پایگاه خبری تحلیلی عصردنا (Asrdena.ir): 
امشب شب چهارم محرم است، کم کم به شب عاشورا نزدیک می شویم. یعنی شب اوج
مظلومیت امام حسین و ددمنشی های رذل ترین و پست ترین جنایتکاران تاریخ. شب
اوج حماسه، مقاومت و شجاعت حسینیان در مصاف با یزیدیان. شبی که اوج
دلدادگی، شور و شعور، عزاداری، بی تابی، اشک، گریه، حسرت، ماتم، حماسه و
همه ی خصلت های والای انسانی مردم مسلمان ایران و سایر شیعیان در آن رقم می
خورد. عاشورا همه ی زندگی ماست. عزت ماست، حیات طیبه ماست. افتخار ماست.
افتخار در ترجیح مرگ با عزت بر زندگی با ذلت. عاشورا همه ی سرمایه ی ما در
طول زندگی است. بی عاشورا نه مایی وجود و نه منی. اگر عاشورا نبود زندگی
نبود و اگر بود ذلت بود و آن هم که حسین به ما آموخت که در قاموسمان نباید
وجود داشته باشد.
هر سال منتظر عاشورا هستیم تا هم عقده های
فروخفته خود را بگشاییم و هم با حسین بیعتی دوباره داشته باشیم و بگوییم که
بر عهدمان مانده ایم. بر عهدمان مانده ایم که دنیای کثیف و سراسر لجن
مروجان فرهنگ پلیدی و حیوانیت نتوانسته ما را در خود فرو کند و ببلعد.
در
شب عاشورا هم عزاداری می کنیم و بر سر و روی می زنیم تا مظلومیت بزرگترین
مظلوم عالم دچار فراموشی نشود و هم سرود حماسه سر می دهیم تا ستمگران و
حاکمان زور و دنیاطلبان سازشکار بدانند که ما با آزادی و حریت و زندگی با
عزت پیمانی دیرینه و ناگسستنی بسته ایم.
ولی امسال هر لحظه که به عاشورا
نزدیک تر می شویم عرق شرم بر پیشانیم بیشتر می نشیند. از اینکه می خواهند
با نفوذ موریانه ای عاشورایمان را با فرهنگ سکولار در هم آمیزند و آن را به
جای یک حماسه دینی و انقلابی که روح مبارزه و مقاومت و جهاد و ظلم ستیزی
را در انسان ها زنده می کند تبدیل به آیینی بی روح و سنتی که از دیر باز در
میان مردم وجود داشته و جزء میراث معنوی ما است و باید آن را پاس بداریم
تبدیل کنند. و این بزرگترین خطری است که نهضت حسینی را تهدید می کند. مشابه
همان هیأت های سکولاری که امام عزیزمان آیت الله خامنه ای به نقد آن
پرداختند.
من نمی خواهم به بیان استدلال در محکومیت برگزاری مسابقه
فوتبال بین ایران و کره در شب عاشورا بپردازم. چون می دانم متولیان اجرایی
کشور و ورزش گوششان به این استدلال ها بدهکار نیست، اگر بود تا قبل از آنکه
به این مرحله برسد فکری اساسی می کردند. و قطعا می توانستند آن راحل کنند.
ولی نکردند چون می خواستند اثبات کنند که در راستای رضایت کدخدا گام برمی
دارند.
از نامه علی مطهری به آیت الله یزدی نیز جز غصه چیز دیگری
به سراغم نیامد و تأسف خوردم که چگونه سایتی اصلاح طلب با آب و تاب به نقل
نامه وی می پردازد و هوشمندانه با تعریف و تمجید از چنین موضعی می نویسد:
"شايد دليل آن را بتوان آموزههاي او از شهيد مطهري دانست كه همواره بر
اساس شرايط زمان به موضعگيري ميپرداخت." چه ظلمی بالاتر از این، به استاد
بزرگ و علامه روزگار شهید مطهری که مواضع نسنجیده فرزندش را که شوربختانه
اندک هم نیستند متأثر از آموزه های پدر دانست.
خوب دقت کنید اگر
زمان طاغوت بود و سایه ی شوم رژیم پهلوی بر سرمان بود و قرار بود چنین
مسابقه ای در شب عاشورا برگزار شود مردم، علما و روحانیون و همه ی دلسوزان
دین و عاشقان اباعبدالله چه قضاوتی می کردند؟
یک سؤال هم خدمت
دولتمردانی دارم که با هزاران دلیل می خواهند برگزاری این مسابقه را در شب
عاشورا که تلخ ترین حادثه ی زندگی بشریت در آن اتفاق افتاده توجیه کنند. می
خواهم بپرسم اگر در چنین شبی عده ای قسی القلب و شقی و جنایتکار می ریختند
به خانه شما و همه ی عزیزانتان را از دم تیغ می گذراندند و در جلو
چشمانتان خنجر به گلوی جگرگوشه هایتان می گذاشتند و اجساد آن ها را تکه تکه
می کردند و قهقهه های مستانه سر می دادند و به صغیر و کبیر رحم نمی کردند.
کودکان، نوجوانان، جوانان، و پیران شما را زیر چکمه های خود به بدترین شکل
تارومار می کردند آیا باز هم شما اجازه می دادید که امثال چنین مراسمی در
کنار اجساد عزیزانتان برگزار شود؟! نگویید حادثه ی عاشورا مربوط به 1400
سال قبل است؛ افتخار شیعه این بوده که تلاش کرده واقعه ی عاشورا همواره
زنده بماند و گذر زمان آن را کهنه نکند. آیا از حضرت زینب با اطفال یتیم و
خیمه های آتش گرفته اش خجالت نمی کشید؟
من نمی دانم حال رهبر عزیزم
که این ایام بار غم روز عاشورا را بر قلب خویش احساس می کند در شبی که این
مسابقه برگزار خواهد شد چگونه خواهد بود. لابد منتظریم که باز هم او به
صحنه بیاید و بگوید در تاریخ درخشان عاشورایی ملت ایران این نقطه ی سیاه را
ایجاد نکنید. من به نوبه خودم از مقام معظم رهبری عذر می خواهم. از ملت
های آزاده جهان نیز که با شور حسینی ملت ایران عاشورایی گشتند عذرخواهی می
کنم. این را به حساب بی معرفتی ملت ایران به محضر آقا و مولایمان امام حسین
نگذارند. ملت ایران خونش با خون حسین بن علی عجین شده است. چه کنیم که عده
ای به دنبال رضایت شمرهای زمانه هستند.
در پایان از آقا و سرورم
حسین بن علی و بانوی بزرگ کربلا حضرت زینب نیز فقط می گویم ما را ببخشید؛
به خدا ما این قدر بی معرفت نبودیم.
نصرالله شفیعی 14/7/95 مصادف با شب چهارم محرم الحرام