کد خبر: ۱۰۳۴۲
تاریخ انتشار:۱۴:۴۲ - ۱۶ مهر ۱۳۹۵
آرمان شادمان
عصر دنا: در فضای سنگین «جهاد رسانه ای» بعضی هستند که تا «حملات» جبهه ی «باطل» زیاد می شود، سریعا عقب می کشند و به طرفداران «جبهه حق» ایراد می گیرند و می گویند «کار شما غلط است».
پایگاه خبری تحلیلی عصردنا (Asrdena.ir):

امام خامنه ای فرمایشی را در مورد نیاز جهاد فرهنگی در فضای مجازی و سایبری مطرح فرمودند، ابتدا قسمتی از بیانات ایشان را می خوانیم و پس از آن نکاتی را بیان می کنیم:

امروز هم فضاى مجازى یک صحراى بى‌پایانى است که از همه طرفش میشود حرکت کرد؛ دیگر مثل سابق نیست که شما بخواهید یک مطلبى را بیان کنید، ناچار باشید روى کاغذ بنویسید، آن را پلى‌کپى کنید یا فتوکپى کنید ده نسخه، صد نسخه، دویست نسخه؛ این‌جورى نیست. هر یک نفرى که بتواند با رایانه کار بکند یک رسانه است. مى‌نشینند پخش میکنند شبهات را، حرفها را، جوانهاى مؤمن را، جوانهاى سالم را گمراه میکنند. اینها را باید شناخت. چه کسى بایستى بیاید وسط میدان و سینه سپر کند و مانع بشود از گمراهى جوانان؟ چه کسى باید مانع بشود از اقدام دشمن براى انحراف ذهن جوانان؟ به عهده‌ى چه کسى است این کار؟ جامعه‌ى علمى و مذهبى، یعنى روحانیّت، اوّلین وظیفه‌اش این است؛ مهم‌ترین وظیفه‌اش این است. (بیانات در اوّلین جلسه‌ درس خارج فقه در سال تحصیلى جدید ۱۳۹۵/۰۶/۱۶)

از شخصی پرسیدند: آیا «ظرف غذا» «گرم» است یا نه؟ گفت: نمی دانم. این شخص می داند «ظرف غذا» چیست و می داند «گرم» بودن یعنی چه. ولی نمی داند در خارج بین این دو، نسبت وجود دارد یا ندارد. وقتی سوال از او می پرسند، «شک» می کند و نمی داند بین «گرم بودن» و «گرم نبودن»، کدام طرف اتفاق افتاده است. در ذهن او بین این دو طرف، هیچ کدامشان برتری و احتمال بیشتر ندارد. یعنی نمی داند «ظرف غذا» در خارج و در آشپزخانه، صفت «گرمی» به خودش گرفته است یا نه.
شخصی می داند «ظرف غذا» در آشپزخانه «گرم» شده است؛ ولی می گوید «گرم» نشده! چون می داند اگر بگوید «گرم» شده است، به او می گویند: بلند شو و ظرف ها و سفره ی غذا را آماده کن و بیاور! بله! حوصله ی کار کردن در خانه را ندارد.
این شخص به «گرم» بودن «ظرف» علم دارد، ولی میل ندارد بگوید و اعتراف کند.

شخصی نه تنها علم به «گرم» بودن آن ندارد، بلکه حتّی برایش «شک» هم به وجود نیامده است؛ چون اصلا نه توجّه به «ظرف غذا» می کند و نه توجّه به «گرم بودن»؛ تا بعد از آن نوبت برسد به این که بین این دو صفت و موصوف، در خارج رابطه هست یا نیست. یعنی در خارج این «ظرف» «گرم» است یا نیست. چون خودش در حال خوردن ساندویچ است و لذت می برد! حواسش به این ساندویچ است، نه به جای دیگر.
درگیری شدیدی بین «جبهه حق» و «جبهه باطل» وجود دارد و جنگ از «فضای نظامی» عبور کرده و از «فضای اقتصادی» و «سیاسی» و … گذشته و به «فضای سایبری و مجازی» رسیده است.

طرفداران جبهه حق از نظر خود دفاع می کنند و ترسی از «مسخره» شدن و «توهین» و «تهمت» ندارند و هر چه به آن ها حمله شود، محکم ایستاده اند. چون اعتقاد دارند «خدا وجود دارد» و «مومنین را یاری می کند» و «در آخرت، دشمنان در جهنم خواهند سوخت» و «مومنان وارد بهشت می شوند».

طرفداران جبهه باطل از هر راهی سعی می کنند در فضای مجازی به جبهه حق حمله کنند؛ شاید بسیاری از آن ها بدانند «خدایی هست» و «بهشت و جهنمی هست»؛ ولی دلشان گیرِ لذت و حال و هوای این دنیاست. شاید بپرسی: مگر می شود کسی «علم» داشته باشد «بهشت و جهنم و خدا و پیغمبر» هست و «قبول» نکند؟ پاسخش: «علم» دارد ولی «میل» ندارد. یا «حال و حوصله ی» نماز و روزه ندارد، یا خیلی دلش «شهوت و شراب و …» می خواهد.

یادآوری: عدّه ای از مسیحیان آمدند و سخنان پیامبر (صلوات الله علیه و آله) را شنیدند و اسلام را قبول نکردند. پیامبر فرمودند: این ها فهمیدند حق با ما و اسلام است؛ ولی دیدند اگر بخواهند مسلمان شوند، دیگر نمی توانند شراب و گوشت خوک بخورند؛ به همین علّت زیر بار اسلام نرفتند.

