چله‌ی زمستان؛ رسمی دیرینه که به حاشیه می‌رود

یلدا همان بلندترین شب زمستان شبی به قدمت یک آیین بلندآوازه و یادآور خاطرات کهن از گذشتگانی است که شاید اکنون در بین ما نباشند اما یاد و خاطره آنها هرگز از دفترچه خیالمان فراموش نخواهد شد.

شب چله بهانه‌ای برای دورهمی‌های ساده اما دلنشین بود. زمستان می‌آمد برف که می‌بارید سقف آسمان کوتاه‌تر می‌شد و دل‌ها به هم نزدیک‌تر. خانه قدیمی و کاه‌گلی مادربزرگ حال و هوای دیگری داشت.

پولک‌های برف روی شاخه‌های درخت انجیر و بیدی که از سرما به خود می‌لرزید، سوسو زدن چراغ اتاق تاریک مادربزرگ از میان برگ‌های خزان زده بلوط کهنسال حکایت آغازی گرم بر زمستان سرد بود تا در شب چله محفل گرم و صمیمی برپا شود.

اتاق کوچک مادربزرگ با تمام کوچکی‌اش برای همه جا داشت شب چله همه را دور کرسی نقلی کاه گلی جمع می‌کرد و از قوری کوچک نشسته بر کتری زغال گرفته دودی بلند می‌شد و مادربزرگ با آجیلی از گندم برشته، کشمش و نخود از مهمانان یلدایی چه گرم پذیرایی می‌کرد.

و اینچنین شب چله با متیل‌گویی مادربزرگ شبی برای دور همی‌های با صفا، به بلندای صمیمیت و شبی برای تماشای زندگی از چشم یلدا بود.

امروز اما در عصر تکنولوژی و فناوری بی‌حوصلگی‌ها بیشتر و خانه مادربزرگ خلوت‌تر از همیشه است.

هر سال که می‌گذرد رسم و آداب و رسوم گذشته کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر می‌شود و هر کس به بهانه‌ای درخت فراموشی این آداب را آبیاری می‌کند.

چله‌ی دیروز یلدای دیگری شده و آداب و رسوم دستخوش تغییراتی که هر سال که می‌گذرد رنگ و لعاب سفره یلدایی بیشتر می‌شود.

دورهمی‌های لاکچری امروز در شب یلدا بازار رقابتی شبکه‌های اجتماعی شده و هر کس در تلاش است تا در قاب شیشه‌ای بهترین‌ تصاویر را از دورهمی خود به اشتراک بگذارد تا بهترین لحظاتی که در گذشته در کنار هم بودن می‌گذشت در فضای مجازی سپری شود.

آجیل‌های خانگی دسترنج مادران قدیم جای خود را به تنقلات صنعتی و بسته‌بندی داده و یلدا به سنتی غرق شده در زرق و برق امروزی تبدیل شده است.

راستی! در این اوضاع وخیم اقتصادی چند هزار یا شاید میلیون نفر مجبورند شب یلدا را فقط از صفحه تلویزیون به تماشا بنشینند و حسرت به دل بمانند تا شاید شبی را ببینند که شاد و خندان در کنار خانواده مشغول خوردن آجیل و تنقلات شب چله هستند.

یلدای این قشر نه از جنس یلدایی است که مجریان خوش خنده تلویزیون کنار آجیل و میوه‌های درشت به تصویر می‌کشد و نه در شبکه‌های اجتماعی خودنمایی می‌کند بلکه دست‌های خالی پدری است که تا پاسی از شب به خانه نمی‌رود تا مبادا شرمنده نگاه منتظر دخترش شود.

در ایده‌های هیجان‌انگیز یلدایی‌تان کمک به نیازمندان فراموش نشوند.یلدایتان مبارک