کد خبر: ۱۰۷۰۹
تاریخ انتشار:۱۱:۵۲ - ۲۱ آبان ۱۳۹۵
چهار سال خدمت، چهار سال حاشیه؛
عصر دنا: دوره چهارساله اول که دوره پیاده کردن برنامه هاو شعارهای دولت منتخب است و دوره چهارساله دوم که دوره فاصله گرفتن دولت ها از برنامه های خود و در پی پرداختن به حاشیه ها و تثبیت قدرت اند.
پایگاه خبری تحلیلی عصردنا (Asrdena.ir):  انقلاب ها برای حرکت به سمت اهداف خود به مولفه هایی چون ایدئولوژی مشخص، منابع انسانی، برنامه ریزی دقیق در جهت نیل به اهداف از پیش تعیین شده با پارامترهای معین، نظم و انسجام درونی، قانون مدون و نظارت دقیق نیازمندند. جامعه ای که از ابتدا در هر کدام از این حوزه ها با نقصان روبرو شود شرایط ایده ال حرکت به سمت توسعه را از دست خواهد داد.

آنچه واضح و مبرهن است اینکه انقلاب اسلامی ایران دارای یک ایدئولوژی مشخص و مقدسی است که آن را از همه انقلاب های جهان متمایز می کند.ایدئولوژی که اساس ان بر حفظ کرامت انسانها و دفاع از ارزشهای الهی و انسانی بدون هرگونه مرزبندی سیاسی و نژادی است. نگارنده معتقد است، تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری امام خامنه ای بر حفظ نظام، دلالت بر تقدس مبانی این انقلاب و حفظ و حرکت به سمت اهداف آن است.

مقام معظم رهبری در تعبیری می فرمایند:کار اجرایی همچون ماشینی است که در سربالایی و به زحمت حرکت می کند و از همه ظرفیت ها باید استفاده کرد.

انقلاب اسلامی در همان آغاز با اسیب هایی از جنس تحمیل و تحصیل روبرو می شود.

تحمیل همچون ترور بسیاری از رهبران فکری انقلاب و نخبگان که تاکنون نیز ادامه دارد، تحمیل جنگی خانه مان سوز و نابرابر که حاصل آن ویرانی های فراوان و از دست دادن صدها هزار نخبه شهید و تحریم های ظالمانه و...
آسیب های تحصیلی از آن جهت که دستاورد برخی انقلابیون بود همچون عدم برنامه ریزی دقیق و مدون، عدم رعایت شایسته سالاری در توزیع نیروهای خدوم، دو دستگی ، اختلاف و سهم خواهی، ظهور و بروز انقلابی نماها و جولان آنها در سطوح کلان.

همه و همه اینها در کشور روند اقدامات اجرایی را به کندی هرچه تمامتر مواجه می کند.
اگر چه جنگ با همه زخم هایی که بر پیکر این انقلاب و سرزمین وارد ساخت دارای برکات بسیاری بود، اگرچه برخی تحریم ها موجب پیشرفت و توسعه سریع کشور در همان موارد تحریمی شد، اگرچه ترور نخبگان این کشور روح تازه ای در غیرت و مردانگی زنان و مردان این سرزمین دمید و شد عدو سبب خیر ....

اما آنجا که اسیب ها دستاورد درونی و بر اساس کارکردهای ناصحیح ایجاد شده، کشور را با مشکلات جدی مواجه ساخته است.
یکی از این مشکلات همان عدم برنامه ریزی مدون و انسجام نیروها برای رسیدن به اهداف است.بارها در این کشور شاهد بوده ایم که هرکس فرمان اجرایی کشور را به دست می گیرد خود را دانای کل دانسته و به هرسمتی که می خواهد مسیر را تغییر می دهد.گویی که عملا هیچ گونه نقشه راهی وجود ندارد و از صدر تا ذیل، به میل، عمل می کنند.

این امر تا جایی پیش می رود که مثلا همسر مکرمه یک شهردار  از گل ها و درختان کاشته شده در میدان های شهر راضی نبوده و باب میلشان نیست، فردا باید شاهد قلع و قمع همه انها و کاشت دوباره گلها و درختان باب میل ایشان باشیم!

نکته اینکه عدم برنامه ریزی و هماهنگی، سومدیریت و از دست دادن زمان باعث هدررفت سرمایه های انسانی و مادی یک جامعه می شود. اما آسیب آنجایی شدت پیدا می کند که در بیشتر دولت های بعد از انقلاب شاهد دو عملکرد متفاوت در دوران هشت ساله ریاست جمهوری هستیم. دوره چهارساله اول که دوره پیاده کردن برنامه هاو شعارهای دولت منتخب است و دوره چهارساله دوم که دوره فاصله گرفتن دولت ها از برنامه های خود و در پی پرداختن به حاشیه ها و تثبیت قدرت اند.

دولت سازندگی در چهارسال اول به سازندگی خرابی های جنگ می پردازد و طرح ها و برنامه های خود را پیاده می کند. برخی برنامه های اشتباه با ادامه همان تفکر در دوره دوم کشور را به تورم ۴۹ درصدی می رساند و عملا دولت در دومين دوره کارنامه موفقی ندارد.

دولت اصلاحات در جهت توسعه سیاسی وارد میدان می شود و شاهد عملکرد آنان و نتایج غم بار آن در حوادث کوی دانشگاه و افسارگسیختگی مطبوعات هستیم و در دور دوم رییس جمهور آزادی خواه توسط دانشجویان هوادارش هو می شود. دولت آبادگران دولت نهم را تشکیل می دهد و در چهارساله نخست عمران و آبادی وسیعی در کشور صورت می گیرد و باز شاهدیم که در چهارسال دوم دچار حاشیه شده و از اهداف خود دور می شود و هم اکنون دولت تدبیر و امید که چهارسال اول آن رو به پایان است

دولت تدبیر از همان آغاز تمام برنامه های خود را به سیاست خارجی گره زد و با شعار هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ صنعت وارد عرصه اجرا شد. بعد از پایان چهارسال نه تنها شاهد گشایشی نیستیم بلکه هسته ای عملا تعطیل،صنعت و کارخانه ها در رکود، بیکاری در کشور به بالاترین میزان پس از انقلاب رسیده و شعارهای دولت عملا تحقق نیافته است.

سوال اینجاست که کدام ضرورت اقتضا می کند که یک دولت هشت ساله باشد؟ ایا چهارسال برای یک کشور و برای مجریان زمان کمی است؟

تجربه نشان داده است تا زمانی که این هماهنگی و برنامه ریزی  در میان نیروهای انقلاب ایجاد نشده است انتخاب هشت ساله یک جریان خاص جز فرصت سوزی ارمغانی برای کشور نداشته و نخواهد داشت.باشد که زین پس ملت ایران طرحی نو دراندازند.

ابوذر اسکندری، مدرس دانشگاه
ارسال به دوستان
گزارش خطا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
*عصر دنا ، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
*طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
*چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
*اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.
پر بحث ترین