***
اگر هاشمی نبود «افغانستان» میشدیم؛ اگر برجام نبود «ونزوئلا»!
حمیدرضا جلاییپور، از فعالان اصلاحطلب اخیراً و در جریان فوت مرحوم هاشمی، طی یادداشتی در روزنامه شرق نوشت:
«هاشمیرفسنجانی، توسعه اقتصادی را بعد از جنگ جدی گرفت، کوتاه نیامد و کاری کرد که توسعه تبدیل به رویه شود تا حالا بتوانیم از توسعه همهجانبه صحبت کنیم، و گرنه شاید به وضعیت شهرهای افغانستان شبیه شده بودیم. نکته دیگر اینکه با ضربهای که دوره احمدینژاد به ساختار اقتصادی کشور وارد شد، کشور از پا درنیامد و اینها همه مدیون زیرساختهایی بود که در دوره آقایان هاشمی و خاتمی برای این کشور فراهم شده بود.»[1]
همین چهره، چند ماه قبل نیز در بخشی از گفتوگوی خود با نشریه تجارت فردا شماره 188 گفته بود:
«اگر روحانی با تدبیر جلو رشد فزاینده تحریمها را نمیگرفت من شک ندارم که وضعیت معیشتی مردم ایران به وضعی فعلی و بحرانی ونزوئلای کنونی نزدیک میشد. در حال حاضر در ونزوئلا، توزیع نان به کمک ارتش انجام شده و تورم به ۷۰۰ درصد رسیده است. خوشبختانه برجام توانست جلو ونزوئلایی شدن ایران را بگیرد.»[1]
*غیر از آنچه که جلاییپور درباره مرحوم هاشمی و بحث افغانستان شدن کشورمان مطرح کرده است؛ برخی دیگر از چهرههای دولتی و اصلاحطلب نیز طی 2 سال گذشته کراراً بر این نکته تأکید کردهاند که اگر برجام روحانی نبود، ایران به ونزوئلا تبدیل میشد و کشور در شرایط نفت در برابر غذا قرار میگرفت!
در ادامه به تعدادی از این گفتهها اشاره میکنیم:
_مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیسجمهور طی مقالهای در شماره ۱۹۰ نشریه تجارت فردا و با طرح این سؤال که «به چه دلیل اقتصاد ایران مثل اقتصاد ونزوئلا دچار بحران نشد؟!»: سه عامل وجود داشته که از وقوع بحران اقتصادی پیشگیری کرده است. عامل اول، سیاستگذاری اقتصادی، عامل دوم، برجام که نقش سلبی ایفا کرده و عامل سوم انتظارات مردم بوده است.
_عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات، در بخشی از گفتوگوی خود با شماره ۱۹۱ نشریه تجارت فردا: این مطلب باید به مردم منتقل شود که فاجعهای که در ونزوئلا اتفاق افتاده در ایران هم در حال اتفاق بود!
_مرحوم هاشمی: برای ما روشن بود و کم و بیش مستند بود که سیاست غربیها این بود که ما را به نفت در برابر غذا برسانند. چون به نفت ما احتیاج بود، میخواستند این را حفظ کنند و داشته باشند و ما هم احتیاج به غذا داشتیم و در مقابل آن، به ما غذا بدهند. کاری که در عراق کردند... در موقع خوبی موفق شدیم که به طرف حل این مساله برویم. این هم در سایهی انتخابات 92 شد.
_سیدرضا صالحیامیری، وزیر فرهنگ و ارشاد در مصاحبه با آرمان امروز: اگر مذاکرات
ما به نتیجه نمیرسید و در حال حاضر برجام اجرایی نمیشد، شورای امنیت که برای
فروش نفت ایران سقف یک میلیونی تعریف و حتی کشورهای دریافتکننده را هم مشخص کرده
بود، تصمیم داشت اگر این مساله حل نشود هراز چند گاهی 20 درصد ازاین میزان فروش را
کاهش دهد. به اعتقاد من اگر برجام نبود ما به سمت وضعیت نفت در برابر غذا و دارو
میرفتیم.
*این سخنان به لحاظ مبنایی و به گواه دلایل موجود، صحیح به نظر نمیرسند.
شمایل جنگزده کشور افغانستان بخاطر نبود سیاستهای پیشرفتمحور نیست چه اینکه افغانها قبل از آغاز جنگهای داخلی خود اتفاقا کشوری نسبتا پیشرفته در منطقه مرکز_غرب آسیا به حساب میآمدهاند. و چهرههای صاحب اندیشههای با محوریت توسعه نیز در این کشور کم نیستند.
