پایگاه خبری تحلیلی عصردنا (Asrdena.ir): حتماً اظهارات اخیر یک خانم نماینده تهران در مجلس در دفاع از وزیر ورزش را شنیدهاید که استدلال میکند که چون یک نفر در هر زیارت برای ایشان (وزیر ورزش) دو رکعت نماز میخواند بنابراین او شایستگی تصدی دستگاه عریض و طویل و مهم ورزش کشور را دارد.
خانم نماینده پس از بیان این "منطق" شاذ، فریاد میزند که «آیا این دلایل کافی نیست؟»! واقعیت این است که سطح بسیاری از نمایندگان تهران در مجلس هم در همین حد (با اندکی کم و زیاد) است. یکی دخترصفدر میشود و سهم خود را از سفره انقلاب طلب میکند، دیگری دنبال گرفتن عکس سلفی با فلان وزیر دولت است، آن یکی با ماشین میلیاردیاش در جادهها ویراژ میدهد، ارشدشان از شرکت امام رضا(ع) در کنسرت میگوید، فلان نابغهشان شعر میسراید که «در فصل گیلاس، آفریننده طعم گیلاس به خدای آفریننده اصلی گیلاس پیوست»، یکیشان به راحتی به چند هزار نخبه دروغ میبندد و دیگری دوزیست است و مدام تابلو عوض میکند و خلاصه این دورهمیشان دیدنی است. یادآور میشود که همه این افراد محصول لیست مشترک دولت و اصلاحطلبان و آقایان رفسنجانی و روحانی و خاتمی با تایید تلویحی سران فتنه بوده است.
چرا؟ چرا به این روز افتادهایم که سطح فهم و درک منتخبان مردم به اینجا رسیده است. مگر ادعا نمیکردند که تهران آرمانشهر است و بالاترین توسعه یافتگی را دارد و ایضاً فرهنگ در اینجا حالش خوشتر است؟ مگر لاف نمیزدند که تهران توسعه سیاسی یافته و مردم شهرستانها عقبمانده سیاسی هستند؟ چرا در قرن 21 و در هزاره سوم به این وضع دچار شدهایم؟ چرا به جایی رسیده ایم که تنها دلیل و استدلال نماینده مردم پایتخت برای اثبات شایستگی گزینه وزارت استراتژیک ورزش، "خواندن دو رکعت نماز" است؟
خلاصه بگویم، معتقدم که مقصرِ انتخاب این شازدههای بانمک مجلس دهم (که مرا یاد اجناس بیکیفیت چینی میاندازد)، مردم نبودهاند بلکه مشکل به سطح پایین سواد رسانهای جامعه بخصوص در تهران برمیگردد که اتفاقاً در پایتخت وخیمتر از سایر نقاط است. همه متفقالقولند که فضای مجازی و رسانههای وابسته به آن بیشترین نقش را در انتخابات 94 داشتند. مردم مقصر نیستند، آنهایی مقصرند که وقتی اینترنت پرسرعت و تلفنهای هوشمند و تلگرام و اینستاگرام و... را در جامعه بسط دادند، شیوه استفاده از آن را آموزش ندادند و نگفتند که که چگونه باید رسانههای راستگو را از رسانههای فریبکار و بیمسئولیت جدا کرد. تهران به همین دلیل عقبتر از شهرستان است (چرا که استفادهکنندگان از رسانههای هوشمند در این شهر بیشتر از سایر جاهاست) و اگر این مشکل مرتفع نشود، این خطر میتواند در کمین شهرستانها هم باشد.
مدلی که با رسانههای نوین مخاطب را آنقدر غرق در اطلاعات میکند که از فکر کردن باز میایستد و در نتیجه میلیاردرِ رانتخوار و صراف را به احمد توکلی و الیاس نادران ترجیح میدهد و به صرف یک پیام چند دقیقهای، هیچ سئوالی در مورد لیاقت و سابقه و برنامههای سی نفری که میخواهد به آنها رای دهد و همچنین به آنها که نمیخواهد رای دهد، برایش پیش نمیآید. با این شیوه اولویتهای مخاطب –حداقل در فصل انتخابات- تغییر میکند و کسی که همواره از فساد و بیکاری و تورم مینالد در سر صندوق به کسی رای میدهد که در فصل مشترک این مشکلات ایستاده است و اصولاً خود بخشی از مشکلات فعلی کشور است.
با رسانههای غیرمتعهد، جذاب، غربپرست و مافیایی کاری میکنند که کنسرت فلان خواننده در بهمان شهرستان از گرانی آب و برق و گاز و خوراک و فروش مملکت و تحقیر مردم هم مهمتر میشود. این است عاقبت سرگرمیسم کارگزارانی! وقتی این چنین افرادی بر سرنوشت مردم حاکم شوند، دور نخواهد بود که مردم هم با ایشان همسطح شوند. اگر کوتولهها بر مصدر امور باشند، سعی میکنند مردم را هم مثل خود کوته بار بیاورند.
امپراطوری دروغ آنقدر قدرت رسانهای هنگفت دارد که صالحان را از مقبولیت بیندازد و افراد کمتوان را جایگزین آنها کند. آنها نمیگذارند حقایق و واقعیات به مردم برسد و اگر هوشیار نباشیم، میتوانند سنگرهای دیگری را هم به رنگ (بخش مرخص) مجلس دهم در بیاورند.
در این باره باز هم خواهم نوشت، انشاالله.
پ.ن: عنوان مطلب صرفاً طنز است و برای توهین به نمایندگان ایران یا چین نیست.
ابراهیم رضایی