امّا این وسط عدّه ای هستند که نه کاری به کار «حق» دارند و نه کاری به کار «باطل»؛ اصلا توجه ای به «حق» و «باطل» ندارند تا حتّی «شک» برایشان پیش بیاید که «آیا جمهوری اسلامی ایران درست می گوید یا آمریکا و اسرائیل و … ؟».

این گروه یک چیز برایشان مهم است: «آب و غذا» (شما بخوانید آب و علف!)

ما اسم این گروه را می گذاریم «منافق»؛ می خواهید ویژگی های بیشتری از این گروه بدانید؟:

«لذت محور» هستند. به همین علّت اگر دعوایی میان «حق» و «باطل» ایجاد شود، سعی می کنند وارد نشوند؛ چون ممکن است به آن ها ضربه وارد شود. (مُذَبْذَبینَ بَیْنَ ذلِکَ لا إِلى‏ هؤُلاءِ وَ لا إِلى‏ هؤُلاء/ ترجمه: «حیران و سرگردان بین مومنان و کافران هستند، نه با این گروه هستند و نه با آن گروه» (۱۴۳ نساء))
اگر مجبور شوند وارد این دعوا شوند، نگاه می کنند کجا مناسب تر است و لذت و منافعشان بیشتر تامین می شود. نگاه می کنند کجا بیشتر زور دارند و کجا تعدادشان بیشتر است.
تا موج تبلیغاتی بیاید، «همرنگ» آن جماعت می شوند. چون نمی خواهند «تنها» بمانند. پس مثل «پرچم» هستند و هر جا «باد» بیاید، به آن سمت می روند.
نگاه به حق و باطل و خوب و بد نمی کنند؛ مثل حیوانی هستند که سرشان دائما در «آخور» است. اصلا حتّی در کل عمرشان به این فکر نکرده اند که شاید این طرف حق باشد یا آن طرف؛ شاید یک جمله را از این گروه زیاد بشنوید: همه ی این ها یک جور هستند، هم این طرف غلط است و هم آن طرف؛ هم این گروه درست می گوید و هم آن طرف! « لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُون‏» (ترجمه: آن ها [جهنمی ها] دل هایی دارند که با آن درک نمی کنند، چشم هایی دارند که نمی بیند، گوش هایی دارند که نمی شنوند؛ مانند حیوان هستند، بلکه بدتر؛ آن ها همان غافلان هستند. ) ۱۷۹ اعراف
نتیجه گیری:

در فضای سنگین «جهاد رسانه ای» بعضی هستند که تا «حملات» جبهه ی «باطل» زیاد می شود، سریعا عقب می کشند و به طرفداران «جبهه حق» ایراد می گیرند و می گویند «کار شما غلط است». اگر «برجام» امضا شود، می گویند «ببینید! باید با آمریکا رابطه داشت» امّا تا این که ثابت می شود آمریکا به تعهّداتش عمل نکرده است و همه ی مردم با فریاد و اعتراض وارد می شوند، بر می گردند و می گویند:«اصلا چه کسی گفته بود به آمریکا اعتماد کنید؟!!!»

«ایمان رسانه ای» یعنی بدانیم و «ایمان» داشته باشیم که: «خدایی که در جنگ نظامی بدر و پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی هشت ساله، مومنین را یاری کرد، خدای فضای رسانه هم می باشد و «مومنین» را یاری می کند».

«تقوای جنگ نرم» یعنی: با «حملات شدید» جبهه «باطل» به «آبروی» ما و «اعتقادات» و … ، عقب ننشیم و از «سنگرهای حق» فرار نکنیم. وارد خط قرمز «حرام» و «کارهای غیر اخلاقی» نشویم.

« فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیر» (ترجمه: پس تو چنان که مأمورى، استقامت و پایدارى کن و کسى که با همراهى تو به خدا رجوع کند نیز پایدار باشد، و (هیچ از حدود الهى) تجاوز نکنید که خدا به هر چه شما مى‏کنید بصیر و داناست‏) ۱۱۲ هود

«نفاق سایبری» یعنی: «عافیت طلب» باشیم و هر جا دیدیم بیشتر «به سودِ دنیایمان» می چربد، همان طرف را بگیریم.

امّا بدانیم، حتّی اگر «مومن» هم باشیم، شاید ذره ای در وجودمان «نفاق» و «بی ایمانی» وجود داشته باشد: « وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُون‏» (ترجمه: بسیاری از اشخاص به مردم ایمان ندارد مگر این که همان ها مشرک هستند.) ۱۰۶ یوسف

پس باید آن را «ریشه کن کرد» و «محکم ایستاد».

------------------

آرمان شادمان

ارسال به دوستان
گزارش خطا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
*عصر دنا ، معتقد به آزادی بیان و لزوم نظارت مردم بر عملکرد مسئولان است؛ لذا انتشار حداکثری نظرات کاربران روش ماست. پیشاپیش از تحمل مسئولان امر تشکر می کنیم.
*طبیعی است، نظراتي كه در نگارش آنها، موازین قانونی، شرعی و اخلاقی رعایت نشده باشد، یا به اختلاف افكني‌هاي‌ قومي پرداخته شده باشد منتشر نخواهد شد. خواهشمندیم در هنگام نام بردن از اشخاص به موازین حقوقی و شرعی آن توجه داشته باشید.
*چنانچه با نظری برخورد کردید که در انتشار آن دقت کافی به عمل نیامده، ما را مطلع کنید.
*اگر قصد پاسخ گویی به نظر کاربری را دارید در بالای کادر مخصوص همان نظر، بر روی کلمه پاسخ کلیک کنید.