مشکل افغانستان تفرقه، قدرتطلبی و البته اعتماد برخی چهرههای این کشور به آمریکاست که هماکنون سبب شده است تا افغانستان با افزایش چند هزار برابری کشت مواد مخدر، افزایش میزان معتادین، چالش در مرکزیت حکومت سیاسی و انقیاد از سیاستهای آمریکا مواجه شود و سرعت پیشرفت واقعی این کشور بسی کند شود.
در مسئله ادعای دولت و اصلاحطلبان پیرامون ونزوئلائیزه شدن ایران نیز بایستی اشاره کرد که این صحبت اگر واقعی بود و دلایلی متقنی داشت، میبایست که ما از زمان وضع تحریمهای داماتو در حوالی سال 75 تا به قول آقایان در خرداد 92 به این اوضاع گرفتار میشدیم که نشدیم!
شاهد مثال آنکه به قول حجتالاسلام حیدر مصلحی، وزیر سابق اطلاعات، ایران اسلامی حتی در دوران جنگ که کشتیهای حامل غذای کشور با موشک هدف قرار میگرفتند نیز دچار بحران نشد.[2]
ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که اعضای ستاد برجام بر اثر آشکار شدن بیدستاوردی این توافق برای مردم، مدتهاست که به دستاوردتراشی و بیان مقولات ناملموس و بلااثبات بعنوان نتیجه برجام روی آوردهاند و صحبتهایی مثل «خرید هواپیما برای مغازهدار هم تأثیر دارد» را اظهار میکنند.
***
«برجام روحانی» یا برجام شهدا و رهبری؟!
رئیسجمهور روحانی، روز سهشنبه گذشته در بخشی از مصاحبه مطبوعاتی خود گفته است: برجام تعلق به دولت یازدهم یا شخص خاصی ندارد، برجام از آن ملت بزرگ ایران است، برجام از آن رهبری مقتدر کشور است، برجام از آن شهیدان ماست، شهدای هستهای و دیگر فداکاران ما...[3]
*برخی تحلیلگران اصولگرا در اوان روی کار آمدن دولت آقای روحانی پیشبینی کرده بودند که این دولت بر اساس سیاست «جهانیشدن» خود که به آن ایمان راسخ دارد، حتماً با غرب به توافق دست مییابد. معاهدهای که البته بیدستاورد خواهد بود و آنگاه صداهایی از درون ستاد دولت برخواهد خواست که اعلام میکنند «مسئول و مقصر این توافق» کسان دیگری بودهاند نه ما!
در اشاره به صحبتهای رئیسجمهور محترم بایستی خاطرنشان کرد که رهبر معظم انقلاب از ابتدای روی کار آمدن این دولت و در سال 92 صراحتاً بیان کردند که برخی مسئولان دولت جدید همانند دولت قبل، فکر میکنند مشکلات کشور در رابطه با آمریکا حل میشود که این محاسبه درستی نیست.[4]
معظمله همچنین مؤکداً و بارها «بدبینی» خود نسبت به توافق با آمریکا را بیان کردند و بیدستاوردی این توافق برای مردم و نظام را جملگی قبل از وقوع برجام پیشبینی و تفرّس فرمودند.
شروط 9 بندی رهبر انقلاب بر متن برجام که بصورت یک دستور علنی به استحضار دولت یازدهم رسید نیز اثباتاً رعایت نشده است.[5]
همچنین برجام فعلی بر اساس نصوص موجود از بیانات رهبر معظم انقلاب حاوی «بیدستاوردی»، «نقض»، «عبور از خطوط قرمز» و «دارای خُلل و فُرج» میباشد که البته با «عجله و شتاب» نیز تنظیم شده است.
اکنون و با دانستن این مقولات آیا هیچ عقل سلیمی حاضر است برجام را به رهبری نظام منتسب کند؟!
درباره شهدای هستهای نیز اگرچه آنها در بین ما نیستند که درباره برجام آقای روحانی قضاوت کنند! اما شهدای زندهای همچون دکتر «فریدون عباسی» (از دانشمندان اتمی کشورمان و رئیس سابق سازمان انرژی اتمی که به دست معاندین ترور شد اما به خواست الهی زنده ماند) هماکنون مراتب نارضایتی و انتقادات شدید خود از برجام آقای روحانی را صراحتاً و بارها ابراز کرده است و به قول آقایان دولت در زمره «دلواپسان» محسوب میشود.
