نخستین سئوالی که مطرح است این است «باران کوثری» در چه بازه زمانی ممنوع الکار شدند؟
شاید مردم یک نکته را ندانند که در دولت قبل افرادی وابسته به سازمان سینمایی شمقدری کارشان در دوران اغتشاشات خیابانی سال ۱۳۸۸ این بود هنرمندانی که در شورشهای آن سال حضور داشتند و توسط نیروهای پلیس دستگیر شدند را آزاد کنند. اولا سئوال کردن با حضور در اغتشاشات خیابانی دو گزینه بسیار متفاوت است و اگر نخواهیم تاریخ را تحریف کنیم بسیاری از بانوان محترم سینمای ایران در اغتشاشات سال ۸۸ توسط نیروی پلیس دستگیر شدند و اتفاقا با پیگیری سازمان سینمایی دولت دهم و نهاد صنفی خانه سینما از بازداشتگاه آزاد شدند.
اما نکته این است که سئوال کنندگان اشتباهی وارد جمع اغتشاشگران شدند و نیروهای پلیس امنیت هم در آن فضای بحرانی که نمی توانستند فلان بانوی بازیگر که چهرهاش را در پشت نقاب سبز پنهان کرده، شناسایی کند و او را دستگیر نکنند. القصه ...باید یک نکته را روشن کرد که اغتششاش با سئوال بسیار متفاوت است!
اما همین دوست بازیگر سئوال کننده ( شورشی سابق) به محض اینکه توسط نیروهای پلیس شناسایی می شدند خیلی محترمانه با خانواده هایشان یا مسئولان سازمان سینمایی با مدیران خانه سینما تماس گرفته میشد و به سرعت از بازداشتگاه آزاد میشدند تا دوباره به جمع سئوال کنندگان ( همان اغتشاشگران) بازگردند.
خانم بازیگر به محض آزادی از بازداشتگاه در کمتر از ۳ ساعت راهی لوکیشن فیلمبرداری می شد و همان سال بانوی سئوال کننده دو فیلم سینمایی در سال ۱۳۸۸ بازی کردند که این دو فیلم در بخش رقابتی بیست و هشتمین جشنواره حضور داشت. حضور مکرر در جمع سئوال کنندگان و پذیرایی چند ساعته توسط پلیس و آزادی بی قید و شرط سریع توسط خانه سینما یا سازمان سینمایی وقت و حضور پیاپی در چندین فیلم سینمایی را چگونه می شود ممنوعیت تلقی کرد؟!
نکته جالب این است که بانوی شعار دهنده در جمع هواداران روحانی فراموش کرده است که در سال ۱۳۸۹ در لطفا مزاحم نشوید، قصه پریا، من مادر هستم، اسب حیوان نجیبی است حضور پیدا میکند و در دومین سال استقرار دولت دهم در لیست پرکارترین بازیگران زن سینمای ایران در سال ۱۳۸۹ قرار می گیرد. اما باران کوثری در سال بعد با وجود حضور متعدد در جمع سئوال کنندگان خیابانی ،بیشترین فیلم ممکن را بازی می کند.
مگر احمدی نژاد اصولگرا بود که امروز قالیباف و رئیسی با ایشان مقایسه میشوند و چرخ روزگار چرا اینقدر معکوس میچرخد که امنیتیترین فرد در مقام ریاست، به عنوان سمبل وحدت اصلاح طلبان شناخته می شود؟
البته باید به این نکته اشاره کنم طرفداری از روحانی و حمایت از چند زندانی سیاسی ژست است. پشت صحنه سینمای پس از سال ۱۳۸۸ عجیب و غریب شده است، هرکه اپوزیسون بوده محبوبتر است و در محافل سینمایی بیشتر او را تحویل میگیرند.اگر روحانی برنده شد، ژست بیشتری میگیرند اگر یک چهره اصولگرا بر سر کار آمد رانت بیشتری دریافت میکنند. به عبارت دیگر حضور هنرمندان در همایش های حمایت از روحانی، بازی کاملا برد برد است.
اما مستقل از این شوهای سیاسی برای کار بیشتر در سینما، سئوال این است که چرا در حوزه فرهنگی، در هیاهوی انتخابی، اصولگرایان مورد هجمه قرار میگیرند؟
مگر موسسه تصویر شهر که زیر نظر آقای قالیباف است بیشترین سهم را در تولیدات مهم سینمایی طی سالهای گذشته نداشته است؟ مگر قالیباف بیشترین سالن سینما و تئاتر را در این شهر نساخته است و از قضا بهترین جشنواره سینمایی در هزاران جشنواره برگزار شده ، جشنواره فیلم شهر نیست؟ مگر قالیباف در دوران جدال خانه سینما با سازمان سینمایی، زمانی که بودجه خانه سینما قطع شده بود، بیشترین حمایت مالی را از خانه سینما نکرد؟! در سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۱۳۹۱ بیشترین الطاف مالی توسط موسسه تصویر شهر به واسطه حضور مدیر با لیاقتی مثل ابراهیم داروغه زاده نصیب هنرمندان میشد.
نکته مهم این است که هنرمندان مردم را از لولویی می ترسانند که هرگز وجود ندارد،
اتفاقا در دوران اصولگرایان خطوط قرمزی که مد نظر هنرمندان است کمتر خواهد
شد. هنرمندان و سینماگران امروز شاهد هستند که بیشترین اعمال سانسور به
مثابه دهه شصت ،در مورد آثار سینمایی، در دوران روحانی مچکریم، اعمال
میشود. ضمن اینکه چهره ای نظیر ابراهیم رئیسی در نخستین برنامه تلویزیونی
اش اعتراف کرد که سینما را باید سینماگران اداره کنند، یعنی مثل همیشه
میرکریمی و عسگر پور و منوچهر محمدی . پس اگر یکی از چهره های اصولگرا
برنده انتخابات شود، اتفاق خاصی در حوزه ممیزی و سانسور و اداره خانه سینما
نخواهد افتاد./ مشرق