتی هم نبردند.
این دوستان اینقدر بزرگ هستند که کسی مبلغ فروش شان را نمی تواند پرداخت کند!
انصاف خوب چیزی است
شاید حق با شماست.
اما من قلم تندتر و صریح تری دارم که در اینجا تلاش کردم حساسیتها را لحاظ کنم.
اگر اجحاف شده، اشکال از روحیات من است.
نتیجه گرفتید یا نه؟
صرفا"براتون تعارفی کرد یا خیر؟
الان یکی به میخ زدی،یکی به نعل؛کدام یک ؟
گویا با محافظه کاری قلم زدی که شاید هنوز کوره امیدی باشد
بالاخره مرزبندی کردید با ایشان یا نه؟
سرانجام چه تعدادتون نورچشمی ترند؟!!!
ما ده ها سال است در شرکتهای مختلف کار می کنیم.
شغل ما ربطی به جناب نماینده و یا هیچ نماینده دیگر ندارد.
من بیست و چند سال سابقه کار در حوزه های مختلف (بانک انصار،
حقوقی بانک گردشگری کشور، برنامه ریزی و کنترل پروژه شهر صنعتی و منطقه ویژه کاوه، معاونت مهندسی و املاک هلدینگ ایوا، معاونت بانکداری ثامن، معاونت پشتیبانی لاوان، ...) د ارم.
سه رشته دانشگاهی درس خوانده ام. رتبه کنکورم ۲۴۰ سراسری، سال ۷۴ بوده.
با هیچ نماینده ای همراه نبوده ام که بخواهم جدا شوم.
آقای روشنفکر نماینده مردم است. با رای من نیامده و بدون رای من هم نخواهد رفت. اما من
هیچ امیدی به هیچ بنده ای نداشته ام، ندارم و نخواهم داشت.
اینها کی هستند که من امید ببندم؟
اما خیانت، فرصت طلبی، سو استفاده ناجوانمردانه از این موضوع را هم توسط رقبا و حسودان و برخی کوتوله های بی شرم درست نمی دانم. اینها بهانه ای شد که بازهم عقده گشایی کنند و یک قوم را زیر سوال ببرند.
الان خوبه؟
مشخص شد؟
هاشمی و تشکری سنگ تمام گذاشتند برای جریان ندای نفاق حالا اینه دستمزدش
آن روز هم می‌رسد و خواهیم دید به پای امثال هاشمی و .......بیفتید و التماس
آیا در ادارات جز گروه خودتون کسی رو میبینید
آیا جز مارگون ولوداب ووابستگانشون در ادارات کسی رو می بینید
پس کو ندای وحدت
همه مدیر کل ها وابسته یا فامیل یا سفارشی هستن
پس بقیه چه ؟؟؟؟؟؟
نفهمیدم منظورتان چه کسی است؟
کسی را هم نمی شناسم در این جریان همه کاره شده باشد.
ما اصلا ربطی به روشنفکر نداریم. عیسی به دین خود و موسی به دین خود.
خود ایشان هم چنین ادعایی ندارد . البته نظر «شوفرها» هم مهمه.
شما باور نکنید.
بزرگی، مولفه های دیگری دارد.
شکر
ما تو را نه جز اندیشمند نه جز جوان تامرادی بحساب نمیاریم
جون زن حالوت، اگر می توانی نامه ش را بنویس که ما جزو برامکه نیستیم!
//
ما هم ادعا نکردیم جوان هستیم. پنجاه سالمه!
قربون ککام. خودتو اذیت نکن. ما ادعایی نداریم.
انقدر حقیری که جرات نمی کنی اسمت را هم بنویسی.
امثال هاشمی با هنر و علم و شخصیتشان مورد احترام عاقلان و بزرگان هستند.
جایگاه خانوادگی و نسب و ریشه های طایفه ای هم جای خود دارد.
برو به حقارت خودت بیشتر فکر کن
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش، که ما گوش به احمق نکنیم
سپاس از لطف شما
ماییم و نوای بی نوایی
بسم الله اگر حریف مایی!
ما چهره خود نمی خراشیم
ما خوبی او به خلق گوییم
تا هردو دروغ گفته باشیم
کمال الدین اسماعیل
سپاس از لطف شما
بسیار و بی شمار دوستان جان به ما لطف دارند.
هرکه هم بدی گفت، دوست ماست. ما سرشاریم از اشکال و عیب. اگر عیب ما را بگویند که بد نیست!
تهمت و توهین زیبا نیست.
ملا فریون
فکر کردی ما نمیدانیم
آسیب دیدن و تاوان دادن هم برای شرافت، شجاعت و حقطلبی، افتخار دارد و اشکال نیست.
نظر شما هم محترم است.
برادر عزیزم هاشمی ناراحت نباش این نیز بگذرد
درسته ناراحت شدی حق هم دتشتی ولی بعضی جاها هم نیش زخم به بزرگان ایل می زنی با این کار بزرگ نخواهی شد حالا بماند
بعد از کلاس اومده بود می‌گفت ای مردک نفهم اصلا معلوم نبود چی میگه
در واقع مشکل از فهم خودش بود و اون استاد یا مربی اشکالی به تدریسش وارد نبود /
روبروی فریدون نشستن و بحث علمی یا سیاسی کردن جسارت و توانایی میخواد / بعضی هاتون از بی سوادی حرف زدید و بد گفتید / بعضی ها هم اتفاقا فریدون را میشناسند و میدانند که توان نشستن مقابلش را ندارید و اینقدر مرد نیستند که با اسم واقعی نظرتون را بنویسند / البته صرفا توان علمی و سخنوری و ... ملاک نیست
شرافت هم پایه ثابت سربلندیست