سایر شهدای عزیزی هم که در این راه تقدیم شدند؛ کسانی بودند که دستاوردهایشان در مذاکرات هستهای وجهالمصالحه شد و در مابهاِزای «تقریباً هیچ» فعلاً از دست رفته است.
و البته در قلب دستاوردهای آنان نیز فعلاً بتن ریخته شده است...
آیا باز هیچ عقل سلیمی حاضر است که برجام روحانی را متعلق به شهدای عزیز هستهای و دیگر فداکاران ایران بداند؟!
از این دو مقوله هم که بگذریم؛ برجام را بایستی دستاورد آنانی دانست که برای آن صراحتاً ابراز خوشبینی کردند، در مابهاِزای آن وعدههای پرطمطراق فراوان دادند، ناصیه تمام امور حتی «اقتصاد مقاومتی»، «آب خوردن» و «بیمه زنان خانهدار» را به برجام گره زدند و در قبال تحقق آن خواستار برپایی جشن هستهای در خیابان شدند و نامههای تبریک نوشتند. طبیعی است که برجام ملک طلق این افراد و دستپخت آنهاست نه دیگران.
گفتنیست، موافق جلوه دادن مخالفین اصلی تصمیمات و توافقات بد توسط حامیان شماره یک این رفتارها، در تاریخ اسلام نیز مسبوق به سابقه است...
***
سخنگوی غیر رسمی دولت روحانی در آمریکا کیست؟!
روزنامه اصلاحطلب شرق، در شماره سهشنبه گذشته خود و در بخشی از مصاحبه با «حسین موسویان» (چهره جنجالی تیم مذاکراتی روحانی در سال 84 که به اتهام جاسوسی دستگیر شد) از وی میپرسد:
«در آخرین حضور شما در ایران در سال ٩٣، دیداری میان شما با آیتالله هاشمی صورت گرفت؟ با توجه به اینکه شما بهنوعی سخنگوی غیر رسمی ایران در محافل مختلف در سطح جهان و بهویژه آمریکا هستید، ایشان توصیه خاصی به شما نداشتند؟ از شما نخواستند با توجه به تغییر دولت و حل موضوعاتی که در دوران احمدینژاد برای شما پیش آمد، در ایران بمانید؟»[6]
*«حسین موسویان» که هماکنون بعنوان پژوهشگر در دانشگاه پرینستون آمریکا فعالیت دارد، پس از اثبات جرم خود و انفصال از خدمات دولتی در دهه 80، مرکزیت فعالیتهایش را به خارج از کشور منتقل کرد و در آمریکا مشغول به کار شد.[7]
منتقدان پیش از این نیز به دولت و افکار عمومی هشدار داده بودند که موسویان فیالواقع «عقل منفصل دولت یازدهم در خارج از کشور» است.
وی چندی قبل و در ماجرای برجام با یک رسوایی بزرگ مواجه شد و آن افشای خبر دریافت پول از کاخ سفید برای ترویج برجام روحانی توسط موسویان بود.[8]
موسویان همچنین در ترویج مقولاتی همچون برجام 2، انتقاد ضمنی از فعالیتهای موشکی ایران، خوشبینی نسبت به مقامات آمریکا و فرصت جلوه دادن آنها و تبلیغ شعار اعتدال دولت یازدهم در خارج از کشور نیز نقش بسزایی داشته است.
در ادامه به تعدادی از صحبتهای موسویان که بعضاً در خارج از کشور ایراد شدهاند اشاره میکنیم:
_ این توافق بار تحریمها را از روی دوش ایران برداشته است. همین که بار تحریمها از روی دوش کشور و ملت ایران برداشته شود، مسلما باعث تقویت توان دفاعی ایران میشود...این که ما توقع داشته باشیم با این توافقنامه بلافاصله تمام تحریمهای به ایران لغو شود غیر منطقی است، حتی کسانی که انتقاد میکنند نیز می دانند که چنین چیزی ممکن نیست که فورا به ما جنگندهF18تحویل داده شود...دیدگاه من این است که اکنون زمان این است که بعد از دوران هستهای، ایران و قدرتهای جهانی یک همکاری نزدیک و فوق العاده جدی و کاری راجع به مدیریت بحرانهای منطقهای شکل داده و آغاز کنند که طبیعتا آمریکا هم بخشی از مذاکرات باید باشد!
