عصردنا: یادداشت مخاطب
«فَبَشـر عباد الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ، أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَاب»ِ
آغازگر هر گونه آفرینش در عالم هستی و یکی از ارزشمندترین موهبت های الهی که نصیب انسان شده است، قوه «اندیشه و اندیشه ورزی» است. تا جایی که در طول تاریخ حیات بشری، همگان اعم از پیامبران، معرفت شناسان، فلاسفه، علما و ادبا همه و همه بر ضرورت و اهمیت آن اذعان داشته اند. در همین راستا به وضوح می بینیم که در اسلام آورده شده است: «ساعتی تفکر برابر با یک سال عبادت است» و یا این حکم اخلاقی که «زندگی اندیشیده نشده ارزش زیستن ندارد». همه اینها بیانگر نقش بی بدیل اندیشه و اندیشه ورزی در حیات فکری انسان است.
با این اوصاف با توجه به اینکه به باور بسیاری از صاحب نظران، آموزش، و پرورشِ تفکر، وظیفه نهاد رسمی تعلیم و تربیت و نظام آموزشی محسوب می شود و اندیشه غایت آموزش است. نظام آموزشی می تواند به عنوان نهادی اثرگذار از طریق برنامه ریزی هدفمند و سوق دادن امکانات به سوی غایات تربیتی و در کنار آن تدوین برنامه های مورد نیاز، در پرورش مربیان متفکر نقش اساسی داشته باشد.
بنابراین از اساسی ترین و بنیادی ترین رسالت نظام های تعلیم و تربیت رسمی در کشورهای مختلف، پرورش فراگیران متفکر و سنجش گرایانه اندیشی است که با ذهن باز بیاموزند و آگاهانه زیست کنند و به خردمندی و بلوغ فکری در تمام ساحت ها دست یابند.
با این مقدمه و با نگاه رسالت محوری به نهاد آموزش و پرورش، جهت تنویر افکار عمومی و مسئولیت اجتماعی که در قبال همدیگر داریم،(کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ)، چند پرسش از جامعۀ دانا و فهیم تعلیم و تربیت کهگیلویه بزرگ به عمل می آید. امید آن است که با فضل پروردگار و انتخاب آگاهانه شاهد طلوع تحول و برون رفت از تنگناهای موجود و نگاه سیاست زدگی و سیاسی کاری در عرصه آموزش و پرورش در مناطق و شهرستان های حوزه انتخابیه باشیم.
«رهیافت های نمایندگی بیش از دو دهۀ سید محمد موحد بویژه در دوره کنونی برای نظام آموزشی در مناطق و شهرستان ها جهت برون رفت از تنگناها و محرومیت ها چه بوده است؟
دخالت های نابجا، ناصواب و صرفاً سیاسی و الیگارشی گونه و بدون توجه به شایسته سالاری و شایسته گزینی ایشان در عزل و نصب ها در حوزۀ ستادی و صفی تا دورترین روستاها چه مخاطراتی را برای این نهاد انسان ساز به همراه داشته است؟
آیا ایشان اصلاً باور به رسالت ها و کارکردهای اساسی آموزش و پرورش دارد یا صرفاً این نهاد انسان ساز را تا حد حیاط خلوت خویش و سبد رأی تنزل داده است؟( نمونه بارز و عینی، الزام به همراهی مسئولین آموزش و پرورش در دو منطقه چرام و بهمئی در نشست های انتخاباتی وی در هفته جاری).
آیا سید محمد موحد با نگاه ماکیاولی( هدف وسیله را توجیه می کند) به نهاد آموزش و پرورش می نگرد، نهادی که ثمرۀ نهایی آن پرورش تفکر است؟
ایشان در کدام محافل و گفتمان های فرهنگی و دانش آموزی در این چهارسال نمایندگی(دوره جاری)حضور داشته اند؟
با توجه به گستره جامعه تعلیم و تربیت و انتظارات از آن، دستاوردهای ایشان برای پیشگیری و درمان آسیب های اجتماعی اعم از خودکشی و اعتیاد و امثالهم چه بوده است؟
و دهها پرسش اساسی دیگر که در این مجال و مقال نمی گنجند و در آینده مورد مداقه قرار می گیرند...
کمی تامل کنیم...