پایگاه خبری تحلیلی عصردنا (Asrdena.ir): سخنان
رئیس جمهور در گفتگوی زنده ی تلوزیونی شب گذشته حاوی نکات جالبی بود جناب
روحانی در استدلالی شبیه آنان که ازدواج را عامل اصلی طلاق میدانند، بحران
اشتغال را به دلیل تعدد افراد نیازمند کار دانست، وسط رکود سنگین اقتصادی
علت گرانی ارز و به تبع آن بالا رفتن قیمت را رونق اقتصادی معرفی کرد، شوق و
اشتیاق دولت برای خرید هواپیمای خارجی در عین نابهسامان بودن سایر
سیستمهای حمل و نقل عمومی کشور را به دلیل علاقه وافر دولت به صرفهجویی
در ارز تحلیل کرد، بدعهدیهای آمریکا در مسئله برجام و تمدید تحریمهای
داماتو و غیره را حاصل برد-برد بودن توافق نیم بند برجام تشخیص داد،
حاشیهسازی و جر بحث وزرای کهنسال دولت در رسانههای عمومی را نتیجه اختلاف
نظر کارشناسی میداند، رشد 7.4 درصدی با افزایش بیسابقه بیکاری را قابل
جمع دانست و به ما یادآوری کرد که کشورهای زیادی در دنیا درگیر مسئله
شومی به نام آلودگی هوا هستند و...
در واقع می توان گفت سر جمع صحبت
های جناب روحانی این بود که علیرغم این که ایشان در سال 92 کشوری با
شاخصههای اقتصادی و اجتماعی شبیه افغانستان، پاکستان و زیمباوه را تحویل
گرفتهاند در این سه سال و اندی نه تنها آنچنان رونق اقتصادی ایجاد
کردهاند که خود مردم بگویند نیازی به این 45 هزار توامن یارانه ندارند
بلکه حتی کشور را به لحاظ شاخصهها به کشورهایی چون سوئیس و نروژ بدل کرده
است.
البته به نظر بنده این صحبتها هیچ اشکالی ندارد و در دولتهای
سابق هم در فاصله چند ماه مانده به انتخابات مسبوق به سابقه بوده است و
احتمالا جناب روحانی و تیم تبلیغاتی و مشاورانش هزینه این فاصله جدی
گفتهها و تصویرسازیهای جناب رئیس جمهور با واقعیتهای جامعه و ادراک
مردم از شرایط اقتصادی و اجتماعی را پذیرفتهاند، اما اشکال کار این است که
این تصویرسازی با استراتژی که مدتی است دولت و وزرای آن در پیش گرفتهاند
در تضاد است.
اواسط هفته گذشته بود که یکی از جراید کشور در گزارشی
از یکی از مناطق حاشیهای شهرستان شهریار در چند کیلومتری پایتخت خبر از
اقامت شبانه تعدادی از مردم در قبرهای آماده گورستان شهر خبر داد، خبری که
به سرعت در شبکههای اجتماعی پخش شد و واکنش اقشار مختلف مردم، هنرمندان،
ورزشکاران و ... را برانگیخت، آنجا بود که رئیس جمهور هم در جلسهای
اشارهوار در مورد این مسئله سخنانی را گفت، جناب روحانی در آن جلسه ضمن
اظهار تاسف از چنین پدیدهای همه افراد فارغ از جناحهای روحانی و گروههای
مختلف را دعوت کرد به منافع ملی کشور فکر کنند؛ در ادامه طیبنیا وزیر
اقتصاد در سخنانی قابل تامل روز گذشته گفت: قطعاً دستیابی به رشدهای بالای
اقتصادی به شرطی شدنی است که منازعات انتخاباتی و اهداف سیاسی را وارد این
اهداف نکنیم؛ خاشعانه و خاضعانه از جناحهای سیاسی خواهش میکنم همراه با
ملت و در راستای ارتقای ایران اسلامی تلاش کنیم.
به نظر نگارنده این
پیشنهادات و این سخنان هر چند دیر هنگام است ولی باید از آن استقبال کرد،
به شرطی که دولت و دولت مردانی که بیش از 90 درصد ظرفیت اجرایی کشور را بر
عهده دارند به چند سوال جواب دهند، اول اینکه اگر شرایط کشور گل و بلبل است
و اوضاع آنگونه است که دیشب جناب روحانی ترسیم کردند اساسا چه نیازی به
این گونه سخن گفتن است؟ اما اگر شرایط به گونهای دیگر است که همه میدانند
پس آن سخنان چیست؟ مسئله این است که همه دلسوزان انقلاب در شرایط فعلی
کشور از مشکلات پایهای و ریشهای که در سیستم اجرایی کشور وجود دارد
آگاهند و اتفاقا حل آنها توسط هر فرد و جناحی را بسیار مهم میدانند و از
حل شدن آنها توسط دولت جناب روحانی هم بسیار خوشحال می شوند اما واقعیت آن
است که بدون شفافیت در بیان مسئله و با سرپوش گذاشتن بر ضعفها چنین چیزی
امکانپذیر نیست.
اولین شرط تشریک مساعی اعتماد و راستگویی است،
نکته دیگر این است که مسیری که دولت میرود هرگز به سمت حل مسئله نیست، با
کابینهای که قول و فعلشان هیچ نسبتی با راهبرد کلان نظام در حوزه اقتصاد
مقاومتی ندارد چگونه میتوان امید به همگرایی در عمل داشت؛ کابینهای که یک
وزیرش خواهان وارد کردن مدیر از خارج است و تنها هنرش حمایت از
کارخانههای متخلف خارجی است، وزیر دیگرش حتی ایرانیها را لایق
آشپزخانهداری در قطار هم نمیداند و مهمترین طرح خانهدار شدن مردم را
مزخرف میخواند و خود هم هیچ ایدهای برای مسکن ندارد، دیگر فرد موثر این
کابینه هم تنها مزیت نسبی اقتصاد ایران را آبگوشت بزباش و قرمه سبزی
میداند، چگونه میتوانند اقتصاد کشور را به سمت درونزایی و مقاوم شدن
ببرند؟
در کابینهای که وزرایش آنقدر با هم اختلاف دارند که عملا
توان مدیریت اختلافات توسط ریاست آن هم ممکن نیست و تجربه ثابت کرده تاب
انتقاد از هم را ندارند، ایده تشریک مساعی و همافزایی بیشتر یک ژست است تا
واقعیت!
منبع: نسیم