(سوم شهریور 94 در مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا)
_ میگویند ما فراتر از معاهده انپیتی امتیاز دادهایم. من هم قبول دارم اما برای یک بازه زمانی مشخص...دسترسی نامحدود الزامی شده است البته این دسترسی تا زمانی است که اعتماد جامعه بینالمللی حاصل شود.
(31 فروردین 94_ گزارش ایسنا از سخنرانی موسویان در اشاره به تفاهم لوزان)
_ رئیسجمهور و وزیر خارجه آمریکا برای توافق هستهای و پذیرش غنیسازی در ایران و رفع تدریجی تحریمها جدی هستند و قصد بازی کردن با ایران را ندارند.
(چهارم دیماه 93 در گفتوگو با ایسنا)
_ آزمایش موشکی ایران قبل از اجرایی شدن برجام صورت گرفت. ایران پس از انجام آزمایش موشکی عنوان کرد که این آزمایش موشکی نقض برجام نیست، که سخن صحیحی است. در مقابل اما آمریکا و قدرتهای بزرگ مدعی شدند که آزمایش موشکی مغایر قطعنامه 1929 شورای امنیت است و چون برجام اجرایی نشده ، لذا آن قطعنامه مشروعیت داشته است. به هر حال با این اتفاق شبهه جدی ایجاد شد. اگر من جای مسئولان بودم، آزمایش موشکی را بعد از اجرایی شدن برجام انجام میدادم که قطعنامههای قبلی منتقی شده بودند و شبههای هم بوجود نمیآمد.
(22 دیماه 94 در گفتوگو با سایت جماران)
_ من اعتقاد دارم که اوباما یک فرصت بود و هنوز هم هست و باید از این فرصت نهایت استفاده را کرد.
(12 دیماه 94 در گفتوگو با خبرگزاری آنا)
_ اگر اصول این توافق (برجام) توسط سایر کشورهای منطقه اجرا شود، طرح خاورمیانه عاری از سلاح هستهای عملا تحقق خواهد یافت!
(روایت تسنیم از سخنرانی موسویان در کنفرانس سالانه وکلای آمریکا در 19 آبان 94)
_ دستآورد مهم توافق هستهای، تقویت اعتدالگرایی در جهان است که قدرت را از دست تندروهای جنگ طلب در منطقه و جهان گرفت .
(روایت خبرگزاری ایلنا از سخنرانی موسویان در ایالات آمریکا در تاریخ 30 شهریور 94)
گفتنیست، حسین موسویان در بهمنماه سال 92 (مدتی پس از توافق موقت ژنو که بیدستاوردی آن اثبات شد!) نیز در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم پیرامون نقش خود در خارج از کشور گفته بود:
من اگر نقشی را در دیپلماسی در 4 سال گذشته بازی کردم در «دیپلماسی عمومی» بوده است. در روشنگری افکار عمومی جهان غرب راجع به مواضع ایران بوده است. اگر شما نظرسنجی یک ماه پیش گاردین را که آنلاین مطرح کرد که توافق هستهای ژنو که به دست آمد دلایلاش چه بود؟ 1. روشنگریها و مقالات و سخنرانیهای حسین موسویان 2. انتخاب آقای روحانی، 3. مواضع آقای کری و اوباما و... یعنی آنها هم میدانند که من در صحنه دیپلماسی عمومی در عالیترین سطوح رسانهای اعم از نیویورک تایمز، واشنگتن پست، گاردین، فایننشیال تایمز، وال استریت ژورنال، سیانان، لوموند... فعال بودم، من صدها مقاله و صدها کنفرانس و سخنرانی انجام دادهام. بسیاری از سخنرانیهای من در آمریکا مستقیم از طریق تلویزیون پخش میشد. من در سانفرانسیسکو یک سخنرانی داشتم که بیشتر عمومی بود و از 250 شبکه تلویزیونی و رادیویی آمریکا پخش میشد.[9]
*و مدتی پس از همین مصاحبه بود که ماجرای پولهای دریافتی وی از سوی کاخ سفید برای ترویج برجام، توسط آسوشیتدپرس افشا شد...
***
1_ http://sharghdaily.com/News/112170
2_ http://hawzahnews.com/TextVersionDetail/345930
3_ http://fna.ir/HI19U8
4_ https://www.tasnimnews.com/fa/news/1392/11/28/285888
5_ http://www.leader.ir/fa/content/13788
6_ http://sharghdaily.com/News/112704
7_ http://www.asriran.com/fa/news/132590
8_ http://fna.ir/UCMCP0
9_