انسان به دنبال شهرت و شهرت مشروط بر تنفیذ و نفوذ بر هر ایده ایست که
انسان ها انتظارات را بر معیار آنها درجه بندی میکنند،وزن هر شهرتی بستگی
به عمل بر آمده دارد و ترازوی ایده ها آنقدر مستحکم است که هر هنری را که
شخص برآن سنجیده میشود،میزانش عیان میشود.
گاهی جامعه در اختیارات جمعی
خود دست به انتخابی میزند که کمال نارضایتی ها را بهمراه دارد و فلسفه
انتخاب خود مراحلی دارد که اگر نافذ طی شود و سطح دکترین آن با هدف همخوانی
داشته باشد در انتخاب رضایت بیشتری حس میشود،اما از جمله انتخاباتی که
ریشه در احساسات(عواملی چون؛قومیت گرایی و رانت خواهی و هیجانات روانی)که
سلب انصاف میکند و قوه تشخیص را دچار تزلزل میکند ما را از یک انتخاب ایده
ال و صائب مذبوح و مایوس میکند و عواقب نارضایتی را در جامعه تکثیر میدهد.
هرچه جامعه کوچکتر باشد و به لحاظ جمعیت از کمیت برخوردار باشد انتظار
سهولت و اسایش جمعی در برخی امور و من جمله کیفیت سطح برخورداری از رفاه
اجتماعی بیشتر میرود،اما اگر نقض ان پدیدار شود یعنی جامعه با سطح انبوهی
از منابع در قبال جامعه ای با میزان جمعیت محدود یعنی فرصت ها را به یک
چالش تبدیل کرده ایم که اولین آن را باید اشاره کرد به یکی از اختیارات ما
در همان امر انتخاب.
عواملی که به پیشرفت در جامعه سرعت میدهد هماهنگی و
نظام بخشی در فرصت ها یعنی در شرایط کنونی ما باید مانند یک تاجری حرفه ای
بیاندیشیم که شن را در بیابان بفروشد و یخچال را در قطب.اگر برای تمام
ظرفیتها فرمول داشته باشیم میتوان به تمام فرصت ها در هر برهه ای بعنوان یک
موفقیت و زیر ساختی متنفع نگاه کرد.این امر به تنهایی عهده دار پروسه ای
این چنینی نمی باشد لیکن برای شروع باید دست به یک انتخاب مناسب زد تا
پویایی اقتصادی و اجتماعی و صنعتی با انتخاب یک فرد که بتواند به مجرب
اطلاع از وضع شناخت ظرفیت ها انها را در چرخه بهره وری مقرر نماید.
و
اولین فرصت که اساس و جرثومه تحول است همان انتخاب ماست که درب ورود را
برای پایش فرصت های دیگر محیا میکند و اصولا میتوان اولین قدم را مهم ترین
گام در مبسوط کردن رفاه اجتماعی نامید.
دکتر بهرامی کاندیدای مجلس که
سابق در زمان مدیریت خود از شهرت مدیریتی ویژه ای برخوردار بود اکنون یک
فرصتی ست برای ورود به استفاده از فرصتهای ظرفیتی و پتانسیلی منطقه و جهت
نیل به این اهداف انتخابی، باید ابتدا از ظرفیت و شهرت مدیریتی فرد منتخب
نگاه کرد،چرا که دکتر بهرامی شهرت و رزومه بسیار قوی در امر عملیاتی و
اجرایی دارد و توانایی های اجرایی بیش از هر زمان برای اجرای این مهم به
رغم رونق و پیشرفت، نیازمند و ملزوم میباشد.
حالا اگر شهرت ها باعث
میشود افراد متنفذ شوند و شرط آنها برای پذیرش عمومی در سنجش های انتخاباتی
لزوما شهرت است باید به گونه ای باشد که جامعه را تحول دهد و این تحول که
رضایتمندی جامعه را بهمراه دارد یقینا باید دارای شهرتی علمی و تخصصی باشد
نه صرفا در قالب حزب و سخنوری و اقداماتی پوپولیستی.
بنده بعنوان یک
دانشجو که ساختارها را در جامعه برای آینده خود در مخاطره میبینم تنها شخصی
که بتواند از منابع موجود در تقویت زیرساختها و ترقی اشتغال، ساختارها را
نظام بندی استاندارد نماید دکتر بهرامی میباشد.
ضمن آرزوی موفقیت برای ایشان.