در روزهای نخستین جنگ
که هنوز سپاه تیپهای خود را تشکیل نداده و ارتش از انسجام لازم برخوردار
نبود، نیروهای داوطلب مردمی نقش مهمی در دفاع از کشور ایفا کردند.
رزمندگانی که بسیجیوار رهسپار میادین نبرد شدند و فرهنگی جاودانه و
ماندگار خلق کردند تا «فرهنگ بسیجی» برای همیشه پیوندی محکم و ناگسستنی با
ایثار و از خودگذشتگی داشته باشد.
چه بسیار پدرهایی که ایثار را به
فرزندان خود میآموختند و هر دو با هم در جبههها حضور مییافتند و چه
پدرهایی که ایثار را از فرزند بسیجی خود میآموختند و پیرو او رهسپار
جبهههای نبرد میشدند. سیدمحمد مبرمرتضایی آزاده، جانباز و فرزند شهیدی
است که در سال 1363 و در 16 سالگی به عنوان بسیجی وارد جبهه شد و هشت روز
پس از حضورش در مناطق عملیاتی جانباز شد. جالب اینجاست که پدر این رزمنده
بسیجی هم حضوری فعال در جبههها داشت و در عملیات خیبر به درجه رفیع شهادت
نائل میآید.
«مهدی صفائیان» یکی دیگر از جانبازهای بسیجی ایثارگری
است که همراه پدرش در جبهههای جنگ حاضر میشوند. این رزمنده بسیجی که پدرش
در آغوشش به شهادت میرسد درباره حضور در بسیج و تأثیری که این نهاد
انقلابی بر او و همدورهایهایش برای دفاع از وطن گذاشته، میگوید:«ابتدای
تشکیل بسیج بود که طبق فرمان امام(ره) در مساجد اعلام کردند افرادی که
تمایل دارند، به بسیج 20 میلیونی ملحق شوند و ثبتنام کنند. هنوز جنگ شروع
نشده بود و ما طبق فرمان امام برای بسیج ثبتنام کردیم. ما را برای آموزش
به پادگان شهید کلاهدوز بردند و 45 روز آموزشهای بسیار سختی را دیدیم. دو
شب بعد از فارغ شدن از آموزش، متوجه شدیم جنگ شروع شده و دشمن به مرزها
حمله کرده است. همان روز اول یکی از بستگانمان در سر پل ذهاب به اسارت دشمن
درآمده بود. یک هفتهای گذشت و تب جنگ به مردم رسید و در رسانهها هجوم
دشمن اعلام شد. در مساجد برای اعزام به جبههها ثبتنام میکردند. من هم
حدود 17، 18 ساله بودم و بدون هماهنگی با خانواده برای رفتن به جبهه
ثبتنام کردم. شب بعد از ثبتنام به خانه آمدم و به پدرم گفتم که من داوطلب
رفتن به جبهه شدهام. او خندید و گفت: شما بچهها چهکاری میتوانید انجام
دهید؟ شماها باید باشید و ما باید برویم. پدرم یکی از مربیان کشتی من بود و
با او رفاقتی صمیمانه داشتم. این کلکلهای بین مربی و شاگرد ادامه داشت
تا اینکه بعد از چند روز از سمنان به تهران و پادگان امام حسن(ع) اعزام
شدیم. یک دوره آموزش برایمان گذاشتند و بعد به جبهه اعزام شدیم. 29 مهرماه
59 راهی جبهه سومار شدم و مقابل دشمن قرار گرفتم.»
روحیه بسیجی و
ایثارگری سن و سال نمیشناسد و در کنار این نیروهای بسیجی جوان، رزمندگانی
با سن و سال بالاتر هم خواهان عضویت در بسیج و حضور در جبههها بودند.
شعبانعلی قربانی یکی از همین نیروهاست که با 75 سال سن عاشقانه وارد بسیج
شد و 33 ماه در جبهههای حق علیه باطل مقابل دشمنان جنگید. او ثابت کرد
چیزی جز داشتن روحیه ایثارگری و از خودگذشتگی نمیتواند کسی را پای کار
بیاورد.
خواهر شهید احمد حسنی که سال 61 برادرش به دست منافقین ترور شد
درباره روحیه ایثارگری برادرش به «جوان» میگوید:«خانوادهمان متوسط و
مذهبی بود. خاطرم است سال 58 که احمد وارد بسیج شد وقتی به خانه میآمد و
تمریناتی که در بسیج انجام داده بود را برایمان تعریف میکرد، میگفت،
امروز این تمرینهای نظامی را انجام دادهایم. وقتی جنگ به طور رسمی از
سال 59 شروع شد ایشان به دلیل فعالیتهایی که در بسیج داشت و آموزشهایی که
دیده بود برای شرکت در جنگ ثبتنام کرد. با اینکه سن زیادی نداشت ولی
میگفت باید از مملکت، وطن و دینم دفاع کنم و نمیتوانم دست روی دست
بگذارم.» با مرور دوران رزمندگی بسیاری از رزمندگان تأثیر حضور در بسیج را
در تقویت روحیه ایثارگری جوانان آن نسل شاهد خواهیم بود. این جوانان در
کنار هم زیر چتری به نام بسیج، ویژگیهای خوب و نیکشان را به اشتراک
گذاشتند تا به نسلهای بعدی درس خوبی و نیکی دهند. بسیج برای رزمندگان دفاع
مقدس چون مدرسهای پر شور میماند. آنها در این مدرسه درس «ایثار» آموختند
تا در دانشگاه بزرگتری به نام جنگ، هر چه آموخته بودند را به طبق اخلاص
بگذارند.
حالا امروز میراث گرانبهای بسیجیهای دیروز را رزمندگان مدافع
حرم دیکته میکنند. خاستگاه شهدای مدافع حرم درست همان جایی است که شهدای
دفاع مقدس از آن آمده بودند. شهدای مدافع حرم بزرگی، بالندگی و ایثارشان
را در بسیج آموختند و هنگام نیاز بدون هیچ ترس و واهمهای تمام هستیشان را
در راه آرمانشان گذاشتند.
«ایثار» میراث ارزشمندی از بسیج است که نسل
به نسل منتقل شده است. از روزگار جنگ و دفاع مقدس تا روزهای دفاع از حرم
اهل بیت (ع) «ایثار» پررنگترین واژهای است که بر تارک بسیج میدرخشد.
ایثاری که گاه با شهادت توأمان میشود و گاه با جانبازی. این «ایثار» هربار
ترجمانِ معنایی بوده و هر بار این روحیه «ایثارگری» حافظ دین و میهن بوده
است. دو مفهومی که هیچگاه میانشان جدایی نیفتاده و نخواهد افتاد.
منبع:روزنامه جوان